حسن گوهرپور – حسین ابوالفتحی
نقش برجام را در روند توسعه کشور چگونه ارزیابی میکنید؟
برجام، رویداد بزرگی بود که با تلاش و پایمردی دولتمردان ما در طول مذاکرت به ثمر نشست. نتیجه استقامت و مقاومت آنها باعث شد ما به یک توافق برد ـ برد دست پیدا کنیم. به رسمیت شناختن صنعت هستهای ما، از مهمترین دستاوردهای برجام به حساب میآید. علاوهبر این توانستیم پس از سالها، از تحریم ظالمانه ناشی از اجماع جهانی نجات پیدا کرده و از شرایط بحرانی خارج شویم. به واسطه این توافق، حتی اگر جامعه جهانی بخواهد ایران را در تنگنا قرار دهد، این تحریمها دیگر قابل بازگشت نخواهد بود. من نگاه مثبتی به موضوع برجام دارم و معتقدم برای حفظ آن همه باید تلاش کنیم.
یکی از مواردی که در برجام میشود از نکات مثبت به شمار آورد موضوع گشایشهای فعالیتهای بانکی در سطح بینالملی است. در این مورد نظرتان چیست؟
بله در ایام تحریم، غربیها از ابزار بانکی برای تحریم بانک مرکزی، حداکثر استفاده را بردند؛ آن هم در شرایطی که در دنیای امروز، ارتباطات بینالمللی در بخشهای مالی و بانکی، از ابزار بسیار تعیینکننده در مراودات تجاری بینالمللی به حساب میآید و محدودیت دسترسی به این ابزار، شرایط را برای ما بسیار سخت کرده بود. در این ایام ارتباط ما با دنیا به حداقلترین سطح ممکن رسید. پس از برجام، عدهای تصور میکردند قرار است شرایط با سرعت بسیار زیادی به وضعیت ده سال قبل خود باز گردد و ما بتوانیم خیلی زود با کارگزارهای کوچک و بزرگ و بانکهای بینالمللی ارتباط بگیریم. این باور درستی نیست و ارتباطات بینالمللی از مذاکرات و توافق ناشی از آن حاصل میشود و نه بر پایه رفتارهای انسانی.
یعنی شما معتقد هستید که برای عادی شدن روابط بین بانکها باید بیشتر صبر کرد؟
بله! ببینید دو بانک از طریق مذاکره، همدیگر را مورد ارزیابی و سنجش قرار میدهند و پس از آن، به مرحله امکان برقراری رابطه کارگزاری و همکاری با هم میرسند. رسیدن به این مرحله نیاز به زمان دارد و در طول یک پروسه شکل میگیرد. امروز بانکهای ایران موفق شدهاند با تعداد زیادی از بانکهای بینالمللی مراوده برقرار کنند. رابطه کارگزاری ایجاد شده و طرفین در بانکهای هم، حساب باز کرده و به راحتی برایشان امکان گشایش اسناد اعتباری در سراسر جهان وجود دارد. دیگر صدور حوالهجات، برات و ... کار دشواری نیست. البته ناگفته نماند هنوز برخی از بانکهای جهانی، به دلیل خاطره تلخی که از تحریمهای آمریکا داشتهاند، احتیاط به خرج داده و هنوز برای رابطه با ما تصمیم نگرفتهاند؛ با این حال شرایط به تدریج در حال تغییر بوده و ما به زودی به شرایط سابق خود بازخواهیم گشت. در حال حاضر به ظن من، درصد بالایی از شرایط، به حالت قبل بازگشته است. ما موفق بودهایم اما این توفیق هنوز به شکل کامل حاصل نشده است. بخش عمدهای از مشکلات بانکی در پساتحریم رفع شده و امروز شرایط قابل قبولی برای رفع نیازهای خود داریم و میتوانیم از رابطههای کارگزاری در شبکه بانکی بینالمللی استفاده کنیم.
با توجه به شرایط ناشی از تحریمها در کشور، بانک کارآفرین توانست به ارتباطات خود در سطح بینالمللی ادامه دهد؟
در طول ده سال اخیر، ارتباط ما با بانکهای بینالمللی بسیار کم شده بود. با این حال در تمام این مدت، بانک کارآفرین ارتباطات بینالمللی خود را حفظ کرد و سوئیفت، گشایش اعتبارات اسنادی، حواله و ... در این بانک هیچگاه قطع نشد. در شرایطی که در بسیاری از بانکهای دولتی، امکان برقراری ارتباط با بانکهای بزرگ جهانی وجود نداشت، ما ارتباطات خود را همچنان داشتیم. در طول این سالها که ارتباط شبکه بانکی ما با دنیا کاهش یافته بود، تحولات زیادی در شبکه بانکی بینالمللی رخ داده است. مباحث جدیدی در حوزههای مختلف اعم از پولشویی، حمایت مالی از تروریسم، توجه ویژه به ریسکها در شبکه بانکی و ... مطرح شده است که متأسفانه شبکه بانکی داخلی در مورد آنها به روز رسانی نشده است. لازمه هماهنگی و همسنگی با بانکهای بینالمللی، پیادهسازی استانداردهای بینالمللی است. فعالیت شبکه بانکی در این حوزه منجر به گامهای مثبت و سازندهای در جهت کاهش ریسکها و استحکام بیشتر روابط بانکداری شده است. ما نیز باید در مسیر درست قرار گرفته و قدمهای خود را با شفافیت برداریم. پس از برجام، مؤسسات بینالمللی به کمک بانکهای ما در این بخش آمده و ضمن آموزش، ساختار و سازمانی را برایشان تعریف کردند. شبکه بانکی بینالمللی تا پیش از برجام حتی حاضر نبود با ایران ارتباط برقرار کند؛ اما در حال حاضر، توافقاتی بین آن مؤسسات و بانکهای کشور حاصل شده و امیدواریم بتوانیم به سرعت خود را به استانداردها و مقررات بینالمللی در حوزههای مختلف تطبیق دهیم. خوشبختانه در زمینه پولشویی، قانونی توسط مجلس شورای اسلامی تصویب شده و کافی است ما ساز و کارهای اجرای آن را فراهم کنیم. گامهایی در این راستا برداشتهایم؛ اما هنوز به سطح استانداردهای جهانی نرسیدهایم. بانکها و مؤسسات بینالمللی برای ارتباط و ایجاد کارگزاری در ایران، ما را از طریق پرسشنامههای عریض و طویل محک میزنند و پس از آن در رابطه با این همکاری تصمیم میگیرند. امیدواریم روز به روز شرایط برای گسترش ارتباط با شبکه بانکی بینالمللی بیش از پیش فراهم شود.
روال این آموزش، در داخل کشور چگونه پیگیری میشود؟
در حدی که در داخل کشور امکان داشته، دورهها برگزار شده و همکاران شبکه بانکی ما در این دورهها حضور فعال داشتهاند. همچنین تا جایی هم که ممکن بوده، کارشناسان ما در دورههای داخلی و بینالمللی، به ویژه دورههایی که در کشورهای همسایه برگزار میشود، حضور پیدا کرده و آموزشهای لازم را دیدهاند. آموزش در حوزه بانکی نیاز به استمرار دارد و بخشی از توافقات ما با بانکها و مؤسسات بینالمللی بر اساس همین موضوع پایهریزی شده است. آنها برنامههای خود را در چهارچوبی مدون به بانکها عرضه میکنند و حضور کارشناسان ما در این آموزشها بسیار ضروری است. علاوه بر ساختار و سازماندهی، نرمافزارهایی در این زمینه وجود دارد که ما با در اختیار گرفتن آنها، میتوانیم روند به روزرسانی خود را تکمیل کرده و به استانداردهای بینالمللی مجهز شویم.
رویکرد بانک کارآفرین در قبال اقتصاد مقاومتی چیست؟
بانک کارآفرین به دلیل اینکه جمعی از کارآفرینان حوزه صنعت و ساختمان مؤسس آن بودهاند، به نام «کارآفرین» نامگذاری شده است. در ابتدای فعالیت خود، مؤسسه «کارآفرینان» نام داشت و بعدها به بانک کارآفرین تبدیل شد. هدف اصلی این بانک، حمایت از کارآفرینی در کشور بوده و معتقدیم تنها راه توسعه اقتصادی کشور، توجه ویژه به نیروی تولید و کارآفرینی است. نامگذاری امسال به سال «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نیز در راستای سیاستهای ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه رویکرد اقتصاد مقاومتی بوده است. برای داشتن یک اقتصاد درونزا و برونگرا باید ظرفیتهای داخلی اعم از تولید، علم و تکنولوژی، نیروی انسانی و ... را تقویت کرده و ابایی هم برای استفاده از ظرفیتهای بینالمللی نداشته باشیم. در اقتصاد مقاومتی باید برای تولید داخلی ارزش قائل شد، به شرکتهای دانش بنیان، امکانات و تسهیلات داد و دسترسی به ارتباطات بینالمللی را تسهیل کرد. باید شرایط کار برای سرمایهگذاران خارجی فراهم شود و تولیدکنندگان داخلی به بازارهای جهانی راه پیدا کنند. این مفهوم اقتصاد مقاومتی است و من قاطعانه میگویم بانک کارآفرین صدر درصد در این مسیر حرکت کرده و به معنای واقعی بانکداری میکند.
شما از معدود بانکهایی هستید که وارد بازارهای سرمایهگذاری نشدهاید. دلیل این امر چیست؟
ما مؤسسهای نیستیم که بخواهد به هر طریقی کسب درآمد کند. بانک کارآفرین از طریق عملیات بانکداری اداره میشود و ما موفق شدهایم حدود 86 درصد از سپردههایی که جمعآوری شده را به صورت تسهیلات در اختیار متقاضیان قرار دهیم. 12 درصد از این سپردهها نیز به عنوان سپرده قانونی به بانک مرکزی سپرده میشود. بانک کارآفرین به جای استفاده از سرمایه مردم در بازارهای ساخت و ساز، آن را به امور بانکداری اختصاص داده و به این روش نیز ادامه خواهد داد. همه تلاش ما این است که بتوانیم در خدمت صنعت، خدمات، شرکتهای دانشبنیان و صنایع بزرگ باشیم. میخواهیم به عنوان یک بانک، در کنار صنایع کشور حضور داشته باشیم و آنها را همراهی کنیم. بنگاهداری در این بانک به هیچعنوان معنا ندارد و ما تنها چند شرکت وابسته ابزاری مانند صرافی، کارگزاری، لیزینگ و ... داریم که از آنها برای انجام فعالیتهای بانکی خود استفاده میکنیم.
پس بانک کارآفرین چگونه هزینههای خود را تأمین میکند؟
عملیات بانکی به دو بخش «درآمد مشاع» و «عملیات غیرمشاع» یا کارمزدی تقسیم میشود. درآمد مشاع بانک از طریق تسهیلات به دست میآید و کارمزدها نیز از طرق مختلف، از جمله فعالیتهای ارزی تأمین میشود. این بانک در طول حیات خود همواره سودآور بوده و در شرایطی که بسیاری از بانکها، حتی بانکهای خصوصی، زیان میدهند، ما توانستهایم با کنترل تعداد شعب خود در سراسر کشور، هزینهها را مدیریت کنیم. رعایت انضباط، اصول و ضوابط مالی باعث شده تا در ساختار سودآوری که از ابتدا برای این بانک پیریزی شده، باقی بمانیم. این بانک در طول عمر فعالیت خود و به ویژه دو سه سال اخیر، به معنای واقعی بانکداری اسلامی را اجرا کرده است. یکی از شاخصههای بانکداری اسلامی، جمعآوری سپردههای مردمی و سپردن آن به کارآفرینان، صنعتگران، تجار و فعالین اقتصادی و دریافت سود از آنهاست. سه درصد از این سود، سهم بانک است که هزینههایش را جبران خواهد کرد و الباقی از آن سپردهگذار است. بانکداری اسلامی به دلیل بروز مسئله ربا، به ما اجازه پرداخت سود قطعی به مشتری را نمیدهد و در نتیجه ما از سود به دست آمده، سه درصد حقالوکاله خود را کم کرده و باقیمانده هرچه به دست آمده را به حساب مشتریان واریز میکنیم؛ در آخر هر سال نیز حساب کرده و مازاد از آن مشتریان است. متأسفانه طی دو سه سال اخیر، به علت رقابت بسیار بالا و مخرب، بانکها برای حفظ منابع خود ناچار شدهاند سود علیالحساب بیشتری بدهند. همین مسئله باعث شده تا حتی خود سهامداران نیز به سمت سپردهگذاری بروند.
بسیاری از صنعتگران و سرمایهگذاران صنعتی، از روند اعطای تسهیلات توسط بانکها گله دارند. سیاستگذاریهای بانک مرکزی بر چه مبنایی است که با این سطح از نارضایتی روبرو هستیم؟
امروز باید اتکای دولت به درآمدهای نفتی را فراموش کنیم و فضا را برای حضور و فعالیت سرمایهگذاران داخلی و خارجی فراهم کنیم. این موضوع موقعیت ما را به عنوان یک بانک، در مرکز توجه بیشتری قرار میدهد. بانکها امانتدار و امین مردم هستند و کوچکترین خللی در اعتماد آنها میتواند یک فاجعه اقتصادی برای کشور به بار بیاورد. در برهه کنونی بانکها باید با هشیاری بالا و عاقلانه عمل کنند. تخریب بانکها مدتی است که شدت گرفته و سرانجام خوبی نخواهد داشت. متأسفانه این تصور نادرستی که گمان میکنیم تأمین صد درصد سرمایه برعهده بانکهاست. در کشور ما بانکها باید علاوه بر تأمین سرمایه احداث، سرمایه در گردش را نیز تأمین کنند؛ در حالیکه در بسیاری از کشورهای دنیا، خلاف این مسئله اتفاق میافتد و بازار سرمایه تأمینکننده سرمایه احداث است و تنها برای سرمایه در گردش، بانکها همکاری میکنند. تأمین این سرمایهها بار سنگی روی دوش شبکه بانکی کشور میگذارد. صاحبان صنایع و صنعتگران توقع زیادی از بانکها دارند، در حالیکه هر بانک با مشکلات متعددی روبرو است؛ قریب به 50 درصد از سرمایه بانکها در حوزههای مختلفی اعم از مطالبات غیرجاری، مطالبات دولتی، ارثیههایی که به عنوان رد دیون به بانک واگذار شده و ... قفل شده است. تقاضا در هر دو بخش تسهیلات عادی و تسهیلات تفریحی بالاست؛ تسهیلات تفریحی را دولت به بانکها تحمیل کرده است و ما باید پاسخگوی همه این نیازها باشیم. فقدان منابع لازم و افزایش سطح توقع مشتریان باعث ایجاد این نارضایتی شده؛ در حالی که خود بانکها نیز از شرایط به وجود آمده رضایت ندارند. برخی در سفرهای استانی وعدههای عجیب و غریبی میدهند و وفای آن را به عهده بانکها میگذارند. بانک باید از کجا منابع لازم برای تحقق این وعدهها را فراهم کند؟ بانک یک شرکت و بنگاه اقتصادی است؛ مخزنی که یک ورودی و یک خروجی دارد. با توجه به ورودیهای آن، باید انتظار خروجی داشت؛ طبیعتاً اگر خروجی بیش از اندازه باشد، ذخیره مخزن از بین رفته و بانک حیات خود را از دست میدهد. متأسفانه پای این مسئله به بازیهای سیاسی هم کشیده شده و هرکسی که بخواهد دولت را تخریب کند، به بانکها نیز اشارهای میکند. در حالی که بانکها در طول ادوار مختلف خدمت زیادی به کشور کردهاند و سرمایه بسیاری از طرحهای توسعهای از طریق منابع آنها تأمین شده است.
نقش دولت برای تعیین چهارچوب و ضوابط مالی در شبکه بانکی کشور چیست؟
بانکهای خصوصی، تعهدات خاص خود را دارند و علاوهبر مشتریان، سهامداران، کارکنان و حتی دولت نیز در زمره ذینفعان آنها به شمار میروند. در نتیجه باید به گونهای عمل کنند که بازدهی داشته و روند سودآوری خود را حفظ کنند. بانک، صرفاً یک مؤسسه خیریه و قرضالحسنه نیست که بتواند بیحساب و کتاب ببخشد؛ یک بانک برای حفظ بقای خود باید در چارچوب انضباط مالی و ضوابط اقتصادی، ریسک را مدیریت کرده و از آن درآمدزایی کند. بخشی از این گلایهها به جا و بخش دیگری نیز ناشی از توقعات نابجا از شبکه بانکی کشور است. دولت تا به حال در مورد تسهیلات تکمیلی با بانکهای خصوصی کاری نداشت؛ اما اخیراً شاهد تعیین تکلیفهایی در این حوزه هستیم که اصلاً کار درستی نیست. بانکهای خصوصی نمیتوانند زیر بار تعهداتی بروند که سرانجام و انتهای آنها مشخص نیست. شرایط موجود، نظام بانکی را هم تحت فشار قرار داده، اما به مرور با گشایش در بخشهای مختلف اقتصادی، حضور و فعالیت سرمایهگذاران داخلی و خارجی، اوضاع بهتر شده و به مرور این بار فشار از روی شبکه بانکی هم کم خواهد شد. باید زمینه جذب سرمایهگذاران را فراهم کنیم و برای فعالیت آنها فرصتهای مناسبی خلق کنیم. ما در کنار سرمایهگذاران و صاحبان صنایع خواهیم بود؛ اما باید حیات خود را در اولویت قرار دهیم.
در طول یک سال گذشته، چه اقداماتی در بانک کارآفرین انجام شده است؟
بانک کارآفرین، اگرچه بانک بزرگی نیست، اما بانک ضابطهمندی است که با رعایت اصول و انضباط مالی عملکرد شفافی از خود به جا گذاشته است. ما برای سالهای متمادی رتبه اول شفافیت بورس را داشتهایم و در حال حاضر نیز در جایگاه دوم قرار داریم. یکی از مهمترین اقدامات ما در این بانک، تدوین برنامهای استراتژیک بوده که بر اساس آن خواهیم توانست روند رو به رشد خود را در مسیر برنامههای از پیش تعیینشده ادامه دهیم. این کاری پایهای است و طبق آن امور بینالملی ما تقویت شده و مشتریان ما از طریق کارگزاریهای قوی هدایت خواهند شد. واحدی تحت عنوان امور مشتریان ویژه در این برنامه تعریف شده که بر اساس آن از مشتریان بزرگ و شاخص برای همکاری و نیازسنجی دعوت خواهیم کرد و متناسب با نیازهایشان به آنها برنامه خواهیم داد. تلاش اصلی ما برای جذب مشتری است و برای آن برنامهریزی کردهایم. یکی از مسائلی که از ما وقت و انرژی زیادی گرفت، رقابت بین بانکهاست. ابزار کار بانک نه ملک و ساختمان، که سپردههای مردم است و فعالیتهای بانکی بر اساس نقش واسطهگری بانکها امکانپذیر است. در سالهای اخیر، بانکها برای حفظ سپردهها در مجموعه خود، امتیازات زیادی دادهاند که در هر دو حالت فشار زیادی به شبکه بانکی وارد شده است. در یک رقابت آزاد، سپردهگذار شرایط را سنجیده و سرمایه خود را به بانکی میبرد که بیشترین تسهیلات را برای وی در نظر بگیرد. در چنین شرایطی، بانکها را برای جذب سپردهها حاضر به ارائه تسهیلاتی میشوند که پس از مدتی آنها را با مشکل کمبود نقدینگی و منابع روبرو خواهد کرد. امتیاز بیشتر، منابع بیشتری از ما میگیرد و خروج منابع مالی از هر بانک، در نهایت بانک را ورشکست خواهد کرد. اخیراً نرخ سپرده به صورت دستوری کم شد، اما این نیز نتیجه نداده و وضع در حال بازگشت به حالت قبل است. نمیتوان نرخ تسهیلات را به شکل دستوری کاهش داد، این امر تنظیم دخل و خرج بانکها را به هم ریخته و حیات آنها را دچار مشکل میکند. تنظیم این بازار بسیار وقتگیر است و من روزانه ساعات متعددی را برای بررسی وضعیت منابع و مصارف صرف میکنم. باید بدانم هر روز چه اتفاقی، در چه شعبهای و در کدام نقطه افتاده است. همه این اتفاقات از رقابتی نشأت میگیرد که غیرضروری است و به شبکه بانکی آسیب میزند. علاوهبر این اقدامات، استانداردسازی و تطبیق با ضوابط بینالمللی از دیگر پروژههای ما بوده که برای حرکت در این مسیر با مؤسسات متعددی مذاکره کرده و به جمعبندی رسیدهایم. از دیگر اقداماتی که در طول یک سال گذشته انجام شد، جمعآوری برخی از شعب ما مازاد بود؛ این شعب نه توانایی جذب سرمایه داشتند و نه از پس هزینههای خود برمیآمدند. امروز دیگر مانند گذشته، شعبه برای بانک تعیینکننده نیست؛ به همین جهت هم شروع به اقداماتی در راستای اصلاح وضعیت شعبهها کردیم. آموزش، ارتقاء سطح دانش و تجربه، جوانگرایی و ... از دیگر فعالیتهای ما در طول یک سال گذشته بوده است.
در حوزه خدمات الکترونیکی هم فعالیتی داشتهاید؟
در دنیای امروز، خدمات الکترونیکی حرف اول را در جهان میزند. در این زمینه با تقویت سرورها، ارائه محصولات متنوع الکترونیکی، حمایت از مشتری و .... گامهای بسیار مثبتی را برداشتهایم. در دنیای امروز دیگر اسکناس معنایی ندارد و سیمکارتهای الکترونیکی جای پول را گرفتهاند. حتی دیگر کارتهای بانکی هم مورد استفاده اشخاص نیست و برای خرید، تنها نیاز است که موبایل همراهتان باشد. گوشی موبایتان به این ترتیب بین حساب فروشگاه و حساب شخصیتان ارتباط گرفته و هزینه کالاهای مورد نیازتان، از حسابتان کم میشود. در جهان کنونی خدمات انفورماتیک اهمیت ویژهای یافته و هر بانکی که از این مسئله غفلت کند، ضرر هنگفتی متحمل خواهد شد. در حوزه تقویت سرورهای داخلی اقدامات خوبی انجام دادهایم؛ در حوزه بینالملل نیز به دنبال صدور کارتهای بینالمللی هستیم تا بتوانیم به عنوان واسطهای، روند خرید مشتریان خود را تسهیل کنیم. به این ترتیب با این کارتها دیگر لازم نخواهد بود پول همراهتان باشد. همچنین در تلاشیم پس از بسترسازیهای مناسب از سوی بانک مرکزی، بتوانیم با ایجاد فضای مناسب، گردشگران خارجی را به شبکه بانکی داخلی وصل کنیم و آنها بتوانند خریدهای خود را با استفاده از کارتهای بانکهای ایرانی انجام دهند.