آنچه در نگاه و سخنان رسولیان دیده میشود، تصویری روشن از اداره یک بنگاه صنعتی در لبه رقابت جهانی است؛ رویکردی که در آن، مدیریت همسوی کلانهلدینگی، اتکای عمیق به فناوری، صرفهجویی منابع و مسئولیتپذیری اجتماعی، چهار ستون اصلی راهبری فولاد سنگان را تشکیل میدهد.
یکی از محورهای بنیادین نگاه مدیریتی دکتر رسولیان، اتصال کامل سیاستها و عملکرد فولاد سنگان به راهبردهای هلدینگ فولاد مبارکه است. او معتقد است که فولاد مبارکه بهعنوان یکی از بزرگترین بنگاههای فولادی دنیا، نقش رهبری فناورانه، مالی و راهبردی را در این زنجیره بر عهده دارد و فولاد سنگان نیز بهعنوان یکی از اجزای این پیکره واحد، باید عملکرد خود را دقیقاً در چارچوب اهداف کلان هلدینگ تنظیم کند. این هماهنگی نهتنها در فروش و صادرات – که بخش عمده آن در چارچوب سیاستهای فولاد مبارکه انجام میشود – بلکه در حوزه تأمین مالی نیز نمود یافته است. رسولیان تصریح میکند که طی ماههای اخیر، مدل جدیدی در تأمین مالی در گروه فولاد مبارکه بهکار گرفته شده که بدون فشار بر منابع داخلی بنگاه، امکان نیمهتمام نماندن طرحهای توسعهای فولاد سنگان را فراهم کرده است. اجرای این مدل در شرایط تحریمی، از نگاه او یک دستاورد ارزشمند و نوآورانه است که مسیر رشد شرکت را مطمئن و امیدآفرین کرده است.
اما وجه دوم راهبرد مدیریتی رسولیان، تکیه جدی او بر فناوریهای نو و همکاریهای بینالمللی هدفمند است. او با اشاره به شتاب شدید فناوری در صنعت فولاد جهان تأکید میکند که برای بقا و رقابت، دیگر نمیتوان به روشهای قدیمی تکیه کرد و باید بخشی از نیازهای تکنولوژیک کشور را با همکاری کشورهای صنعتی تأمین کرد. بر همین اساس، فولاد سنگان وارد مذاکره با شرکتهای چینی شده و در سه محور کلیدی – تکمیل بخشهایی از کارخانه کنسانترهسازی، توسعه سامانههای فیلترپرس جهت صرفهجویی در آب، و هوشمندسازی خطوط تولید – به توافقات عملیاتی رسیده است. رسولیان یادآور میشود که این مذاکرات با حمایت سفارت ایران در پکن پیش رفت و نتایج ملموس آن بهزودی در خط تولید دیده خواهد شد.
همزمان با همکاریهای بینالمللی، رسولیان سیاست سختگیرانه اما حمایتی نسبت به بومیسازی فناوریها در داخل کشور دارد؛ سیاستی که ثمره مهم آن، ساخت نخستین «رطوبتسنج برخط غیرتماسی کنسانتره سنگآهن» در ایران است. این تجهیز که نیاز اساسی خطوط گندلهسازی است، تا پیش از این فقط نمونه خارجی داشت و اندازهگیری رطوبت در واحدهای تولیدی بهصورت دستی و آزمایشگاهی انجام میشد. رطوبتسنج جدید که با فناوری موجی و بدون تماس طراحی شده، رطوبت را لحظهای اندازهگیری میکند و کیفیت محصول نهایی را بهطور قابل توجهی افزایش میدهد. ارزش هر دستگاه حدود دو میلیارد تومان است و هر خط تولید به حدود ۱۲ دستگاه نیاز دارد؛ بنابراین بومیسازی آن صرفهجویی ارزی بزرگی ایجاد میکند. نکته مهم برای رسولیان این است که شرکت دانشبنیانی که این محصول را ساخته، باوجود مشکلات اولیه از جمله تحریم لنز مورد نیاز دستگاه، با حمایت فولاد سنگان کار را به سرانجام رساند و به گفته او «عملکرد این تجهیز اکنون از نمونه خارجی بهتر شده است». این سیاست، الگوی مدیریتی رسولیان را روشن میسازد: سختگیری برای کیفیت، صبر برای بلوغ فناوری داخلی، و حمایت کامل برای تثبیت یک مزیت ملی.
وجه سوم نگاه مدیریتی دکتر رسولیان، تکیه گسترده او بر «توسعه متوازن» و «ارتباط عمیق با جامعه محلی» در کنار توسعه صنعتی است. او باور دارد که توسعه فولاد سنگان نباید محدود به داخل کارخانه باشد، بلکه باید همزمان بهرهوری صنعتی را افزایش دهد و کیفیت زندگی مردم منطقه را نیز بهبود بخشد. از همین رو، پروژههای شهری و اجتماعی مانند تصفیهخانه تایباد، خطوط انتقال آب، پروژههای عمومی، ساماندهی پیادهروها و زیرساختهای حفاریشده، بخشی از برنامه راهبردی اوست. رسولیان اعتقاد دارد ارزش واقعی پروژههای فولاد سنگان زمانی محقق میشود که رضایت و نفع مستقیم مردم محلی همراه آن باشد. این نگاه بر فلسفه مسئولیتپذیری اجتماعی فولاد سنگان تکیه دارد؛ مسئولیتی که او آن را برابر با توسعه صنعتی میداند، نه حاشیه آن.
در امتداد همین رویکرد توسعهگرا، مدیریت منابع و بهرهوری انرژی یکی از نقاط تمرکز ویژه رسولیان است. او با توجه به کمبود منابع آب در شرق کشور و نقش انرژی در هزینههای تولید فولاد، بر استفاده از پسابهای شهری برای تأمین آب صنعتی و نیز تجهیزات کممصرف در کارخانه تأکید کرده است. همکاری با بزرگترین سازنده فیلترپرس چین نیز با هدف صرفهجویی بیشتر در مصرف آب تعریف شده است. به باور او، آینده صنعت فولاد تنها متعلق به کارخانههایی است که بتوانند هزینه انرژی را مدیریت کرده و از منابع محدود با بالاترین بهرهوری استفاده کنند.
در نهایت، رسولیان اداره فولاد سنگان را در قالب یک مدل «پویای یادگیرنده» میبیند؛ مدلی که در آن، سرمایه انسانی، آموزش تخصصی و توانمندسازی نیروی کار، به اندازه تجهیزات و پروژهها اهمیت دارد. او شرط حضور رقابتی در بازار فولاد را یادگیری مستمر کارکنان و استفاده از فناوریهای روز میداند. این رویکرد باعث شده فولاد سنگان نهفقط یک تولیدکننده مواد اولیه، بلکه یک بنگاه صنعتی در مسیر تحول فناورانه و توسعه پایدار باشد.
جمعبندی استراتژی دوره مدیریت دکتر رسولیان را میتوان در چند محور خلاصه کرد: همسویی کامل با سیاستهای فولاد مبارکه، تأمین مالی نوآورانه بدون فشار بر منابع داخلی، توسعه فناوریهای پیشرفته با ترکیب همکاری خارجی و بومیسازی داخلی، افزایش بهرهوری انرژی و مدیریت منابع، و نهایتاً توسعه منطقهای همپایه با توسعه صنعتی و ارتقای کیفیت زندگی مردم منطقه سنگان و تایباد. این رویکرد یک نقشه راه شفاف برای آینده فولاد سنگان ترسیم میکند؛ آیندهای که در آن این شرکت میتواند نهتنها تأمینکنندهای بزرگ در زنجیره فولاد کشور، بلکه الگویی برای مدیریت فناورانه و مسئولانه در صنعت ایران باشد.