علیرضا سهرابی
مجموعهدار آثار هنری ایرانی
سلام جناب آقای وزیر میراث فرهنگی،گردشگری و صنایع دستی در مبحث کلی مجموعهداران آثار هنری هر کشور حافظان بیمزد و کارمندان بهحق و بیمزد وزارت میراث فرهنگی کشور ما (بهخصوص) و دیگر بلاد هستند.
در طول تاریخ ثابتشده هرزمانی هر کشوری دچار بحران جنگ و چپاول و هرگونه تعرض فرهنگی شده، این مجموعهداران آثار هنری آن کشور بودند که مآمن امنی برای آثار هنری و موزههای کشور بودند، بنده بهعنوان یک عضو کوچک این مجموعه بهطور خلاصه معضلات سر راه مجموعهداران را خدمتتان عارض میشوم و ایمانداریم مورد عنایت و توجه جنابتان بهعنوان یک فرد فهیم فرهنگی و هنری قرار میگیرد فردی که سالها درگیر حوزه هنر، رسانه و دیگر هنرهای حوزه تجسمی بودید و امروز هم در وزارت میراث جایگاه شایستهای دارید.
جناب آقای ضرغامی حال مجموعهداران خوب نیست
جناب آقای ضرغامی حال مجموعهداران به دلایلی که عرض میکنم خوب نیست، مجموعهدارانی که با هزینه شخصی و پول رفاه خانواده اقدام به ابتیاع و نگهداری آثاری هنری ایرانی میکنند کجای قوانین میراث و با چه مواد قانونی مورد توجه وزارت میراث فرهنگی قرار میگیرند؟
این جانبازان راه حفظ آثار هنری و دغدغهمندان حفظ تاریخ مملکت به طول تاریخ تمدن ایرانی و اسلامی کجای وزارت میراث فرهنگی دیده شدند و چه میزان از کارمندان وزارت میراث (که البته حقوق مزایا نیز دریافت میکنند) بهاندازه مجموعهداران مظلوم عاشق آثار هنری، مفید به حال میراث فرهنگی و هنری ایران هستند؟ این قشر که پول شخصی و با هزینههای گزاف از جیب خانواده و بهخصوص سبد رفاهی خانواده خویش در خدمت میراث کشور عزیزمان ایران هستند، کجای وزارت میراث و در کدام چارتر وزارتی و با چه حقوقی آن هم معنوی دیده شدهاند؟
برادران جانباز و شهید ما که سلامتی خود و روان خانواده خود را هزینه حفظ سرزمین ما کردند و بهعنوان جانبازان عزیز میهن مورد اهتمام و حرمت همه ما بوده، هستند و تا همیشه تاریخ خواهند بود، مگر نه اینکه در حفظ جغرافیای این مملکت سلامتیشان را هزینه کردند؟ البته که کار آنها به طریق اولی از کار مجموعهداران والاتر است اما مجموعهدارها هم به نوعی از جان و سلامتی خود میگذرند؛ پس چرا توجهی به قشر مجموعهداران آثار هنری و میراثی کشور به طریق که خود و سلامتی و امنیت و عمر و جوانی و رفاه خود را هزینه حفظ آثار مملکت خود مینمایند توجه نمیشود؟ مگر نه اینکه هر مملکتی بدون آثار هنری و میراث فرهنگی که گویایی تمدن و رتبه اجتماعی بین کشورها و تاریخان کشور در بین کشورهاست، مورد شناسایی قرار میگیرد؟
تقاضای ما گردزدایی از قوانین و اصلاحیه سالهای ۸۴ و ۸۵
جناب آقای مهندس ضرغامی؛ بنده به عنوان یک مجموعهدار کوچک، به نمایندگی از طرف تمامی مجموعهداران دست نیاز و دوستی بهسوی وزارت میراث و حضرتعالی دراز میکنم و خواستار تدوین قوانین جدید و اصلاح قوانین قبلی که بیشتر از دو دهه گردزدایی نشده و اجرایی شدن قوانین مصوبه با اصلاحیه سالهای ۸۴ و ۸۵ هستیم.
مجموعهدارانی چون مهندس ملکزاده کاشانی با مرگشان درس بزرگی (درباره بلاتکلیفی آثار مجموعهشان بعد از عدم حضورشان) در این جهان به ما یاد دادند؛ چرا از مشاوران دردمند و عاشق مجموعهداری در حیطه مجموعهداری مشاوره نمیگیرید، البته اگر کسانی که نقاب مجموعهداری زدند بگذارند!
مافیای غارت آثار هنری به خارج در کمین مجموعهداران
میلیاردها تومان سرمایهای که هیچ هزینه برای وزارت تحمیل نمیکند چگونه با بیمهری قابل جذب وزارت میراث نمیشود؟ و با کوچکترین اتفاق برای مجموعهداران (از قبل فوت) وراث بازمانده، آثاری را که با خون دل جمع آوری شدهاند، به گرگهای در کمین که مافیای این کار هستند تقدیم خواهند کرد. همان گرگهایی که یا به نام مجموعهدار وارد این کار شدهاند یا با نام گروههای مردمنهاد و سمن و NGO و ... و کاری غیر از این ندارند که با ظاهری حامی، نماینده خروج مافیای آثار هنری ناب و غارت کشور به خارج از سرزمین باشند.
برادر گرامی اگر مسئولی واقعاً غیرت ملی و کشوری و یا هویت ایرانی داشته باشد؛ نباید در توجه به مجموعهداران کوتاهی کند؛ حدود 300 میلیارد تومان آثار مهندس ملکزاده کاشانی چه بلایی بر سرش آمد؟
خبر فوت ایشان را بنده با کمک رسانه «میراث باشی» به اطلاع مسئولان استان اصفهان و کشور رساندیم، سوال من در مورد این مجموعهدار این است که مگر نه اینکه آرزویش موزهای شدن آثارش بود؟
برادر گرامی جناب آقای وزیر؛ مجموعهداران، «موزههای کارتونیای» هستند که فقط و فقط دنبال مکانهای بلااستفاده وزارت میراث برای نمایش آثارشان دق مرگ میشوند و کمترین توجهی به این قشر نمیشود! با حلوا حلوا دهن شیرین نخواهد شد! حقیر که کوچکترین عضو این خانواده البته با محتوای مجموعهداری آثار هنری و فرهنگی ایرانی ۳۵ سال عمرم و مالم و جوانیم و مثل کمتر از صد مجموعهدار دیگر هزینه حفظ آثار کردهام، با چهار هزار اثر میتوانم در یک استان مثل همدان انقلاب فرهنگی و هنری برای وزارت میراث انجام دهم، چرا و به چه دلیل مانع این سرمایهگذاری هنری و فرهنگی شدند و سالهاست بنده را در بلاتکلیفی محض قرار دادهاند. البته ناگفته نماند که در این بین چندین بار هم مورد سرقت تهدید و بیسر سامانی قرار گرفتهام، جناب آقای مهندس ضرغامی آب در کوزه و ما تشنه لبان میگردیم ؟!
عدم توجه به آثار هنری و میراثی کشور باعث نابودی این حوزه از زمانهای دور تا الآن شده است مگر کم هستند افراد فرهیختهای چون دکتر محمدصادق محفوظی که بیش از هشتاد هزار جلد کتب و قطعه و آثار هنری را برای کشورش حفظ نموده، سردار و جانباز و پاسدار حریم فرهنگ و هنر چه نشانی از وزارت میراث بر شانه خود میکشد؟ آیا خداینکرده اتفاقی مشابه مهندس ملکزاده - زبانم لال - برای مجموعهداری دیگر بیافتد؛ این آثار کجا و توسط چه کسانی حفظ خواهند شد؟
حال مجموعهداری بسیار بد است؛ قوانین پوسیده بهدرد نخور و مانع حضور آثار مجموعهدار در ویترینهای مکانهای تاریخی باعث تهی بودن فرهنگ و هنر و وزارت میراث در چشم گردشگران میشود. با مثل عرض کنم ونیز ایتالیا مگر چقدر مساحت دارد؟ که با هشت موزه ثبت جهانی و هشتادوپنج موزه دیگر مهمانپذیر گردشگران خارجی با بیست میلیون گردشگر در سال میشود؟ مگر پایتخت تاریخ و تمدن ایران همدان چه کم از ونیز ایتالیا دارد؟
قطعاً مشکل ما را خودتان میدانید که در عدم مدیریت مدیران استانی باید جستجو کرد، وقتی حقیر با آثار خود میتوانم بیست موزه بزنم! چرا این فرصت بدون هزینه برای وزارت و دولت و ملت سوزانده میشود؟ و کدام مسئول مانع این حضور اثار در ویترین اماکن تاریخی برای جذب گردشگر میشود؟
جناب آقای ضرغامی لطفاً مدیران استان را از فارغالتحصیلان این حوزه انتخاب کنید؛ بیایید دست در دست هم وزارت میراث را به جایگاه اصلیاش برسانیم؛ تقاضامندم بهجای بازدید یک مکان تاریخی در حال تخریب در یک استان سری هم به مجموعه کوچک بنده بهعنوان نمونه بزنید و فاجعه حاصل از عدم مدیریت مدیران میراث را که ویترینی شدن چهار هزار اثر هزینهای برای استان و وزارت نداشته را از نزدیک ببینید.