• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۳ آذر
  • اِثَّلاثا ١ جمادي الثانيه ١٤٤٦
  • Tuesday 3 Dec 2024
گل گهر
بیمه کوثر بانک صنعت و معدن بانک ملت بانک تجارت سازمان تامین جتماعی
  • آخرین خبرها
شناسه خبر: 61391 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۶/۳/۲۸ - 12:57
منتظر دولت نباشیم
«فرهنگ»؛ مسئولیت‌های اجتماعی نهادهای اقتصادی در همدان

منتظر دولت نباشیم

وقتی ما می‌گوییم در فعالیت فرهنگی نباید منتظر دولت باشیم؛ به طور اخص منظور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری است که در استان‌ها و شهرستان‌ها به اداره کل و ادارات شهرستان‌ها تقلیل می‌یابد. بر همین اساس؛ متولی مجوز‌های فرهنگی؛ وزارت فرهنگ و حوزه هنری است؛ اما لزوماً این به معنای حمایت مستقیم نهادهای نامبرده از فرهنگ نیست؛ حتی در مدیریت‌های کلان فرهنگی هم؛ امروز تلاش می‌شود مدیرانی منصوب شوند که نگاه‌شان به فرهنگ از منظر اقتصاد باشد.

حسن گوهرپور

 

بازنشر - هفته نامه عبارت

 

فرهنگ را اگر تحدید کنیم به هنر و ادبیات؛ بسیاری از متولیان فرهنگی کشور از لیست ما خارج می‌شوند؛ به همین معنا؛ اگر فرض داشته باشیم که نهادهایی چون سازمان بسیج مستضعفین، مرکز خدمات حوزه‌های علمیه قم، شورایعالی حوزه‌های علمیه، ستاد بازسازی عتبات عالیات، جامعه المصطفی‌العالمیه، شورای سیاستگذاری حوزه‌های علمیه خواهران، نهاد مقام‌معظم رهبری در دانشگاه‌ها، آستان‌های مقدس تحت نظر مقام‌معظم رهبری، شورای برنامه‌ریزی و مدیریت حوزه‌های علمیه خراسان، موسسه نشر آثار امام (ره)، دفتر نمایندگی ولی‌فقیه در سپاه پاسداران، احداث و تکمیل مساجد کشور، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه، مجمع جهانی اهل‌بیت (ع)، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، موسسه آموزشی و پژوهشی امام (ره)، ستاد اقامه نماز، موسسه پژوهشی و فرهنگی انقلاب اسلامی، دانشگاه اهل‌بیت و ... هم کار فرهنگی می‌کنند باید حتماً تعریف آن‌ها و حوزه تعهد آن‌ها به فرهنگ را متمایز کرد با فعالتی که حوزۀ هنری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در تعریف خود از فرهنگ و سیاست‌های بالادستی دارند. ما در این نوشتار به بخشی از فرهنگ و تعریف کار فرهنگی می‌پردازیم که مشخصاً به موضوع هنر و ادبیات و تغییر و تحولات روزآمد آن توجه دارد.  

کار فرهنگی با تعریف بالا؛ امروز به صورت کاملاً محسوسی پیوند با اقتصاد پیدا کرده است؛ به همین اعتبار؛ می‌توان حتی بسیاری از جشن‌های بزرگ فرهنگی کشور را در کنار حامیان مالی دید؛ مثلاً جشنواره فیلم فجر؛ یا موسیقی و تجسمی فجر یا ...؛ این جشن‌های بزرگ کشور با متولی‌گری و حمایت اندک مالی دولت آغاز و با حامیان مالی گسترش و اساساً شکل حرفه‌ای به خود می‌گیرد.

با این مقدمه؛ حالا وقتی ما می‌گوییم در فعالیت فرهنگی نباید منتظر دولت باشیم؛ به طور اخص منظور وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه هنری است که در استان‌ها و شهرستان‌ها به اداره کل و ادارات شهرستان‌ها تقلیل می‌یابد. بر همین اساس؛ متولی مجوز‌های فرهنگی؛ وزارت فرهنگ و حوزه هنری است؛ اما لزوماً این به معنای حمایت مستقیم نهادهای نامبرده از فرهنگ نیست؛ حتی در مدیریت‌های کلان فرهنگی هم؛ امروز تلاش می‌شود مدیرانی منصوب شوند که نگاه‌شان به فرهنگ از منظر اقتصاد باشد؛ به چه معنا؟ به این معنا که بتوانند از توان بخش خصوصی برای فعالیت‌های فرهنگی استفاده کنند؛ حامیان مالی برای حرکت‌های فرهنگی بیابند و جریان‌هایی ایجاد کنند که تمایلات بخش خصوصی اقتصادی هم به حضور در این گستره‌ها تحریک شود.

 

همدان؛ نهادهای اقتصادی و مسئولیت‌های اجتماعی

امروز همدان هم با تغییر و تحولاتی که از منظر تحولات شهری به خود دیده و تغییراتی که در رفتارهای عمومی مردم از منظر اقتصادی و اجتماعی ایجاد شده آبستن تحولات بزرگ فرهنگی است؛ در این شرایط؛ بخش فرهنگ – با آن تعریفی که محدود به هنر و ادبیات بود – باید توان مراوده با حامیان اقتصادی و مالی را بیابد؛ و این دست نمی‌دهد مگر در قالب گروه‌های مردم‌نهاد در حوزه فرهنگ؛ امروز هنر و ادبیات نیازمند تغییر و تحولات بنیادین در رویکردش با مردم است؛ شاید برای آفرینش اثر هنری، ما کماکان به همان سنت تاریخی اعتقاد داشته باشیم؛ به همان سنتی که هنرمند را گوشه‌گیر (به معنای منزوی) و به دنبال کشف و شهود می‌دید؛ اما در ارائه، اشاعه و  انتقال دیگر نمی‌توان رویکرد‌های قدیمی را پذیرفت؛ اینکه کسی بیاید هنرمند را کشف کند؛ یا گروه‌های اقتصادی به سراغ فرد بیایند و با سلام و صلوات نظرش را بگیرند؛ یا اینکه ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی یا حوزه هنری؛ به سراغ تک‌تک هنرمندان برود و بخواهد که مشارکت در امور فرهنگی استان داشته باشند؛ دیگر نگاهی منسوخ شده است؛ شاید هم بشود اینگونه تعبیر کرد که نگاهی همراه توهّم برای تولیدکننده اثر هنری است؛ مگر اینکه او اصلاً در قید شناخته‌شدن نباشد و فقط اثر هنری‌اش را آفرینش کرده و به تاریخ بسپارد؛ شاید روزگاران بعد؛ این اثر هنری یافت شده و خدمتی به توسعه و تحول هنر بکند؛ وگرنه نگاه وزارتخانه و ادارات کل دیگر اینگونه حمایت‌ها نیست و به ظاهر هم دیگر نخواهد بود. نگاه وزارتخانه و به تبع آن ادارات کل؛ بیشتر نظارت و هماهنگی است تا حمایت به معنای مالی؛ البته نه اینکه به طور کل حمایت نکند؛ بلکه حمایت‌ها در حداقل ممکن است؛ همدان اگر بخواهد فرهنگ‌اش هم مانند پل‌های هوایی و فست‌فودها و خودروهای لوکس و آپارتمان‌های میلیاری‌اش شود؛ باید گروه‌های فرهنگی مردم‌نهاد وارد کار فرهنگی شوند؛ الان شاهد این هستیم که کنسرت‌هایی که در همدان برگزار شده، اغلب حامیان مالی خصوصی دارد؛ این یعنی همدان امتزاج هنر و اقتصاد؛ اگرچه راه برای سایر فعالیت‌های هنری در بخش اقتصاد بسیار سخت است، اما نشدنی نیست؛ مثلاً نمی‌شود برای اکران فیلم‌ها کاری اینچنین کرد؛ اما برای تولید فیلم می‌شود سراغ حامی مالی رفت؛ تئاتر هم همینطور. به همین ترتیب هر کدام از هنرها هم به نوعی می‌‌شود راهی برای ارتباط آن با اقتصاد دریافت؛ فقط برنامه‌ریزی و تلاش می‌خواهد.

در همین راستا امروز؛ نهادهای اقتصادی بزرگ مثل کارخانه‌ها و معادن و صنایع در بخش‌هایی از کارهای خود به دنبال انجام «مسئولیت‌های اجتماعی» هستند؛ این مسئولیت‌ها از ساختن مدارس، مساجد و کتابخانه‌ها تا حمایت از جریان‌های فرهنگی و هنری دامنه دارد؛ حتی بانک‌ها هم وارد این موضوع شده‌اند که در قبال جامعه مسئول هستند؛ برخی بانک‌ها شروع به خرید آثار هنری می‌کنند؛ برخی از فیلم‌ها و کارگردان‌ها حمایت می‌کنند؛ این‌ها جدا از حمایت‌های ورزشی و ... است. به هر حال اگر همدان امروز می‌خواهد حرکت‌های بزرگ فرهنگی را شاهد باشد؛ باید انتظار از دولت و حمایت آن‌ها را حذف کند؛ دولت و نهادهای مسئول فقط می‌توانند در حد مجوز حامی باشند؛ امیدی غیر از این نباید داشته باشیم.

دست از غُرغُر‌کردن برداریم؛ فرهنگ هیچ زمانی به دولت‌ها مربوط نبوده است؛ آن‌ها ممکن است برنامه‌های 4 ساله و 8 ساله و ... بگذارند؛ اما فرهنگ پدیده‌ای دستوری و آیین‌نامه‌ای نیست؛ گروه‌های مردم‌نهاد باید پیوندی اقتصادی با گروه‌های مالی پیدا کنند و از همین راه بتوانند فعالیت‌های مستقلی داشته باشند؛ حالا اگر دولت و بازوهای فرهنگی آن هم؛ همراه شدند که فهوالمراد! اگر نه که با حداقل امکانات کار فرهنگی مستقل انجام پذیرفته و نتایج مطلوب هم حاصل آمده است.

 

 

ارسال دیدگاه شما