میز نقد – محسن قراگزلو – آفتاب صبح:
شاید تصور کنیم تغییر بخشداری شهری با جمعیت ۲۰ هزار نفری مسئله کم اهمیتی است اما اگر بدانیم در چندسال اخیر لالجین به واسطه افراد خاص از اصلی ترین پایگاه مخالفان دولت و جریان اصلاحات است نگاهمان تغییر میکند. اینکه نماینده برآمده از این شهر در دو دوره گذشته مخالف جدی دولت در مجلس است هم معادلات این تغیر را عوض میکند.
حضور «حاکمی» که از اصلاحطلبان شناسنامهدار و با صلابت همدان است در این شهر خیلی از برنامهریزیهای مخالفان دولت را تغییر داده است. تغییر موازنه شورای شهر از ترکیب همسو نبودن با دولت، در دوره گذشته به ترکیب همسو و همراه با دولت را باید حاصل اقدامات کمتر از دوساله حاکمی در لالجین دانست.
این تغییر موازنه، به انتخاب شهرداری همسو و معتدل منجر شد. دانستن این موضوع که ظاهراً شهردار قبل که پروندههای عملکرد او در سازمان بازرسی استان مفتوح و در دست بررسی است و از افراد نزدیک به نماینده این شهر محسوب میشود اهمیت تغییر شهردار را بیشتر و مهمتر میکند.
شنیدن خبرهایی در مورد جانشینی همین فرد و تحمیل او به مجموعه دولت در استان از سوی نماینده مجلس حتی در حد شایعه موجب ناراحتی و نگرانی است که چرا مجموعه استانداری اینقدر در برابر این افراد عقبنشینی کرده که آنها جرات پیشنهاد فردی با پروندههای مفتوح برای جانشینی حاکمی کردهاند.
همچنین اقدامات موثر حاکمی باعث شد تا درصد آرای روحانی در این شهر نسبت به ۹۲ ثابت بماند. اهمیت این موضوع در آن است که متاسفانه به دلایل گوناگون رای روحانی در استان همدان و شهرستان بهار از وضعیت بسیار بدی داشت و هم از نظر رای و هم درصد با کاهش شدید مواجه بود.
رفتن حاکمی خواه خودخواسته باشد یا براثر فشارهای تحمیلی بیشتر از این جهت ناراحتکننده است که در انتخابات گذشته جلوی زیادهخواهی و اقدامات پرشائبه جناح خاص و مخالف دولت را گرفت و حذف حاکمی به عنوان کسی که عامل اصلی در جلوگیری از این اقدامات بوده است به مطالبه آنها تبدیل شده بود و امروز از حذف حاکمی به عنوان یک پیروزی بزرگ و دستاورد نام میبرند.
رفتن حاکمی بعد از کوچ اجباری الهیتبار معاون سابق سیاسی امنیتی استانداری همدان که با کارنامه موفق، شخصیت مقبول بین تمام فعالین سیاسی و اجتماعی استان بود و همچنین محمدرضا محمدی مدیرکل سابق سازمان محیط زیست استان همدان با عملکرد قوی و موثر حکایت از خالی شدن بدنه دولت در استان از نیروهای اصلاحطلب با کارنامهای موفق و اصلاحطلبانه در استان دارد.
گرچه در کوچ اجباری این افراد مخالفان نقش داشتهاند اما باید گفت نقش اصلی را مدعیان اصلاحطلبی و مجموعه مدیران میزدوست داشتهاند که برای حفظ میز و پست خود خواستههای فرا قانونی و جناحی مخالفان را اطاعت میکنند و خود را به یک «بله قربانگو» تبدیل میکنند و حاضرند اوامر طیف رقیب را به طور کامل اطاعت کند تا مبادا گزندی به جایگاه و پست خودشان برسد و در این راه از حذف نیروهای موثر و دلسوز برای به دست آوردن دل مخالفان ابایی ندارند.
بیشک متضرر حذف مدیران دلسوز ، مردم استان و جریان اصیل اصلاح طلبی است.