میز سیاست – اختصاصی تحریریۀ آفتاب صبح
در دو گزارش قبلی بر حسب حروف الفبا به تغییر استانداران در برخی استانها اشاره شد. این سومین و آخرین بخش از گزارش «کدام استانداران میروند» است؛ اما در این بخش این نکته لازم به تذکر است که تقریباً همۀ استاندارانی که 4 سال خدمت در یک استان داشتهاند تغییر خواهند کرد؛ حالا یا این تغییر تا آبان و آذرماه خواهد بود؛ یا اینکه تا خرداد سال آینده؛ اما تغییرات در این استانها قطعیست. مورد دیگر این که تغییرات استانداران به معنای این است که ممکن است استانداری از یک استان به استان دیگر برود. بر همین اساس اگر جلوی نام استاندار نوشته شده که «میرود» شاید به معنای این است که از استانی به استان دیگر انتقال داده خواهد شد.
مسألۀ بعدی موضوع قانون منع به کارگیری بازنشستگان است. ممکن است برخی استانداران به خاطر بازنشستگی امکان ادامۀ همکاری با دولت را نداشته باشند. که این را به صورت عمومی مطرح میکنیم و کمتر در گزارش به آن اشاره شده است.
عبدالمحمد زاهدی/ کردستان/ میرود
عبدالمحمد زاهدی هفدهمین استاندار کردستان پس از انقلاب است. غیر از حسن زهرهای (چند روز استانداری بود) از سال 63 و حضور علیرضا تابش، عبدالحسین مقدم باقرزاده، حمید حاجی عبدالوهاب، محمدرضا رحیمی، عبدالله رمضانزاده، اسدالله رازانی، اسماعیل نجار، علیرضا شهبازی همه حدود 4 سال یا کمی بیشتر در استان کردستان استاندار بودهاند.
اما زاهدی در کردستان چه کرد؟ مهمترین حرف زاهدی در این 4 سال به کردستانیها و مدیران عالی نظام این بود که «باید نقش کردستان را در توسعه کشور تعریف کنیم». پاسخ به این پرسش، هم کردها را اقناع و هم تکلیف مدیران عالی نظام را با کردستان بیشتر نمایان میکند.
زاهدی در گروه مشاورانش از اصولگرای معتدل تا اصلاحطلب معتدل را وارد کرد. او فهمید که کردستان استانی است که به رعایت و تبعیض مثبت نیاز دارد. او با مردم کردستان همراهی کرد؛ این را حتی منتقدان دولت هم به صراحت اعلام کردهاند.
او مدیریت دستوری را نفی و مدیریت رفتاری را در کار خود سرلوحه کرد. توجه ویژه به مسائل فرهنگی داشت آنگونه که مقام معظم رهبری هم تاکید داشتند در مورد کردستان که استانی فرهنگی است. امکان تبادلات فرهنگی بین ایران و اقلیم کردستان عراق را با سفرهای متقابلش به استان کردنشین ایجاد کرد. در پی موضوعات تبادلات آموزشی بین اقلیم کردستان عراق و ایران بود و از همین رو به نوعی کار وزارت خارجه را در دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی در پیش گرفت. آموزش نیروی انسانی در استان کردستان را مورد اهمیت قرار داد. به وضعیت کشاورزی در استان توجه کرد و ... . البته او منتقدانی هم داشت.
با این احوال زاهدی از کردستان خواهد رفت. یا به دلایل بازنشستگی و یا به دلیل پایان ماموریت 4 ساله در استان؛ اما احتمال حضور او در استانهای کردنشین وجود دارد. البته ممکن است او گزینۀ استانداری همدان هم باشد.
کرمان/ رزمحسینی/ میماند
رزمحسینی طی سالهای جنگ ایران و عراق در عملیاتهای امام مهدی در سال ۱۳۵۹ جبهه سوسنگرد و عملیات ثامن الائمه، بیتالمقدس، فتحالمبین، رمضان، بدر و خیبر حضور داشته است. وی از بنیانگذاران مهندسی مخابرات عملیات جنگ در جبهههای جنوب بود و از همرزمان سرداران احمد کاظمی، حسین خرازی، احمد متوسلیان و همرزم و دوست حسن باقری بودهاست.
وی قائممقام فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله کرمان (سردار قاسم سلیمانی) و جانشین عملیات قرارگاه خاتمالانبیا در دوران جنگ بود و در عملیات خیبر جانباز شد و نشان فتح از سوی مقام معظم رهبری دریافت کرد. رزمحسینی پس از جنگ، اقدام به پایهگذاری بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس کرد.
چند روز قبل از رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ برخی از چهرههای استان کرمان با ایشان دیدار داشتند. در این جلسه که ظاهراً آخرین جلسه دیدارهای رسمی آیتالله هم بوده موضوعاتی مطرح میشود.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در بخشی از سخنان خود با ستودن افکار و عملکرد استاندار کرمان، به طرحهای بسیار خوب در مناطق محروم استان مخصوصاً قلعه گنج اشاره کرده و میگوید: اگر گزارش جامع و میدانی از تأثیرگذاری این طرحها برای مردم و مسئولان کشور تهیه و منتشر شود، بسیاری از استانهای کشور از این الگو استفاده خواهند کرد.
در آن جلسه استاندار کرمان میگوید: تاکنون ۴۴ جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی با ۱۴۸ مصوبه تشکیل شده و در کنار آن شوارایاریهای اقتصاد مقاومتی نیز آغاز به کار کرده اند. وی تکمیل طرح شهر نمونه اقتصاد مقاومتی قلعه گنج، ایجاد زونهای اقتصادی، بهبود فضای کسب و کار و واگذاری پروژههای نیمه تمام را از جمله اقدامات استان کرمان در مسیر تحقق اقتصاد مقاومتی دانسته و ادامه میدهد: بخشی از اقدامات استان کرمان در مسیر اقتصاد مقاومتی در قالب ۱۵۶ پروژه ابلاغی از سوی ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی اجرایی شده که ۱ر۵۱ درصد رشد داشته است. بخشی دیگر از پروژههای اقتصاد مقاومتی پروژههای تعریف شده در استان بوده که در این راستا ۱۳۷ پروژه مصوب شده و ۶ر۵۵ درصد پیشرفت داشته است. ۱۳۱پروژه بخش خصوصی نیز در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی در استان کرمان اجرایی شده که این پروژهها نیز ۲ر۴۰ درصد رشد داشتهاند. استاندار کرمان افزود: سامانه نظارت و کنترل پروژههای اقتصاد مقاومتی در استان کرمان راه اندازی شده که به صورت آنلاین روند پیشرفت این پروژهها را بررسی میکند. وی به واگذاری پروژههای نیمه تمام دولتی نیز اشاره کرد و افزود: در این راستا۲۵۰ پروژه دولتی دراستان کرمان قابل واگذاری به بخش خصوصی هستند که۳۴۷۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز دارند و تاکنون ۹۳ پروژه با سرمایه۹۸۰ میلیارد تومان واگذار شده است.»
استاندار کرمان در آن استان چند کار مهم کرد که حتی این موفقیتها باعث شد برخی که خود را صاحب کرمان میدانند خرسند نشود؛ و احساس کنند جایگاه آنها ممکن است متزلزل شود؛ اما رزم حسینی چند کار مهم کرد.
1 - ایجاد الگویی برای توسعه به نام مثلث توسعه اقتصادی 2 – دخالت دادن ائمه جمعه در توسعه استان بر پایۀ همین مدل توسعه مثلث اقتصادی (درباره این مدل آیتالله هاشمی رفسنجانی بارها تاکید کرده بود که در کشور بینظیر است) 3 – جدیتر کردن ورود بخش خصوصی در اداره کشور 4 – تلاش و ممارست برای اینکه کرمان را در لیست استانهای پایلوت اقتصاد مقاومتی قرار دهد 4 – همکاری و همراهی با قبایل و طوائف جنوب کرمان برای امنیت منطقه و توسعه بخش اقتصادی . برای نمونه شهر قلعهگنج که الان بسیار توسعه یافته و متفاوت شده است؛ این کار با همکاری مهندس سعیدیکیا در بنیاد مستضعفان صورت گرفته است. 5 – همکاری با تمام طیفهای سیاسی و شخصیتها. چهرههایی چون موحدی کرمانی، باهنر، ثمره هاشمی، محمدرضا پورابراهیمی، محمد مهدی زاهدی و ... در کنار چهرههایی چون حجتی کرمانی، مرعشی، دعایی و برای توسعۀ کرمان کنار هم قرار گرفتند. ائمه جمعه شهرستانها و امام جمعه کرمان همه در کنار هم برای توسعه غیر سیاسی کرمان دست در دست هم قرار دادند.
البته کارهای دیگری هم در توسعه کرمان صورت گرفت که طرح از وظیفۀ این متن خارج است.
رزمحسینی چند حامی در کرمان دارد. اول مردم و عملکرد اوست؛ دوم حمایت آیتالله هاشمی رفسنجانی بود که دیگر نیست؛ سوم حمایت سردار قاسم سلیمانیست که ظاهراً رزمحسینی خود را وامدار فرماندۀ دوران دفاع مقدس خود میداند.
در یک نگاه منطقی باید گفت احتمالاً رحمانی فضلی وزیر کشور، استانداری پرکار و پیگیر و تلاشگر در حوزه جذب سرمایهگذاری بخش خصوصی را برای خود امتیازی محسوب میکند؛ بنابراین اگر فشارهایی بر او نباشد و رزمحسینی هم علاقه به ماندن داشته باشد بعید است رحمانی فضلی علاقهای به تغییر رزمحسینی داشته باشد. چون او هم در سمت استاندار فقط علاقمند به خدمت در کرمان و مردم سرزمین مادریاش است.
اسدالله رازانی / کرمانشاه/ میماند
به گزارش آفتاب صبح؛ اسدالله رازانی شانزدهمین استاندار کرمانشاه پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. از سال 65 تا امروز؛ غیر از حجتالله دمیاد در دولت احمدی نژاد و ابراهیم رضایی بابادی در دولت روحانی که به ترتیب یک سال و حدود دو سال استاندار کرمانشاه بودند باقی استانداران که عبارتند از سیدعلی نکوییزهرایی، غلامرضا صحراییان، محمدحسین مقیمی، احمد ترک نژاد، مجید غفوری روزبهانی، دادوش هاشمی گل سفیدی، چهار یا کمی بیشتر استاندار بودهاند. حالا با این توضیحات میتوان گفت دولت دوم روحانی چندان علاقهای به تغییر استاندارش در کرمانشاه ندارد؛ چرا که او تازه به استان وارد شده و تغییر استاندار هزینههایی دارد که دولت ترجیح میدهد بیشتر کار کند تا اینکه درگیر رایزنیهای حاشیهای باشد. اما این به معنای تایید عملکرد رازانی در کرمانشاه نیست.
برخی منتقدان او در رسانهها نوشتهاند که: « دکتررازاني که دیگردريافته است اين استان را نميتوان با آمار و ارقام و گزارشهاي تكراري كه سرلوحه كار برخي مديران شده است و تنها با اين رويه سعی دارند مسند رياست و مسووليت را برای خود حفظ کنند، اداره نمود، بایستی خیلی پیشتر از این به هشدارهایِ دلسوزانِ این دولت توجه میکرد و از این مدیران برائت میجست، نه اینکه با اصرار برماندنِ مدیرانِ حساب پس داده و یا بازماندگانِ دولتِ قبل، با شرایط سختی مواجه شود . لذا اگر استاندار محترم به جای اهمیت دادن به تصویرسازیِ کینه توزانه بعضی اطرافیانش از بزرگان این استان و نیز از اصلاحطلبان منتقد، درصدد دمیدن روح تازه ای ازکار و تلاش در بخشهاي مختلف بر میآمد و با رها شدن از سيستم كنوني مديريتي به استفاده از افراد كارآمد و تحول گرا رو میآورد؛ دیگر نیازی به تقابلهای کلامی و تأکید بر سبقه سیاسی اش نداشت چرا که افکار عمومی خود به خوبی عملکردها را رصد کرده و به خوبی میتوانند درباره منشاﺀ اثر بودن افراد قضاوت نمایند.»
اما موافقان او هم از عملکرد رازانی راضی هستند و او را مدیری مدبر میدانند. موافقان دربارۀ او نوشتند: «رازانی در ابتدای ورود به کرمانشاه به شکل بسیار پخته و منسجم عمل نمود و با تعامل سازنده با گروههای مختلف و به ویژه اصلاح طلبان توانست تغییرات مدیریتی خوبی را در استان رقم بزند و برخی چهرههای بدون شناسنامه سیاسی را کنار زد و این قدم موثر بسیار مورد توجه قرار گرفت هرچند باز تعدادی از اصلاحطلبان که به دنبال سهم خواهی بودند متاسفانه در زمین حریف به بازی گرفته شدند و ایشان بدون توجه به مصالح عمومی و دولت همراه دلواپسان شدند.
شناسایی نقاط قوت استان برای سرمایهگزاری نیز از ویژگیهای رازانی است که با تشکیل تیمهای کاری مختلف میتوان گفت مثبت عمل نموده است و توانسته برای کرمانشاه که میتواند از قطبهای بی نظیر گردشگری کشور باشد برنامههای متنوعی تدارک ببیند تا شاید این استان را به حد و اندازهای که در گردشگری باید باشد برساند.»
رازانی با افرادی که در تغییر و تحولات استان نقش اساسی دارند ارتباطات خوبی دارد. این نکته میتوان ضرب نفوذ او و امکان ادامۀ حضور او در کرمانشاه را هموارتر کند. رازانی در گمانهزنیها جزو استاندارانی است که خواهد ماند. دستکم برای دو سال دیگر. و این ماندن ربطی به صدای سوت قطار ندارد!
سیدموسی خادمی / کهگیلویه و بویراحمد/ میرود
سیدموسی خادمی نوزدهمین استاندار کهگیلویه و بویراحمد بعد از انقلاب است. هیچ استانداری در این استان بیش از 4 سال ماندگار نبوده است خادمی هم احتمالا از این قاعده مستثنی نخواهد بود. اردیبهشت سال گذشته موضوعاتی مطرح شد مبنی بر اینکه فرماندار تهران قرار است استاندار استان بشود. عیسی فرهادی فرماندار تهران چیزی در این باره نگفت اما خادمی این موضوع را تکذیب کرد و گفت: «تاکنون چنین چیزی را نشنیدهام و فعلا در استان ماندگارم.» و البته ماندگار هم شد.
اما امسال و بعد از انتخابات شایعه تغییر جدیتر شد. در رسانهها نوشتند که: «بحث تغییر استاندار کهگیلویه و بویراحمد در دو سال اخیر بارها در فضای رسانهای کهگیلویه و بویراحمد مطرح بوده که هر بار نیز این تغییر که مورد حمایت بخشی از اصلاح طلبان کهگیلویه و بویراحمد هست رخ نداده است. اکنون برخی گمانه زنیها و تحلیلها از خداحافظی سید موسی خادمی با استانداری کهگیلویه و بویراحمد خبر میدهد که وی در دولت دوازدهم دیگر استاندار کهگیلویه و بویراحمد نخواهد بود. هرچند که گزینه های مطرح زیادی برای کرسی استانداری کهگیلویه و بویراحمد مطرح است اما در حال حاضر نام دو چهره بیشتر مطرح شده؛ یکی از گزینههای این روزهای استانداری کهگیلویه و بویراحمد فتاح محمدی مدیرکل سیاسی امنیتی استاندار کهگیلویه و بویراحمد است که رئیس ستاد انتخابات کهگیلویه و بویراحمد در دو انتخابات مجلس دهم و ریاست جمهوری دوازدهم را بر عهده داشته است.
هادی زارعپور مدیرکل فعلی آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد از دیگر گزینههای کرسی استانداری کهگیلویه و بویراحمد است که نامش برای کرسی استانداری مطرح است.
برخی دیگر دو چهرۀ دیگر را به عنوان گزینه معرفی کردهاند. سید رضا توفیقی رئیس ستاد روحانی و سید ضیاء الدین هاشمی دو گزینۀ بعدی هستند. البته گاه وزارت کشور فردی را در نظر میگیرد که در هیچکدام از نظرسنجیها نیامده است.
حسن صادقلو / گلستان/ میرود
تا کنون هفت استاندار برای استان گلستان از زمان تاسیس آن انتخاب و منصوب شدند. سید ابراهیم دراز گیسو، علی اصغر احمدی، هاشم مهیمنی، علیمحمد شاعری، یحیی محمودزاده، جواد قناعت، حسن صادقلو و حال بهنظر میرسد باید منتظر هشتمین استاندار گلستان باشیم .
معمولا گمانه زنیها در خصوص نام گزینههای مورد نظر استانداری در رسانهها و فضای مجازی شتاب بیشتری دارد و هر از گاهی برخی افراد نامشان برای تصدی این مقام مهم برده میشود؛ اما در این میان برخی نیز خودشان به عنوان بازارگرمی بدشان نمیآید که اسمشان را مطرح کنند .برخی سایتها این نامها را به عنوان گزینههای اصلی برشمردهاند: سید عبدالله میراکبری، محمد رضا صالحی، عبدالرضا شهبازی، سید نجیب حسینی، احمد مجیدی، علی اصغر طهماسبی، محمدرضا خباز، سید سبحان حسینی حیدرآبادی.
برخی دیگر نامهای دیگری که عبارتند از: مجتبی انوری، علی اصغر طهماسبی، محمد رضا صالحی، حسینقلی قوانلو، حبیب الله دهمرده، سید طه هاشمی. بهنظر میرسد با فشارهایی که به حسن صادقلو از طرف اصلاحطلبها وارد شد، آن شور و انگیزه پرطمطراقی که سال 92 برای انتخاب استاندار بومی وجود داشت، الان نیست و اکنون دنبال افراد متخصص و متعهد هستند که بتواند گره از کار مردم گشاید.
لازم به ذکر است که سال 95 هم شورای هماهنگی جبهه اصلاحات استان گلستان با صدور بیانیهای در انتقاد از عملکرد صادقلو استاندار گلستان، خواهان تغییر در مدیریت اجرائی استان شد.
محمدعلی نجفی / گیلان/ میرود
از 27 بهمن 57 یعنی زمان حضور حبیبالله دوران در دولت موقت که یک سال استاندار گیلان بود تا امروز که محمدعلی نجفی چهاردهمین استاندار گیلان بوده است؛ هیچ استانداری غیر از سید علیاکبر طاهایی در دولت ششم (او پیشتر استاندار مازندران از ۲۳ آبان ۱۳۸۸ تا ۱۷ شهریور ۱۳۹۲ در دولت دوم احمدینژاد بودهاست)؛ و مسعود سلطانیفر (استاندار دولت اول احمدینژاد به مدت 4 سال) هیچکدام از استانداران به 4 سال نرسیدهاند.
در باره عملکرد استاندار گیلان گفتنیها بسیار است. اما در شرایطی که رییس جمهور در شعارهای انتخاباتیاش از اصلاح کابینه سخن گفته است، تغییر استاندار گیلان محتمل به نظر میرسید. حال باید این سوال را پرسید، جانشین دکتر نجفی در استانداری گیلان چه کسی می تواند باشد؟
برخی از گزینههایی که رسانهها در استان گیلان مطرح میکنند عبارتند از: کیوان محمدی؛ محمدجعفر علیزاده؛ محمد حسن اصغریان؛ هادی حق شناس؛ سید احمد حسینی؛ ابوذر ندیمی.
برخی دیگر از رسانهها گزینههای دیگری را مطرح کردهاند که عبارتند از: رضا مسرور، محسن باقری چناری، محمدعلی (کیوان) محمدی، محمد احمدیپور.
حال باید دید که بعد از محمدعلی نجفی چه کسی سکان استانداری گیلان را در دست خواهد گرفت. اگرهم نجفی در این استان بماند؛ حتماً کمتر از یک سال تغییر خواهد کرد.
هوشنگ بازوند/ لرستان/ میرود
تیر 96 نماینده مردم پلدختر و معمولان در مجلس از عملکرد ضعیف استاندار لرستان انتقاد کرد و گفت: اعتراض مردم استان نسبت به عملکرد وی را به وزیر کشور اعلام کردهایم. سید حمیدرضا کاظمی در خصوص وضعیت استان لرستان به عنوان پایلوت اقتصاد مقاومتی، اظهار داشت: استان لرستان با توجه به اینکه با مشکل بیکاری به طور جدی روبه رو است، اقداماتی که استاندار انجام میدهد از نظر افکار عمومی یک کار تبلیغاتی است. وی با بیان اینکه وزیر کشور به عنوان وزیر معین دولت در استان لرستان به عنوان پایلوت اقتصاد مقاومتی، در استان حضور پیدا می کند، بیان داشت: اعتقاد ما این است که کار خاصی در استان لرستان انجام نشده و این اعتراض را به وزیر کشور در موضوع با وضعیت مدیریت لرستان اعلام کردهایم که مدیریت استان نتوانسته است کار موثری در حوزه اشتغال، تولید و توسعه استان انجام دهد. وی گفت: درخواست ما از معاون اول رئیس جمهور این است که کارگروه ویژهای برای توسعه لرستان را در نظر گیرند و مراتب نگرانی مجمع نمایندگان استان را نیز به وزیر کشور اعلام کردهایم.
تیرماه 95 در خبرها آمد که 7 تن از نمایندگان مردم لرستان در خانه ملت، در تذکر کتبی خود به رحمانی فضلی «وزیر کشور» از عملکرد استاندار لرستان انتقاد کردند و از او خواستند تا اقدامات صورت گرفته توسط بازوند را مورد بررسی قرار دهد.
در مدت حضور بازوند در لرستان او تاکید بر جذب سرمایهگذار در بخش خصوصی داخلی و خارجی داشته است؛ حالا باید گفت چقدر شخص استاندار در این مورد تلاش کرده است؛ او ممکن است در ساختار مدیریتی و در تعریفی که از استاندار داریم وظیفهای در این مورد نداشته باشد؛ اما کار هدایت استان به سمت احترام به سرمایهگذار و تلاش برای جذب آن؛ حتماً وظیفه استاندار است. بازوند پاسخ بدهد که غیر از روابط خوب و حسنه با مردم و مسئولان چه کار کرده است؟ او که استانش جزو سه استان پایلوت اقتصاد مقاومتی است غیر از گلایه از بانکها به خاطر همراه نبودن، چه کرده است؟ استاندار باید بتواند با رأیزنیهای مختلف و همراهی با نمایندگان ولیفقیه، ائمه جمعه، چهرههای شاخص استان؛ مجمع نمایندگان و نمایندگان ادوار استان؛ تغییراتی اساسی در استان شکل بدهد. آیا در لرستان این اتفاق افتاده است؟
او در مرداد 96 و در جلسه ستاد اقتصاد مقاومتی استان لرستان گفته بود:«از مانعتراشی برخی مدیران دستگاههای اجرایی در تحقق اقتصاد مقاومتی گلایه دارم؛ و از عملکرد آنها ناراضی نیستم. او با انتقاد از مانع تراشیهای برخی مدیران در تحقق اقتصاد مقاومتی هم گفته بود: برای تامین اعتبار جهت ایجاد این تعداد شغل تکیه به اعتبارات ملی کافی نیست و باید در این زمینه سرمایهگذاری در بخش خصوصی را تقویت کنیم؛ متاسفانه برخی مدیران در واگذاری پروژهها به بخش خصوصی مانع تراشی میکنند که سبب ایجاد فرصتسوزی در استان میشود.»
اینها موضوعاتی است که بیشتر شبیه به شانهخالی کردن در برابر کمکاریهاست.
اما جالب اینجاست که بازوند در مصاحبهای گفته بود که: «بیشتر از 4 سال به عنوان استاندار نمی مانم. او گفته: «این تصمیم را دولت میگیرد، اما به نظرم ماندن در لرستان دیگر کافی است، چرا که در این چند سال برای توسعه لرستان توان زیادی در جهات مختلف گذاشتم که به نظرم کافی است و لذا در دولت بعدی حتی اگر خواهان ادامه حضورم به عنوان استاندار در لرستان باشند، در لرستان نمیمانم».
خطاب به استاندار لرستان باید گفت که پایلوت شدن یک استان فرصتی است استثنایی که تمام مدیران کشور موظف هستند با آن همکاری کنند. این یک حکم حکومتی است! حکمی که دستور توسعه در آن است؛ چطور مدیری در استان شما کم کاری میکند و شما هنوز دست به کار برکناری آن نشدید!؟
به هر حال باید گفت احتمالاً یکی از گزینههایی که برای استانداری همدان در نظر گرفته شده هوشنگ بازوند است که با توجه به عملکرد اقتصادیاش در لرستان، و استفاده نکرده از فرصت پایلوت شدن این استان و اجماع همه برای تغییرات اقتصادی در این استان؛ آیندۀ خوبی را برای همدان رقم نخواهد زد.
ربیع فلاح جلودار / مازندران/ میرود
ربیع فلاح جلودار به عنوان بیست و یکمین استاندار مازندران اگرچه عملکرد مثبتی در این استان نداشته، اما در کنار سید علیاکبر طاهایی که دو دوره استاندار مازندران بوده، رکورددار حضور در این استان در مقام استاندار است.
دربارۀ او در رسانههای بومی مطالبی مطرح شده برخی از آنها معتقدند: «موضوع ساماندهی زباله، عدم استفاده از ظرفیت مناسب گردشگری، دستاندازیهای جدی که به محیط زیست مازندران میشود، نامناسب بودن وضعیت راههای استان مازندران، عدم رسیدگی مناسب به وضعیت روستاهای استان مازندران، عدم تکمیل بسیاری از پروژههای بر زمین مانده، وضعیت نامناسب اشتغال در سطح استان، عدم بهکارگیری نیروهای توانمند در حوزههای مختلف استانی و عدم بهکارگیری از ظرفیت نخبگان در توسعه استان و نداشتن برنامه مدون برای رفع مشکلات فعلی استان از جمله نقدهای دلسوزانهای بود که گاهی در رسانهها مطرح میشد و این نقدها همچنان به ربیع فلاح وارد است و همچنان مشکلات در استان پابرجا است».
نقد نسبت به عملکرد ربیع فلاح در استانداری مازندران حتی در جلسه مطبوعاتی معاون علمی و فناوری رئیس جمهور نیز کشیده شد و خبرنگار رسانه دولت از عدم ساماندهی پسماند در استان و مشکلاتی که گریبانگیر طبیعت مازندران شده و اقداماتی که رضایتکننده نیست، انتقاد کرد. از طرف دیگر نکتههایی که نماینده ولی فقیه در خطبه نماز جمعه استان مازندران مطرح کرده نشان میدهد که اقدامات مطرح شده مدیران استانی در ارتباط با توسعه چندان مورد رضایت نیست و مازندران نیاز به مدیران جهادی دارد.
اما رسانهها میگویند: «ربیع فلاح پس از برگزاری انتخابات به حضور مجدد خویش در استانداری مازندران بسیار امیدوار بود و حتی در شواری اداری در بابلسر با صراحت اعلام کرده است که میماند و تغییراتی در استان مازندران اعمال میکند.»
حالا یکی دو روزی هست که شایعۀ برکناری ربیع فلاح مطرح است که اینها در حد گمانهزنیست.
اما یکی دیگر از نقدهایی که به عملکرد استاندار مازندران وارد است مسالۀ روابط عمومی و ارتباط با رسانههاست. رسانههای بومی نوشتهاند که: «احمد مظفری؛ مدیرکل روابط عمومی استانداری و پیش از انتصاب از چهرههای منصوب به اصلاح طلبان بود که بعد از رسیدن به جایگاه فعلی ماهیتش را دگرگون کرد و در جایگاه اصولگرایی دو آتشه قرار گرفت. سیاستهای وی موجب شد که تقریباً تمامی رسانههای محلی مازندران (جز تعدادی انگشت شمار که منافع خاصی دارند) رودروی ربیع فلاح قرار بگیرند. وی از زمان آغاز به کارش حتی یک نشست رسانهای در جایگاه سخنگوی استانداری نداشته و بیشتر حکم کمک راننده استاندار را دارد تا مدیرکل روابط عمومی». (پایگاه خبری «عبارت» 27 مرداد1395).
محمود زمانی قمی/ مرکزی / میماند
به گزارش آفتاب صبح؛ محمود زمانی قمی از اردیبهشت 94 در استان مرکزی است. حضوری که با حاشیه آغاز شد. کشمکش انتخاب زمانی قمی برای این استان از زمانی آغاز شد که محمد حسین مقیمی، استاندار سابق استان مرکزی به معاونت سیاسی وزیر کشور در دولت یازدهم منصوب شد. از آن روز به بعد گمانهزنیهای زیادی در مورد استانداری استان مرکزی در محافل سیاسی رونق گرفت.
سرانجام محمود زمانی قمی توانست به عنوان استاندار جدید استان مرکزی از هیأت وزیران رأی اعتماد بگیرد. رئیس جمهور در این جلسه در توصیف استان مرکزی اظهار داشت؛ استان مرکزی به لحاظ صنعتی، ترانزیتی و فرهنگی از موقعیت ویژهای برخوردار است.
در اولین واکنش در پی معرفی محمود زمانیقمی به عنوان گزینه پیشنهادی استاندار مرکزی از سوی وزارت کشور به هیئت دولت، جمعی از افراد با تجمع در مقابل درب استانداری مرکزی نسبت به این انتخاب واکنش نشان داده و اعتراض خود را اعلام کردند.
دومین واکنش مربوط میشد به حجت الاسلام والمسلمین دری نجف آبادی نماینده ولیفقیه و امام جمعه اراک ایشان از دولت گلایه داشت که چرا با وی در این باره مشورت نشد؛ او در جلسه معارفه هم حضور نیافت.
حاشیهها اما همه بر طرف شد و زمانی قمی الان دو سال است که در استان مرکزی حضور دارد.
توجه به فعالیتهای سازنده؛ رفتار بدون حاشیه و مدبرانه؛ و ارتباط با حجت الاسلام والمسلمین دری نجف آبادی و برخی از 7 نمایندگان مجمع نمایندگان استان مرکزی اسباب این را فراهم میآورد که زمانی قمی حداقل دو سال دیگر در استان بماند.
جاسم جادری / هرمزگان / میرود
جاسم جادری هفدهمین استاندار هرمزگان و سه دوره نماینده مجلس بوده است. سید مصطفی ذوالقدر نماینده شرق استان هرمزگان جادری در مورد جادری میگوید: شاید بنده در بعضی از موارد با آقای جادری اختلاف داشته باشم؛ اما در کل عملکرد ایشان را خوب و مثبت ارزیابی میکنم و ایشان با ارتباطات مرکز پیگیر حل بسیاری از مشکلات استان هستند و در موضوع گاوبندی با تمام توان ایستاد و هزینه داد و اعتقاددارم مدیران دولتی در هرمزگان تمام تلاش خود در جهت حل مشکلات مردم را انجام میدهند و موانعی هم وجود دارد که وظیفه ما رفع این موانع است.»
منقدان جادری میگویند: سالی از حضور جاسم جادری در سمت استاندار هرمزگان گذشته است با این حال عملکرد وی و مدیرانش چندان مورد رضایت بخشی از نخبگان، نمایندگان ،احزاب روزنامه نگاران و شخصیت های سیاسی نیست.این نارضایتی صرفا معطوف به طیف مستقل و اصولگرا نیست و جادری توفیق چندانی در همراهی بزرگان اصلاح طلب و اعتدالیون استان کسب نکرده و اینان نیز در ابتدای شروع بکار دولت دوازدهم خواستار تعویض وی هستند. فاصله گرفتن جادری از طیف اصلاح طلب استان در ابتدای حضورش و اشتباه محاسباتی در انتخاب مدیران و مشاوران بخش رسانه ای و روابط عمومی که مورد اعتراض طیف اصلاح طلب استان بود آغاز شد. این روند طی چهار سال گذشته ادامه پیدا کرد و روابط عمومی استانداری با درگیریهای غیر ضروری بخصوص با یکی از نمایندگان نشان داد که استاندار در این زمینه عملکرد ناموفقی داشته و چه بهتر بود نصایح بخش بزرگ رسانهای اصلاح طلب استان را در نظر میگرفت. جالب اینجاست که جاسم جادری بارها از عملکرد رسانههای رقیب دولت نظیر صداوسیمای هرمزگان انتقاد کرده و از اینکه توفیقات دولت را در هرمزگان پوشش نمی دهند گلایه کرده است که البته امری عجیب و غریبی نیست، اما نکته اینجاست که چرا استانداری از جراید مهم اصلاح طلب استان فاصله گرفته است. استاندار هرمزگان سال گذشته در یک نشست مطبوعاتی بیان داشت: معتقدم از طرف دولت کسی حرف نمیزند و دفاع نمیکند که این موضوع بیانگر آن است یا رسانه نداریم یا امکاناتمان کم است یا امکانات تبلیغی مؤثری نداریم. جادری گفته: از این موضوع گلهمندم که چرا مدیران گزارش کاری از عملکرد خود نمیدهند و از آنها خواستم عملکرد خود را براساس واقعیت ارائه دهند تا دولت مورد هجوم و قضاوت غیرمنصفانه قرار نگیرد. حال باید از وی پرسید آیا به ارزش مطبوعات اصلاح طلب و همسو با دولت پی بردهاید یا همچنان در بر یک پاشنه میچرخد؟ عملکرد رسانهای استانداری به سبب نگاه خاص استاندار به عدهای و بی اهتمامی به بدنه اصلی مطبوعات همسو با دولت اگر همچنان ادامه یابد ضرر اصلی را استانداری خواهد برد که از نظرات طیف نخبگان همسو با دولت بهره نمی برد و در تنگناها بی یاور خواهد ماند. ازسویی عملکرد نسبتا ضعیف استانداری در این چند ساله قابل اعتناست و اگر نگاهی به جراید بیندازیم به جز تمجید جناب ذولقدر نماینده شرق استان از عملکرد استاندار عملا تحسینی مشاهده نمیشود. در مجموع ضعف عملکرد استانداری تنها معطوف به حوزه رسانهای نمی شود، اما اینکه نماینده عالی دولت در استان تعاملی با مطبوعات اصلاح طلب نداشته را باید یک ضعف بسیار مهم انگاشت که البته نباید از نگاه ریٸس جمهور محترم دور بماند.»
احمد مرادی نماینده مردم بندرعباس هم گفته: استاندار باید فردی بومی، توانمند و همراه با دولت باشد و چنین گزینههایی را در استان کم نداریم.
اما جادری در مورد کارنامۀ خود میگوید: کسب رتبه اول اقتصاد مقاومتی، رتبه سوم کارگروه رفع موانع تولید، رتبه نخست جذب اعتبارات صندوق توسعه ملی، قرار گرفتن در بین پنج استان برتر کشور در تکمیل پروژه های عمرانی، رتبه نخست درآمدهای گمرکی و کسب رتبه نخست بنادر استان در ترانزیت خارجی از موفقیت های این استان در دولت تدبیر و امید بوده است.
با این حال جادری در هرمزگان نخواهد ماند؛ اما بعید است از جرگۀ استانداران دولت کنار برود!
محمدناصر نیکبخت/همدان/میرود
از همان ابتدای حضور نیکبخت در همدان؛ «شورای هماهنگی اصلاح طلبان استان همدان» با انتشار بیانیه از انتصاب او به عنوان استاندار همدان انتقاد کرد.
نیکبخت دی ماه سال گذشته در جلسه قرارگاه اقتصاد مقاومتی استان همدان گفته بود: «برخی در برخورد با سرمایه گذاران معتقدند کسی نباید نان بخورد و خمیره درستی ندارند؛ این انسان های تنگ نظر و کثیف که امروز مانع سرمایه گذاری می شوند در زمانی هم که همدان از ارز هفت دلاری استفاده نکرد، حضور داشتند و خداوند تمام این افراد را که مانع اشتغال می شوند، لعنت کند.»
آیا واقعیت همدان این است!؟ همدان در تمام دورهها به گونهای گرایش به اصولگراها داشته است؛ چهرههایی که برای همدان تصمیمسازی و تصمیمگیری میکنند هم اغلب از اصولگراها هستند! دولت تدبیر و امید توفیقی در همدان نداشت.
نیکبخت مانند بسیاری دیگر از استانداران بازنشست شده است؛ اگر قانون منع به کارگیری بازنشستگان، استثنا نداشته باشد؛ او باید برود؛ البته حاشیههایی از جمله اتهام تخلفات انتخاباتی در انتخابات اردیبهشت ماه سالجاری که به تبع آن نیکبخت به دادسرای کارکنان دولت احضار و تفهیم اتهام شده حمایت صفدر حسینی (نجومی بگیر) از او شاید ادامۀ راه در همدان را برای او تقریباً غیر ممکن کند.
نیکبخت از همدان میرود اما اصلاً نباید به این امیدوار بود که دولت همدان را در اختیار اصلاحطلبان قرار دهد؛ گزینههای دولت ممکن است در بهترین حالت میانهرویی اصولگرا باشد؛ البته گزینههایی هم از استانداران فعلی سایر استانها مطرح است که یکی از آنها هوشنگ بازوند است.
سید محمد میرمحمدی/ یزد/ میرود
سید محمد میرمحمدی یازدهمین استاندار یزد پس از پیروزی انقلاب اسلامی است. یزد یکی از بیحاشیهترین استانهای کشور و توسعهیافتهترین آنهاست. یزدیها بیشتر به فکر کار کردن هستند تا حاشیهسازی؛ میر محمدی هم در این دوره بیشتر درگیر انجام امور روزمره بود تا اینکه به حاشیهها دامن بزند. او ممکن است عملکرد ویژهای در استان یزد نداشته اما واقعه بر ریل توسعه استان حرکت کرد و سعی کرد با رویهای اعتدالی امور را جلو ببرد.
اگرچه منتقدانش میگویند او چون در یزد نیست ممکن است با مشکلات به صورت ملموس مواجه نباشد اما باز این هم نتوانسته چندان برای او نقطۀ منفی باشد.
میرمحمدی اگرچه ممکن است در یزد نماند اما به نظر از جرگه استانداران دولت دوازدهم خارج نخواهد شد.