به گزارش آفتاب صبح و به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین، شامگاه جمعه 19 آذر ماه برنامه سینمایی «هفت» با حضور نرگس آبیار کارگردان و ساره نورموسوی بازیگر کودک فیلم «نفس» روی آنتن رفت. این در حالی بود که محمدحسین قاسمی تهیهکننده فیلم نیز در استودیو و پشت صحنه حضور داشت اما بنا به دلایلی کاملا نامعلوم از حضور او مقابل دوربین ممانعت به عمل آمده است.
نرگس آبیار در ابتدای بحث با گلایه از کیفیت اکران فیلمها در سینماهای کشور، گفت: «کاش مشکلات ما فقط سالنهای سینما بود. الان یک ناعدالتی عجیب و غریب در سینماها موج میزند که به نظرم مشکل بزرگتری ست و همه جا این مشکل را میبینم. منِ نوعی، یک بنر یا تابلو از شهرداری نتوانستیم بگیریم و شهرداری تنها به یکی دو فیلم خاص این امکان را میدهد.»
این کارگردان در ادامه افزود: «تصاویری از مجسمهها و تندیسهای قدیمی روی استندهای شهری میزنند، اما حاضر نیستند تصاویری از فیلم هایی همچون «نفس» بزنند. حوزه هنری ادعای کار فرهنگی دارد و از نمایش فیلم «لانتوری» یا ... به خاطر نامناسب ارزیابی کردن آنها، سرباز میزند، الان فیلم روحوضی نمایش میدهد. همین حوزه هنری در عین حال از سالن دادن به ما خودداری میکند. ما از ابتدا با 23 سالن شروع کردیم و الان 16 سالن داریم. «نفس» همواره با سالن پر و ظرفیت خوب اکران شده، اما وضعیت سانسدهی و سالندهی به ما بسیار بد است.»
او همچنین اظهار داشت: «حوزه هنری با شرکت نورتابان قرارداد نیز داشت، اما حوزه به راحتی آب خوردن تمام سالن هایش را با شروع اکران «سلام بمبئی» به این فیلم اختصاص داد. تلویزیون که از تهیهکنندهها و پخشکننده انواع و اقسام تعهدها را برای پخش نکردن تیزرهای آنها از شبکههای ماهوارهای میگیرد، تعداد تیزری که به ما دادند با یک فیلم اکران شده در گروه «هنر و تجربه» یکی است. یعنی تنها 175 نوبت. این شرایط عادلانه نیست. اساسا سینمایی نیست که من برای پرکردن آن تبلیغی کنم.»
آبیار در پاسخ به سوال افخمی درباره علت گرفتن سالنهای فیلم «نفس» در حالی که سالنهای فیلم همواره پر بوده است، گفت: «من نمیدانم و به فیلمهای دیگر هم نمیخواهم بیاحترامی کنم، اما انتظار داریم وقتی حوزه هنری به ما قول داد و قرارداد امضا کرد و پای قولشان بیاستند. اما متاسفانه با سینما بحث جناحی میشود، اگر یک نفر بیاید و «لانتوری» بسازد نمایش فیلماش در سینماهای حوزه هنری ممنوع میشود، اما اگر یک نفر دیگر که بگویند از خودمان است هر فیلم دیگری هم بسازد حوزه هنری همه سینماهایش را در اختیارش میگذارد.»
او همچنین در جواب افخمی که اشاره به خودی بودن آبیار داشت و گفت شما که از خودشان به حساب میآیید اظهار داشت: «من فکر میکنم بعد از اتفاقی که برای من در جشنواره «اخلاق و نیایش» افتاد و از دست آقای خاتمی برای فیلم «شیار 143» جایزه گرفتم ماجرا عوض شد. من از همان اول اعلام کردم من آدم جناحی نیستم و دوست دارم مستقل باشم و کار خودم را انجام دهم، الان هم همین را میگویم. به باور من این برخوردهای جناحی بد است. مثلا آقای عسگرپور از خودمان است، بچه مسلمان است، آقای میرکریمی هم همینطور. اما در مقاطعی با آنها برخوردهای جناحی شد. خانم بنیاعتماد افتخار سینمای ماست، با ایشان و خیلی از فیلمسازهای دیگر هم اینطور برخورد شد.»
او در ادامه گفت: «من میگویم باید میان همگی صلح باشد. من میان هر دو طیف اصولگرا و اصلاحطلب که میروم میبینم آدمهای خوبی هستند، اما بعد میبینیم برخوردها طور دیگری است. وقتی فیلم من روی پرده سینما نیست درباره چه چیزی از فیلم حرف بزنم و تبلیغ کنم؟ این بیعدالتی در اکران چرا باید رخ دهد؟»
آبیار در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «من بعد از خدا به بالاترین مقام عالی رتبه این مملکت پناه میآورم تا ما را از این بیعدالتی نجات دهند. دلم بسیار پر است و آمدهام در «هفت» تا گلایه کنم. من مردانگی یا زنانگی کردم و فیلم «شیار 143» را ساختم حالا شما از من به خاطر آن فیلم در «نفس» حمایت کنید. از نهادهایی که از ما کمک نکردند و نهادهایی که از ما کمک کردند مثل سازمان اوج که از ما دلجویی کردند و باعث دلگرمی ما شدند، تشکر میکنم.»
کارگردان «نفس» درباره بازی ساره نورموسوی بازگیر کودک فیلماش گفت: «به اذعان بسیاری از کارشناسان و مخاطبان بازی او شگفتانگیز بود و علت بخشی از این ماجرا این بود که بازی نمیکرد، بلکه صحنه را باور میکرد و حس میکرد اتفاقات برایش در واقع رخ میدهد. این خصوصیت خوب ایشان بود که در خلق صحنهها به ما بسیار کمک میکرد.»
در بخش دوم برنامه «هفت» جمعه شب گذشته 19 آذر ماه نادر طالبزاده کارگردان درباره مسائل مربوط به سختی مستندسازی، بحران و ترور بیولوژیک خود گفت: «این مسئله چندسالی ست برای من رخ داده است. در سفری که به عراق داشتم، چمدانم در نجف و در اتاق انبار هتل بود و بعد به کربلا رفتیم در حالی که چمدانمان در نجف بود. اما در کربلا افراد مسلحی به من زنگ زدند و به سراغم آمدند و گفتند چمدان شما دست ماست و باید خودتان بیایید و تحویل بگیرید. من حدس زدم که اطلاعات لپ تاب را بخواهند خالی کنند. همین هم شد، اما فکر نمیکردم بیش از این باشد. و بعد با بررسی دوستان پاسدار مشخص شد ویروسهایی از طریق لپ تاب به بدن من منتقل شد. نیروهای سپاه از من خواستند دیگر به لپ تاب دست نزنم، اما بعد از آن سفر کمکم تنگی نفس و بیخوابی به سراغم آمد. گمان میکردم به خاطر آلودگی هوای تهران باید باشد. اما من وقتی با آقای دکتر کرمی در ماه رمضان در برنامه تلویزیون مصاحبه داشتم، بعد از مصاحبه ایشان گفتند این تنگی نفس در اثر حادثهای است؟ گفتم در کربلا چنین حادثه ای رخ داد. و بعد از بررسی ها مشخص شد علت ناشی از همان حادثه بوده است.»
او افزود:«امروزه مستندسازی درباره بحران در ایران در حال رشد است و همچنان پیشرفت میکند.»
محسن اسلامزاده نیز در ادامه با اشاره به ضعف مستندسازی بحران در ایران گفت: «ما خیلی عقبتر از این حرفهاییم. در همان صحنه که من مجروح شدم در خلال تولید یکی از مستندهایم، اگر جلیقه داشتم 12 ترکش پشتم نمیخورد. اما گاهی آدم چیزی میگوید که دیگران طوری نگاه میکنند که انگار میخواهند به تو بخندند. ما هم میگوییم پس ول کن. لذا در موارد آموزش مستندسازان در این زمینه ما بسیار عقب هستیم.»
او در ادامه اظهار داشت: «اخیرا برخی نهادهای داخلی به دنبال تربیت نیروهای مستندساز بحران و برگزاری دورهها و اهدای جوازهایی افتادهاند، اما اغلب دیر از راه رسیدهاند و بیشتر دکان هستند و ورود نهادهای دولتی و حاکمیتی تجربه نشان داده کمکی نمیکند. در عوض به راحتی میتوان از جشنوارههایی مثل عمار این دورهها در قالب کارگاههای فشرده آموزش داده شود تا مستندساز بیاموزد در شرایط سخت چگونه کار کند.»
در بخش دیگری از میزگرد مستندسازی بحران نادر طالبزاده گفت: «امروز آمریکا به واسطه انتخابات جدید خود از تعادل درآمده است و دچار انفعال است. در این شرایط ما باید خود برویم داخل آمریکا و درباره آن 80 درصدی که به واسطه دهههای اخیر آمریکا فقیر یا بیکار شدهاند مستند بسازیم. بالاخره ما در آینده نه چندان دوری به نقطه جوش در آمریکا خواهیم رسید و باید بر روی این حوزه جدی بحران و مستندسازی فکر کرد تا گروههای مستندساز آن سوی مرزها داشته باشیم. ما طی این سال ها از آمریکا ضربات زیادی خوردیم. در جنگ تحمیلی تا امروز و در تمام این سال ها آنها سعی کردند از رسانه های خود، تصویری دروغین را از ما و جهان به نمایش بگذارند. حالا نوبت ماست تا تصویر درست را ارائه کنیم.»