• ۱۴۰۳ يکشنبه ۴ آذر
  • اِلأَحَّد ٢٢ جمادي الاولي ١٤٤٦
  • Sunday 24 Nov 2024
گل گهر
بیمه کوثر بانک صنعت و معدن بانک ملت بانک تجارت سازمان تامین جتماعی
  • آخرین خبرها
شناسه خبر: 20434 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۵/۶/۱۷ - 14:30
 استفاده از رانت
در گفت‌وگو با یک جامعه‌شناس:

استفاده از رانت "یقه سفیدی" و "جایگاه سازمانی"

برخی مدیریت‌ها از جمله مدیریت شهری از حاکمیت گرایش‌های سیاسی خاص تاثیر گرفته، در این نوع مدیریت نان‌هایی که دیروز بنا به اقدام‌ها و کنش‌های سیاسی قرض گرفته شده بود، حالا باید پس داده شود که این نان‌ها با بازتوزیعِ ناشیانه و غیرشایسته پست‌ها و مدیریت‌ها پس داده می‌شود.

اصغر مهاجری؛ استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا در تحلیل جامعه‌شناختی موضوع واگذاری املاک شهرداری به افراد خاص و اینکه این موضوع در برهه کنونی چه تاثیری بر اذهان عمومی دارد؟ اظهار داشت: زمانی که سرمایه اجتماعی در یک جامعه کاهش یا فرسایش پیدا می‌کند، جامعه دچار آسیب‌های جدی می شود. زمانی که این آسیب‌، رشد و نمو پیدا می‌کند و پهنای باند و گسترش‌شان زیاد می‌شود، دوباره جامعه را دچار آسیب‌های بعدی می‌کند. به طور مثال یکی از اضلاع سرمایه اجتماعی که به فرسایش برود، فرسوده می‌شود؛ شفافیت است، و یکی از اضلاع دیگر که اگر به سمت فرسایش برود آن هم فرسوده می‌شود؛ اعتماد اجتماعی است.

با فرسایش سرمایه اجتماعی، شفافیت از جامعه رخت بر می‌بندد

 فرسایش اجتماعی از مسائل عمده ایران در 3 سال اخیر

وی افزود: زمانی که جامعه دچار بحران فرسایش سرمایه اجتماعی می‌شود، شفافیت از جامعه رخت بر می‌بندد، اعتمادها بخصوص در سطح افقی کاهش پیدا می‌کند. در 10 سال اخیر بخصوص بعد از دولت مهرورز،  به دلایلی سرمایه اجتماعی‌مان کاهش پیدا کرد و رو به فرسودگی رفت. بر اساس برآورد هرساله آینده‌پژوهان ایرانی، زوال و فرسایش سرمایه‌های اجتماعی از جمله 3 مسئله عمده ایران است؛ البته فرسایش سرمایه‌های اجتماعی در طولانی مدت نمود پیدا می‌کند و رخ می‌دهد و صرفاً به دولت فعلی مربوط نیست؛ سالهای قبل شرایطش مهیا شده و اکنون به بار نشسته است. 

این پژوهشگر مسائل اجتماعی بر این باور است؛ زمانی که جامعه دچار چنین فرسایشی است و شفافیت و اعتماد صدمه دیده، در این صورت خود این زاینده یک سری آسیب‌های بعدی است.  به طور مثال زمانی که دیگر شفافیت وجود ندارد، بنده هم کارهای پنهانی زیادی می‌کنم، و از آن طرف هم اعتماد بین نهادهای مدنی و مدیریت محلی و یا حتی جامعه در حال شکستن و کم شدن است.

در فضای بی‌اعتمادی برخی‌ها سوء استفاده می‌کنند

 دست دراز کردن به حقوقی که مال غیر است

مهاجری ادامه داد: خیلی‌ها هم که از این فضا به تعبیر خودشان حسن استفاده کرده و به تعبیر ما جامعه‌شناسان سوءاستفاده می‌کنند، به این بازار بلوای غیرشفاف و بی‌اعتمادی می‌آیند و کارهای یواشکی خودشان را بیشتر می‌کنند. چون قرار است؛ در مه‌آلودگی؛ ناشفافی کارهای خودشان را پیش ببرند. مثل همین املاک نجومی، مثل دست دراز کردن به حقوقی که مال آنها نیست.

  قشر متوسط؛ سوپاپ اطمینان جامعه

قشر متوسط جامعه رو به کاهش و لاغر شدن است

وی ادامه داد: دلیل مهم دیگر این است که دامنه قشر متوسط جامعه روبه کاهش و لاغر شدن است؛ جامعه‌شناسان و پژوهشگران ثابت کرده‌اند، اگر می‌خواهید؛ جامعه‌ای ایمن، سالم و پویا داشته باشید که در آن، سرمایه اجتماعی هم بالنده باشد، سعی کنید؛ قشر متوسط جامعه را پهن‌تر و چاق‌تر کنید.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی بیان کرد: هر چه قشر طبقه متوسط جامعه که حاصل و پاسدار ارزشهای جامعه است، وسیع‌تر و بزرگ‌تر باشد، جامعه بیمه می‌شود و در مقابل هر چه این قشر ضعیف‌تر و کوچکتر شود، جامعه اتوماتیک‌وار به سوی طبقه متوسط رو به پایین و یا رو به طبقه متوسط رو به بالا و بالای جامعه می‌رود.

در جنگ و نزاع خروج از طبقه متوسطه، گروهی زیر خط فقر می‌روند

عده‌ای برای بالا کشیدن خود از رانت "یقه سفیدی" و "جایگاه سازمانی" استفاده می‌کنند

این استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان کرد: در جنگ و نزاع خروج از طبقه متوسط که همه دارند؛ دست و پا می‌زنند که سقوط نکنند یا از این طبقه بیرون نشوند، 2 گروه پیدا می شوند؛ یک گروه زیر خط فقر می‌افتند و یک گروه هم که تشکیلاتی ایجاد کرده‌اند و دارای باند هستند، گروهِ " دوست " هستند و همدیگر را همپوشانی می‌کنند؛ در این دست و پا زدن‌ها، دست و پا می‌زنند و می‌روند به طبقه متوسط روبه بالا و بالای جامعه. برای اینکه به طبقه متوسط رو به بالا و بالای جامعه بروند، چند راه وجود دارد؛ یکی اینکه با سلامت تلاش کنند و زحمت بکشند که این در کشور ما یک مقداری کم است.

وی افزود: یک راه این است که از رانتِ " یقه سفیدی " استفاده کنند، یعنی از رانت و جایگاه سازمانی خود استفاده کنند! از صندلی‌هایی که مردم به امانت در اختیار آنها قرار داده‌اند؛ استفاده کنند؛ چرا که امروزه نظام کارمندی ما بیشتر به این صندلی‌ها بعنوان یک فرصت نگاه می‌کند؛ اما نه فرصتی برای خدمت، که فرصتی برای نجات پیدا کردن از وضعیت فعلی‌اش. یعنی امتیازها و مزایایی برای این صندلی مترتب است که به تعبیر عامیانه جامعه اگر فرد باهوش و زیرک باشد، تاکید می‌کنم به تعبیر " عامیانه " جامعه ما، آنگاه  می‌تواند از این فرصت مترتب بر آن صندلی حسن استفاده را کند و اندوخته هایش را زیاد کند و بدون اینکه زحمتی بکشد و یک میلیون یک میلیون جمع کند تا یک خانه 60 – 70متری بخرد، یک دفعه یک خانه 400 – 450 متری تهیه می‌کند.  می‌دانید؛ آدم باید چقدر حقوق بگیرد که چنین خانه‌ای داشته باشد!؟

افراد در طبقه متوسط جامعه باید تقویت شوند

متوسطها کمتر دست‌شان به آلودگی می رود و هنجارها را می‌شکنند

مهاجری با بیان این مطلب که باید راهبرد جامعه درست شود و باید به سویی برود که افراد در طبقه متوسط تقویت بشوند، گفت: افرادی که فن سالار و تکنوکرات هستند، تکنوکرات نه به معنی سیاسی‌اش بلکه به مفهوم اینکه کار بلد هستند، بر اساس شایستگی‌ها، بر اساس بهره هوشی‌ و تلاش‌شان در طبقه متوسط قرار می‌گیرند؛ مثل تکنسین‌ها، مثل همین جماعت اصحاب رسانه، معلمین و گارگران متخصص، همه اینها هم مشکل جامعه را حل می کنند، هم بدرد جامعه می‌خورند، هم وفادار به ارزشهای جامعه هستند و هم کمتر دستشان به آلودگی می‌رود و کمتر هنجارهای را می شکنند و البته بیشتر از دیگران نیز نظام معیاری را قبول دارند، از همین رو ما باید این طبقه متوسط را افزایش بدهیم.

سرمایه اجتماعی در کشور ما رو به زوال رفته است

باید فریاد یافته‌های تحقیقاتی ما شنیده شود

وی اضافه کرد: البته راهکارهای دیگری هم وجود دارد؛ مثل فعال کردن NGO ها، فعال کردن بخش‌های پرسشگری جامعه نه انتقادی جامعه، ولی اساس کار  بر مبنای  2 بستر و ساختار مهم است که هر 2 در کشور دچار آسیب جدی شده‌اند؛ یکی بحث سرمایه اجتماعی که ضامن موفقیت یک جامعه بوده و متاسفانه در کشور ما رو به زوال است و فرسایشش خیلی جدی است!  و دیگری  هم کوچک شدن طبقه متوسط است.

اکثریت جامعه، معمولاً زیر خط فقر حقوق می‌گیرند

مدعیان حمایت از مردم و مبارزه با نابرابری، چون به خلوت روند، کار دیگر کنند

این استاد دانشگاه بیان کرد: توجه کنید در حال حاضر، اعتراض جامعه حقوق بگیر به حقوقهای نجومی نیست، بلکه به فاصله‌های حقوق بگیری است. اکثریت جامعه با حقوق‌هایی که می‌گیرند، معمولاً زیر خط فقر قرار دارند. یک حقوق بگیر 2 میلیون یا دو و نیم میلیونی که به نظر حقوق خوبی می‌گیرد، در شهر تهران زیر خط  فقر قرار می‌گیرد.  اینکه طبقه متوسط کم شد به این معناست که شما سوپاپ اطمینان را از میان جامعه برداشته‌ای؛ اما اگر طبقه متوسط سر جایش بماند و از یک زندگی استاندارد برخوردار باشد و مثلاً 70 درصد جامعه را شامل شود، آن موقع مکانیزیم‌های جامعه اجازه چنین کارهایی را نمی‌دهد. چون جامعه پویا و فعالی است، قشر متوسط متعهد است و آن طرف هم سرمایه اجتماعی بالاست، اما اکنون این دو، آفتابشان لب بام و نگران کننده است و باید فریاد یافته‌های تحقیقاتی ما شنیده شود.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: در یک پژوهش مستقل، اکثریت جامعه آماده هستند که اگر در چنین موقعیت‌هایی قرار گرفتند، همین کارها را کنند که دیگران کردند. چه در بحث حقوقهای نجومی و چه املاک نجومی، یعنی با توجه به خصلت ممتاز و بسیار زیرکانه‌ای که در ایرانیان وجود دارد که در جلو صحنه‌شان یک چیز وجود دارد و پشت صحنه‌شان یک چیز دیگری است. این موضوع مصداق این است که می‌گویند " چون به خلوت می‌روند، آن کار دیگر می‌کنند ". همین‌هایی که مدعیان حمایت از مردم و مبارزه با نابرابری و ...هستند، چون به خلوت می‌روند، کار دیگر می‌کنند.

                                          نان‌هایی که به هم قرض داده می‌شود

بازتوزیعِ ناشیانه و غیرشایسته پست‌ها و مدیریت‌ها

این پژوهشگر مسائل اجتماعی اضافه کرد: در بعضی مواقع، برخی مدیریت‌‌ها مثل مدیریت شهری از حاکمیت گرایشهای سیاسی خاص موثر است. یعنی نان‌هایی که دیروز بنا به اقدام‌ها و کنشهای سیاسی قرض گرفته شده بود، حالا باید پس داده شود؛ این نان‌ها چطور پس داده می‌شود؟ با  بازتوزیعِ ناشیانه و غیرشایسته پست‌ها و مدیریت‌ها؛  توزیعی که حتی اگر بزعم دوستان مبتنی بر قانون هم باشد، حداقل مبتنی بر عدالت و انصاف قطعاً نیست؛ اینها باز توزیع می‌شود؛ بین افرادی که در کشتی سیاسی واحد بوده و مدعی هستند دیروز کاری کرده‌اند و امروز باید باز ستانند.

وی افزود: فرمایش زیبایی مقام معظم رهبری دارند که فرمودند؛ " در انتخابات کاندیداها اگر نان قرض می‌گیرند، حتما از فردا شروع می‌کنند به پس دادن نان‌های قرض گرفته‌شان ". نتیجه این هم دوباره تقویت گروه‌های بالای جامعه، تقلیل و تضعیف طبقه متوسط و افزون شدن و متراکم شدن طبقه متوسط رو به پایین و پایین جامعه می‌شود. جامعه ای که ممکن است؛ چالشهای طبقاتی جدی ایجاد کند و قشرهای اجتماعی نسبت به یکدیگر سوء ظن‌های جدی پیدا کنند، بطوریکه این پایینی‌ها آن بالایی‌ها را خون آشامهایی می‌دانند که خون افراد را به شیشه کرده‌اند و آن بالایی‌ها هم این پایینی‌ها را ساده‌لوح فرض می‌کنند.

فاصله طبقاتی، نگاه تنفرآمیز بین بالا و پایینی‌ها ایجاد می‌کند

این تنش‌ها ممکن است؛ بحران‌زا شوند

این استاد دانشگاه بیان کرد: در هر صورت پیامدش هم همین است که تنشهای طبقاتی و اجتماعی را افزون خواهد کرد. یک نگاه تنفر انگیز در بین پایینی‌ها نسبت به بالایی‌ها ایجاد می‌کند مثل همان اتفاق تصادف پورشه و کشته شدن یک جوان که واکنشها را دیدیم. بالایی‌ها هم همچنان پایینی‌ها را بی‌عرضه و ...  می‌دانند. و این تنش ممکن است؛ بحران‌زا بشود. آن موقع چون سرمایه اجتماعی کاهش پیدا کرده، شفافیت و اعتماد وجود ندارد و از طرفی هم پویایی و روابط بخشهای مختلف جامعه و شبکه‌های مختلف جامعه رو به تعدیل می‌رود.

این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بیان یک پیشنهاد به مدیریت شهرداری، گفت: من مشتاقانه به دوستان مدیریت شهری پیشنهاد میدهم که به یک نهاد مستقل ماموریت پژوهشی بدهند که میزان رضایتمندی و انسجام درون سازمان مدیریت شهری در تهران را اندازه گیری کنند . شاخصهایی که آنجا به کار می‌رود و برآورد می‌شود؛ جواب خیلی منصفانه و گویایی خواهد بود که چه خبر است.

مهاجری با تاکید بر اینکه اگر میخواهیم ستیز از جامعه برداشته شود، راهکارش این است که ما طبقه متوسط را گسترش و از طرف دیگر سرمایه اجتماعی را افزایش دهیم، گفت: ما می‌گوییم نتیجه این اتفاق این است که افراد فقط نگران خود هستند، کسی به فکر توسعه جامعه نخواهد بود، کسی دیگر اقتصاد مقاومتی را عملیانی نخواهد کرد، کسی دیگر به فکر آینده کشور نخواهد بود! و جامعه را به احساس بی‌مسئولیتی میرساند.

ارسال دیدگاه شما