به گزارش آفتاب صبح و به نقل از سایت خلیج فارس، بالاخره رایزنی و گمانه زنی های چندین ماهه به پایان رسید و قرعه فال نمایندگی عالی دولت در استان بوشهر به نام مرد 53 ساله لرستانی خورد. حضور ده ماهه عبدالکریم گراوند در معاونت سیاسی استانداری بوشهر، او را به تلفیقی از نیرویی بومی و غیر بومی مبدل ساخته تا خیرالموجودین در حل مساله استاندار بومی یا غیربومی؟ باشد.
به بهانه این انتصاب، به ترقیم سطور ذیل پرداخته ایم:
1 گراوند در حالی مسئولیت استانداری بوشهر را بر عهده گرفته که اصلاح طلبان به عنوان جدی ترین بدنه حامیان دولت در چهار سال گذشته به دو شق موافقان و مخالفان استاندار سابق بدل شده اند و این مخالفت ها ادامه داشته است. آش آنقدر شور شده که حتی رییس جمهور هم در جلسه رای اعتماد هیات دولت به استاندار جدید، وی را به تلاش برای وحدت جامعه فراخوانده است که به نظر می رسد این فراخوان روحانی، ناظر به اختلافات اساسی حامیان دولت باشد.
ترمیم و تلطیف فضای سیاسی اردوگاه چپ به عنوان پشتوانه مهم اجتماعی،سیاسی و رسانه ای تیم عالی دولت در استان، باید مهمترین و ابتدایی ترین ماموریت استاندار جدید باشد. به ویژه اینکه مخالفان و منتقدان سالاری بر این عقیده اند که استاندار سابق برای ارتقا معاون سیاسی خویش، به طور جد لابی کرده و گراوند به نوعی مدیون وی و تیم به جا مانده اش است.
اگر استاندار جدید از این مهم غفلت ورزد و در همچنان بر پاشنه قبلی بچرخد، انرژی مدیران و چهره های سیاسی بیش از آنکه معطوف موفقیت دولت و توسعه استان باشد، باید در اصطکاک نزاع های خسته کننده ی سیاسی هدر رود. چه خسرانی بیش از این؟؟!
2 رییس جمهور در جلسه رای اعتماد، با برشمردن ظرفیت های صنعتی، گردشگری، دریایی و انرژی استان، از بوشهر به عنوان استانی "استراتژیک" و "مهم" یاد کرده است. استاندار جدید از عنوان استراتژیکِ به کار گرفته شده توسط رییس دولت بهره برده تا دولتمردان، نمایندگان مجلس و حتی خود بوشهری ها را به این باور برساند که استان نه در لفظ، بلکه در دنیای واقعیت "استراتژیک و مهم" است.
تئوری ها به راه حل ها اصالت نمی دهند، بلکه این واقعیت ها هستند که کارآمدی آنها را تعیین می کنند. اگر این باور در کالبد بدنه مدیریتی چه در سطح کلان و چه در رده استانی دمیده شود، آنگاه هم پروژه های مهم و اساسی همچو راه آهن بوشهر در لابلای نامه نگاری های وزرا گم نمی شود و هم مدیران استانی به جای آنکه وقت خود را در مسائل خرد و پیش افتاده تلف کنند، مجبور شده سطح دانش و برنامه ریزی مدیریتی خود را به روز و متناسب با ظرفیت استان نمایند.
3 عدم ابقای استانداران چهارساله و بی میلی به انتخاب استاندار بومی از سیاست های وزارت کشور و دولت روحانی در دوره دوم است. استاندار منتخب می تواند از سیاست وزارت متبوع پیروی کرده و نامه خاتمه ماموریت فرمانداران چهارساله را به منظور چرخش مدیریتی که لازمه حیاتی استان است، صادر کند.
برانکو سرمربی موفق پرسپولیس معتقد است که "پیروزی، آسودگی می آورد. آسودگی، تنبلی. تنبلی، بی نظمی و بی نظمی، شکست." این فلسفه مرد کروات را می توان به فرمانداران و مدیران چهارساله تعمیم داد که مانایی بی دردسر در پست را به نوعی پیروزی برای سیاستمدار تلقی نموده که آسودگی، بی نظمی و شکست در پی دارد.
چهارسال زمان و فرصت مناسبی برای بروز توانمندی ها و برنامه ریزی و اداره یک شهرستان یا اداره کل است که معایب تمدید آن بر محاسن می چربد.
4 فضای مدیریتی کشور معمولا از یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری تا ماه ها پس از استقرار دولت، در حالت برزخی و استندبای قرار دارد. پس از انتخاب رییس جمهور و سپس وزرا و حال استاندار، از امروز گمانه زنی ها برای مناصب سیاسی، اجرایی و مدیریتی در سطح استان متمرکز می شود.
خوشبختانه گرواند که از معاونت سیاسی به استانداری رسیده، بر اتمسفر سیاسی و مدیریتی استان معرفت و شناخت داشته و نیاز زیادی برای آشنایی و سنجش عملکرد مدیران ندارد. بنابراین او باید در حداقل زمان، تکلیف عزل و نصب ها را مشخص کرده تا استان بیش از این در هاله ای از ابهام و علامت پرسش قرار نگیرد.
5 اتخاد رویه صواب و قابل دفاعِ استاندار سابق برای انتصاب بخشداران جوان، زمینه ای را ایجاد کرده که جانشین وی به راحتی نمی تواند از استمرار آن سر باز بزند. در دوران پسا سالاری انتظار می رود استاندار جدید، جسارت به خرج داده و این رویه را ارتقا ورژن داده و این بار مسئولیت فرمانداری ها را به جوانان بسپارد. اگر یک جوان دهه شصتی توان اداره وزارتخانه ای فنی (ارتباطات) را داراست، چرا نتوان به جوانان دهه شصتی برای فرمانداری حداقل در دو سه شهرستان اعتماد کرد؟ تکلیف کاهش حداقل هشت ساله سن مدیریتی کشور در پایان برنامه ششم توسعه را می توان از همین امروز و از فرمانداری ها شروع کرد و جوانانی شایسته و توانمند را برکشید. اگر استاندار، خود از فرمانداری ایلام، دهلران و ایوان شروع کرده تا به استانداری رسیده، از دل همین جوانان هم می توان نیروهای توانمند و لایقی را برای استانداری و مسئولیت های کلان تر تربیت کرد.