شناسه خبر:
249455
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۳/۱۲/۲۱ -
08:17
آیین پایانی نوزدهمین دوره جایزه شعر «خبرنگاران» جمعه ۱۷ اسفند ۱۴۰۳ با معرفی برگزیدگان در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. نوزدهمین دوره؛ درست خواندید! نوزده سال برگزاری یک رویداد ادبی و فرهنگی مستمر در کشور از رخدادهای نادر است. چرا نادر؟ به این دلیل که اغلب جوایز بویژه جوایز ادبی، به دلایل متعدد در همان دورههای اول و در گامهای اول از نفس میافتند. از نفس میافتند چون همه آنچه بر سر راه است، برای از نفس انداختن است تا ایجاد انگیزهکردن. از نفس افتادن اما چند دلیل دارد. این دلایل گاه به موازات هم و گاه به تنهایی باعث سترونشدن یک رویداد ادبی میشوند.
اولین عاملی که جوایز ادبی در بخش خصوصی را از ادامه راه ناامید میکند، حامیانِ مالی مقطعی هستند. به یک اعتبار میتوان گفت در بخش خصوصی حامیان مالی به چند گروه تقسیم میشوند؛ اولین گروه آنانی هستند که با «عشق و علاقه» و «دارابودن زمینههای هنری» از بخش صنعت، معدن، تولید، بانکهای خصوصی و... وارد میدان حمایت از جوایز ادبی میشوند؛ این گروه تصوری از فضای ادبیات دارند که گاه با واقعیت آن متفاوت یا متناقض است. بنابراین وقتی در مواجهه با برخی رفتارها و موضعگیریها قرار میگیرند، دچار دلزدگی شده و عطای جایزه را به لقایش میبخشند.
گروه دوم حامیان مالی، گروهی هستند که «عشق و علاقه» دارند؛ اما نیت آنها توسعه دایره مشتریان، مخاطبان و یا مراجعهکنندگان به محصولاتشان است؛ میخواهند از مسیر اعتبار جوایز، اعتباری برای محصول یا جایگاه خود ایجاد کنند.
آنها هم به جهت رعایت تنوع، بیش از یک یا دو دوره از رویدادها حمایت نمیکنند. در واقع توجیهی برای حمایت نمیبینند و اغلب سعی میکنند هر سال یا هر دوسال از یک رویداد هنری حمایت کنند.
گروه سوم مالی هم آنهایی هستند که به سبب فعالیتهای پسینی و اقتصادی در حوزه نشر وارد کارزار حمایت میشوند که آنها هم سرنوشتی مبهم در انتظارشان است و خیلی زود از این چرخه خارج میشوند. گروههای چهارم و پنجمی هم هستند که انگیزههایشان قابل بیان نیست!
بعد از حامیان مالی، دومین عاملی که جوایز ادبی را به محاق میبرد، «انگیزه برگزارکنندگان» است. در ایران برگزاری رویداد ادبی انگیزه بسیار زیادیطلب میکند. شاید بشود اینگونه تعبیر کرد که وقتی با هزار آرزو و انگیزه برنامهریزی برای یک رویداد را آغاز میکنید، بعد از برگزاری یک دوره متوجه میشوید که «غلط گفتم که هر موجش به صد گوهر نمیارزد» یا «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها»
به بیان دیگر؛ در ابتدا، گروههایی که تصمیم به برگزاری رویداد دارند، امیدهای فراوانی میبندند؛ اما به مرور زمان و به جهت انتظاراتی که از حاکمیت یا بخشهای خصوصی دارند و برآورده نمیشود و از طرفی اهالی ادبیات هم استقبالی از رویداد ندارند، انگیزههایشان هر روز کمتر و کمتر و کمرنگتر و کمسوتر میشود.
سومین عامل جوانمرگی رویدادهای ادبی «اختلافهای درونی برگزارکنندگان» است. هیأتهای اجرایی، هیأت داوران و... در مسیر برگزاری دارای تشتت در آرا میشوند؛ البته که تشتت آرا اشکالی ندارد، اما نداشتن تسامح و تساهل کدورتها را در پی دارد و چون عمود خیمه مشخص نیست، ختم به تعطیلی و ناتوانی در ادامه میشود.
چهارمین عاملی که باعث ناکامی جوایز ادبی میشود، گرایش برگزارکنندگان به جریانهای خاص ادبی (حساسیت در یک جریان شکلی و محتوایی) است. نگاه یکسویه به ادبیات کشور یکی از علل ناکامی جوایز است.
به طور حتم میشود فهرست دلایل ناکامی را گسترش داد اما اهم دلایل همینهایی است که نام بردیم. جایزه کتاب سال شعر ایران به انتخاب «خبرنگاران» اما نامی است که 19 سال بر تارک ادبیات ایران زمین در حال درخشیدن است، جایزهای که نشان داد، وقتی اهالی فرهنگ خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند و شمعی روشن کنند، به هر جان کندنی شده نمیگذارند شعلهاش به خاموشی بگراید. خبرنگاران حوزه فرهنگ و هنر از آنهایی که بنیانگذار این جایزه بودند، تا آنهایی که ادامه دادند و به این رویداد استمرار بخشیدند و جایگاه برایش ایجاد کردند، تا داورانی که در دورههای مختلف کنار این جایزه بودند بیچشمداشت و آنانی که آثارشان برگزیده و یادشان گرامی داشته شده، همه و همه در استمرار این رویداد ادبی سهم داشتهاند.