• ۱۴۰۳ جمعه ۲ آذر
  • اِجُّمعَة ٢٠ جمادي الاولي ١٤٤٦
  • Friday 22 Nov 2024
گل گهر
بیمه کوثر بانک صنعت و معدن بانک ملت بانک تجارت سازمان تامین جتماعی
  • آخرین خبرها
شناسه خبر: 72216 | تاریخ مخابره: ۱۳۹۶/۶/۱۰ - 14:19
بهرامی: من شاعر عاشقانه‌های «یاد تو» هستم
در مراسم رونمایی عنوان شد

بهرامی: من شاعر عاشقانه‌های «یاد تو» هستم

در رونمایی از آلبوم صوتی «یاد تو» شامل عاشقانه‌های علیرضا بهرامی با خوانش مهرداد اسکویی، از این اثر به عنوان یک تولد زیبا یاد شد.

 

 

«یاد تو»

 

به گزارش آفتاب صبح به نقل از ایسنا، مراسم رونمایی از آلبوم صوتی «یاد تو» شامل شعرهای عاشقانه‌ علیرضا بهرامی و صدای مهرداد اسکویی عصر پنجشنبه نهم شهریورماه در مجموعه فرهنگی ـ هنری شهر کتاب فرشته برگزار شد.

امیدواری به شاعران مستعد نسل جوان

نخستین چهره‌ای که در این مراسم صحبت کرد، خسرو سینایی - فیلمنامه‌نویس و کارگردان - بود. سینایی نخست درباره ارتباط میان سینما و شعر سخن گفت: آنچه سبب شد امروز اینجا بنشینم و درباره این آلبوم صحبت کنم، این نکته است که اساسا ورود من به دنیای هنر با شعر آغاز شد و با موسیقی ادامه یافت، اما در این میان نکته‌ای پیش آمد که بهتر دیدم امروز در خصوص آن صحبت کنم. حدودا چند سال پیش یکی از دوستان و همکاران سینمایی در مصاحبه‌ای گفت که من مفهوم سینمای شاعرانه را درک نمی‌کنم و نمی‌دانم شعر اساسا به سینما چه ارتباطی دارد. این حرف ابتدای امر برای من ناراحت‌کننده بود اما به نوعی مرا به این فکر فرو برد که به‌واقع شعر چه ارتباطی به سینما دارد و اصولا شعر چیست؟ آیا شعر صرفا آن چیزی است که روی کاغذ می‌آوریم و بیان می‌کنیم، یا آن چیزی است که در فکر و ذهن ما شکل می‌گیرد.

او افزود: حقیقت این است که هنرمند ذهنی خلاق و پویا دارد که گاهی درون آن چیزی شکل می‌گیرد که هنرمند آن را بنا به تسلطی که بر ابزارهای مختلف دارد به مخاطب خود منعکس می‌کند؛ بر کلام مسلط است و این نکته را با شعر منتقل می‌کند. درواقع آن شعری که در ذهن هر هنرمند وجود دارد، منبع الهام و چشمه اصلی آن چیزی است که بعد به‌واسطه ابزارهای گوناگون هنری به اجرا می‌رسد. اشکال ماجرا نیز زمانی است که برخی از هنرمندان به جهت تسلطی که بر ابزار اجرای آن هنر دارند، کمی از بعد ذهنی و خلاق ماجرا فاصله می‌گیرند؛ شاید به همین دلیل باشد که ما در شاخه‌های مختلف هنری، هنرمندان زیادی داریم که پرکار هستند اما هیچ‌کدام اثر درخشانی در کارنامه هنری خود ندارد. در مقابل، برخی از هنرمندان، تنها با ارائه دو یا سه کار ارزشمند، یک اتفاق هنری را رقم زده و ماندگار می‌شوند. در این میان سینما هنری باواسطه است، به این معنا که یک سینماگر نمی‌تواند هر زمان که چیزی به ذهنش آمد آن را اجرایی کند. در این هنر از زمانی که ایده‌ای به ذهن می‌رسد تا هنگامی که عملی شود، واسطه‌های متعددی وجود دارد. اما در شعر طبعا اینگونه نیست.

سینایی اظهار کرد: وقتی به تاریخ نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که هنرمندان مانند امروز نازپرورده نبودند. زمانی بود که هنرمند برای آنکه بتواند اثری خلق کند، به سفارش‌دهنده نیاز داشت که آنها غالبا بزرگان زمانه بودند، بنابراین یک هنرمند نمی‌توانست هر آنچه را می‌خواست ارایه دهد. در همین سرزمین بسیاری از شاهکار هنری را می‌بینیم که اسمی از هنرمند آن به میان نیست. اما از قرن نوزدهم به بعد اتفاقاتی در هنر افتاد و هنر معنا و مفهوم متفاوت‌تری یافت. این اتفاق در شعر نیز افتاد، زمانی صحبت از وزن و قافیه است که در قالب ابیات نظم‌گرفته یک واقعه بیرونی را تعریف می‌کند. در این صورت ما با کلام منظوم روبه‌رو هستیم و نه شعر. اما هر چه جلوتر آمدیم، هنر درونی‌تر شد. هنرمند امروز با مخاطب ارتباط نزدیک‌تری دارد، شاعر امروز می‌گوید که من برای رسیدن به شعر به موسیقی درونی اثر توجه دارم نه صرفا وزن و قافیه. وقتی به آثار فروغ فرخزاد و سهراب سپهری نگاه می‌کنیم می‌بینیم  آنها به چه زیبایی به کشف شعری درونی رسیده‌اند.

این سینماگر و شاعر در ادامه گفت: اما می‌رسیم به امروز؛ آنچه من در شعرهای نسل جوان می‌بینیم، بسیار جالب و امیدوارکننده است. این هنرمندان مستعد و جوان غالبا سفارش‌دهنده ندارند و از سوی دیگر تصمیم به تعریف رخدادهای بیرونی هم ندارند و بیشتر ترجیح می‌دهند که به عمق پرداخته و درون را بشکافند. البته همین نکته نیز گاهی ممکن است برایشان مشکل‌ساز شود؛ چراکه طبعا این نوع از هنر مشتری کمتری دارد و در عین حال در شعر امروز تشخیص سخت شده است؛ اینکه شاعر واقعی کیست. برای من خوشحال‌کننده است که از من دعوت شده تا درباره شعرهای علیرضا بهرامی صحبت کنم. چند نمونه از شعرهای ایشان را با صدای مهردا اسکویی شنیدم؛ آنجا بود که با خودم گفتم بله با کسی طرف هستم که ادا درنمی‌آورد و واقعا شاعر است. جایی که می‌گوید: «تنها پلنگ‌ها نیستند که از پتوهای گلبافت بیرون می‌پرند، فقط زن‌های قدبلند نیستند که با کمرهای باریک از ضیافت تابلوفرش‌ها راهی می‌شوند و در خیابان‌های شهر می‌درخشند... » ما با نوعی تلفیق روبه‌رو هستیم. شعرهای علیرضا بهرامی بسیار به دلم نشست، در اینجا دوست دارم از سهمی که مهرداد اسکویی در این اثر دارد نیز صحبت کنم؛ سهمی که بسیار مهم بوده و هست. چراکه اجرای زیبای یک اثر اهمیت زیادی در تاثیر و ماندگاری آن دارد.

«یاد تو»؛ یک تولد زیبا

در ادامه مراسم و پس از پخش قطعه‌ای از شعرهای علیرضا بهرامی با صدای مهرداد اسکویی، مهسا ملک‌مرزبان - مترجم و مجری تلویزیون - در سخنانی گفت: خوشحالم از اینکه دعوت شدم تا درباره این تولد زیبا صحبت کنم. صدای مهرداد اسکویی و شعرهای زیبای علیرضا بهرامی به همراه موسیقی فوق‌العاده شنیدنی پس‌زمینه که به زیبایی روی شعرها نشسته است، این اثر را بسیار اثرگذار و دلنشین کرده است. سال‌های سال پیش که من نوجوان بودم و صدای شاملوی بزرگ را با خوانش ترجمه‌هایی از آثار لورکا می‌شنیدم، با موسیقی‌هایی که رویش گذاشته بودند و روی نوارها عرضه می‌شد، تا امروز که به کمک فضای مجازی شعرها و داستان‌ها خیلی بیشتر از قبل به گوش ما می‌رسد، همواره مخاطب اینگونه آثار بوده‌ام. اما آنچه در این روزگار جای فکر بیشتری دارد، این است که چقدر انتخاب‌های ما سخت شده. ما درباره‌ی خیلی چیزها حق انتخاب نداریم؛ اما خیلی از انتخاب‌هایی که توسط خود ما صورت می‌گیرد، درواقع شعور و ناخودآگاه ما را شکل می‌دهد.

او با بیان این‌که پس از این تولد زیبا (انتشار آلبوم صوتی «یاد تو») بی‌شک شعرهای بهرامی را بیشتر دنبال خواهد کرد، افزود: در این میان کتاب‌هایی که برای خواندن انتخاب می‌کنیم، آنقدر در ذهن ما می‌نشیند که دیگر هر اثری با هر کیفیتی برای ما لذت‌بخش نیست. اینجاست که کار هنرمند معاصر سخت‌تر می‌شود؛ چراکه در کنار میلیون‌ها هنرمند دیگر، باید اثر خود را عرضه کند. شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از هنرمندان هم‌نسل من سعی می‌کنند تا آثار خود را به زبان‌های مختلف ترجمه کنند تا طیف مخاطب وسیع‌تری داشته باشند. اگر میراث‌دار خوبی برای هنر و ادبیات نسل‌های پیشین باشیم، ما نیز با آثار خود تاثیر مطلوبی بر جامعه خواهیم داشت. در این میان شاید شعرهای ما مثلا به ماندگاری غزلیات حافظ نباشد، اما در نهایت این اثرگذاری وظیفه هر هنرمندی است. من اثر «یاد تو» را دیشب در فضای خاصی که برای خودم ساخته بودم، گوش دادم و برایم فوق‌العاده لذت‌بخش بود.

شاعر «یاد تو» عشق را خصوصی نمی‌کند

همچنین اردشیر رستمی گفت: در این مجموعه علیرضا بهرامی عشق را خصوصی نمی‌کند و به آن  وجه عمومیت می‌بخشد و بر زیبایی آن می‌افزاید.

این هنرمند تصویرساز با اشاره به چند شعر مجموعه، ازجمله آنجاها که می‌گوید: «تمام خیابان‌ها را فتح کرده‌اند، کارناوال‌های رنگی، اما همه‌ رقاصه‌ها و نوازندگان سرگردان، حواسشان پرت است، به‌سمت پنجره‌ای که تو نیستی» یا «نفس نفس می‌زنیم، و بین آن‌همه چشم، روی سکوهای مبهوت، باز تو را نگاه می‌کنیم ...» اظهار کرد: شاعر به منِ مخاطب شعرها این فرصت را می‌دهد که در یک حس جمعی شریک شوم و در عین حال به‌دنبال گم‌شده‌ خودم بگردم.

او با بیان این‌که خوانش شعرها توسط مهرداد اسکویی خوانش خطرناکی است بیان کرد: صدای او از چیزی به جز متن وام نمی‌گیرد و شعر را به متن ارجاع می‌دهد و در شنیدن این سی‌دی از صدای او عبور می‌کنیم و تنها شعر به گوش می‌رسد.

من شاعر عاشقانه‌های «یاد تو» هستم

در بخش دیگر این مراسم، مسعود شهریاری مدیر تولید «یاد تو» از چگونگی صوتی شدن این مجموعه شعر گفت. پس از او نیز علیرضا بهرامی در سخنانی بیان کرد: انسان‌ها موجودات شکست‌خورده‌ای هستند. هنرمندان، راویان این لشگر شکست‌خورده و شاعران، از خاص‌ترین این هنرمندان که می‌کوشند، درد و زخمِ بدشگونی شکست را برای هم‌نوعانشان التیام ببخشند.

او افزود: می‌گویند شاعران هر چه اغراق‌آمیزتر سخن بگویند، موفق‌تر هستند، اما من به شما قول می‌دهم هر آنچه در آلبوم «یاد تو» آمده، واقعیت‌هایی است که گاهی آن‌ها را در گوشه‌ی حمام گریسته‌ام، گاهی وقت خواب که به سقف خیره مانده‌ام، گاهی در تنهایی سفر، گاهی در اضطراب‌های بازخواست و گاهی در مسئولیت‌های اجتماعی. در شعرهای این مجموعه، تمام بچه‌محل‌ها و همکلاسی‌ها و همدوره‌ای‌هایی که جوانمرگ شدند، تمام همکارانی که در آتش سوختند، تمام فقدان‌ها و تمام وجودهایی که در زندگی ما بوده‌اند، نقش دارند؛ چه آنها که به ما زخم زدند و چه آنها که به ما لطف کردند. شاید به همین دلیل باشد که شما می‌گویید این شعرها برایتان خیلی آشناست. من در میان تمام آثارم، حس خاصی نسبت به «یاد تو» دارم؛ تا حدی که اگر روزی از من بپرسند در زندگی چه کار مفیدی انجام دادی، با افتخار خواهم گفت، من شاعر عاشقانه‌های آلبوم «یاد تو» هستم و به‌خاطر به وجود آمدن این حس خوب سپاس بزرگی دارم از کسانی که مرا به این راه دعوت و یاری کردند.

بهرامی همچنین گفت: با مهرداد اسکویی، سال‌هاست، به‌قول شاعر، یوزپلنگانی هستیم که گاهی در بیشه‌های دور از هم دویده‌ایم، گاهی در مسیرهایی که به هم می‌رسند. گاه ساعت‌ها از دردهای انسان زیستن حرف‌زده‌ایم و بغض کرده‌ایم، گاه ماه‌ها دور از هم دویده‌ایم؛ اما همان وقت‌ها که در تحریریه، با خبر سلاخی شدن بچه‌ها در جنگ، پشت دستگاه کامپیوتر، آرام اشک می‌ریزم، شعر آغاز می‌شود. یا آن‌وقت که مهرداد در زندان‌ها و دارالتادیب‌ها، پای حرف‌های زخم‌خورده‌ترین دختران جهان می‌نشیند، شعر آغاز می‌شود.

یکی از زیباترین حس‌های زندگی‌ را تجربه کردم

در پایان مهرداد اسکویی عکاس و مستندساز که خوانش شعرهای «یاد تو» توسط او انجام شده است، اظهار کرد: از کودکی آرزو داشتم بتوانم شعر بگویم و نقاشی کنم، نتوانستم نقاش شوم و به نوعی کلک زدم و عکاس شدم، نتوانستم شعر بگویم، در عوض پشت میکروفون آمدم و شعر خواندم. واقعیت این است که امروز و اینجا یکی از زیباترین حس‌های زندگی‌ام را تجربه کردم. همیشه برای من سوال بود که در وجود شاعران و هنرمندانی چون علیرضا بهرامی چه احساسی وجود دارد که نگاهشان به جهان، هر دم من را با یک جان و جهان جدیدی در پیرامونم روبه‌رو می‌کند. شاید من نیز نوعی پریشان‌احوالی در روحم وجود دارد که ناخودآگاه به این سمت و سو کشیده می‌شوم.

پایان‌بخش این مراسم  که با حضور چهره‌های هنری، ادبی و رسانه‌ای مانند ع. پاشایی، همایون ارشادی، فرهاد عابدینی، اسدالله امرایی، محمد ژیان و... همراه بود، پس از سخنان حامد کیان درباره انتخاب آهنگ‌های آلبوم، جشن امضای آلبوم صوتی «یاد تو» با حضور عوامل بود.

نسخه صوتی «یاد تو» توسط «واوخوان» (موسسه رهافیلم) و نسخه کاغذی این اثر از سوی انتشارات «آرادمان» به بازار عرضه شده است.

عکس‌ها از: مریم قاسمی

همایون ارشادی

ع. پاشایی

ارسال دیدگاه شما