فرزند شهید آیت الله بهشتی تاکید کرد که پدرش به هیچ وجه با حجاب اجباری موافق نبوده است.
به گزارش آفتاب صبح، سیدعلیرضا بهشی در گفتگو با عصر ایران گفت: فکر شهید بهشتی قطعاً با حجاب اجباری سازگاری نداشت و در دوران مسئولیت در دادگستری نیز چنین کاری را نکرد. در دادگستری تا آخرین روزهای حضور شهید بهشتی خانم هایی بودند که بدون حجاب با ایشان کار می کردند و هم آقایانی بودند که با کراوات یا مُد غربی در کنار ایشان مشغول به کار بودند.
خاطره ای را از یکی از همکاران شهید بهشتی نقل می کنم. "ایشان می گفتند که من در زمان کار همیشه کراوات می زدم. یک روز قرار شد نزد شهید بهشتی بروم و آن روز کراوات نزدم. ایشان تا بنده را دیدند نگاه عمیقی کردند و گفتند چرا کراوات نزدید. بنده گفتم به خاطر آمدن خدمت شما احساس کردم ممکن است درست نباشد. شهیدبهشتی بلافاصله به من گفتند که هرگز این کار را نکن و مجددا کراوات بزن و همان چیزی که اعتقاد داری و هستی پایبند باش" .
در این زمینه چه برای برداشتن حجاب باشد و چه برای گذاشتن آن، اجبار جواب نمی دهد. با طبع انسان سازگار نیست و پیامبر هم این کار را نکرد. البته فرهنگ سازی، روشنگری و تبلیغ برای حجاب خوب است. شهید بهشتی بارها در جاهای مختلف می گوید که من از خانم ها می خواهم که حجاب خود را آن طور که شأنشان حفظ شود رعایت کنند. بعد می گویند من حجاب را صرفاً به چادر محدود نمی کنم و همین روسری و مانتو هم حجاب است. اما این را نفی کردیم و مانتو را حجاب کامل ندانستیم. هنوز ما در امام زاده ها افراد را مجبور می کنیم تا چادر سر کنند وگرنه راه نمی دهند، چرا باید این رفتار باشد. کدام یک از ائمه ما در دوران حیات به این سبک رفتار کردند که ما امروز به عنوان متولیان آنها کاری می کنیم که آنها راضی نیستند.
ما هنوز در اماکن مقدس غیرمسلمان را راه نمی دهیم، اما چطور است که امام صادق(ع) با یک زندیق نشست و برخاست می کند و غذا می خورد. واقعیت این است که ما در شناخت راه ائمه کوتاهی کردیم و چیزی از تشییع درست کرده ایم که فکر نمی کنم اگر آنها بودند می پذیرفتند. این مسئله را با ده ها مدرک تاریخی و روایی می توان اثبات کرد که ما از خواست و عملکرد ائمه منحرف شده ایم.
در نتیجه اگر ما میخواهیم گفتمان انقلاب اسلامی ادامه داشت باشد باید با شیوه زیستن خوب بودن خود را به دیگران نشان دهیم. صدور انقلاب هم با درگیری و جنگ نظامی نیست، صدور انقلاب همان است که شهید بهشتی می گفت، که ما یک جامعه نمونه درست کنیم آن وقت دیگر کشورها خودشان می آیند و از ما می پرسند که چه کردید چنین جامعه ای را به اینجا رسانده اید. در داخل نیز باید این شیوه را دنبال کنیم.
بنده فکر می کنم طرح حجاب اجباری از ابتدا اشتباه و اشتباهی بود که همه تو رودربایستی با آن قرار گرفتند و هیچکس روی آن را نداشت که بگوید این کار اشتباه است. فکر کردیم که اگر بگوییم این کار اشتباه است، اصل دین به باد خواهد رفت. ایمان باید در قلب انسان خانه بگیرد و گرنه اگر قرار باشد به ظاهر خود را نشان دهد، همین خواهد شد که امروز شاهدش هستیم. ما نباید انتظار داشته باشیم کسی که حجاب را قبول ندارد، منافقانه رفتار کند و به خاطر ما حجاب را به اجبار استفاده کند.
ما می توانیم طی یک فرایند عقلانی و تدوین شده اعلام کنیم حجاب اجباری نیست، اما خانم ها ملزم اند که یک سری کدهای اخلاقی را مثل همه جای دنیا رعایت کنند. این کدها برای آقایان نیز الزام آور است. امروز در تمام دنیا شما هرکسی که لخت بگردد دستگیر می شود و اگر کسی هم مزاحمت ایجاد کند دستگیر خواهد شد. باید این کدها براساس فرهنگ ما، عرف ما، اصول دینی و اعتقادی ما لحاظ شود.
شما ببینید و بررسی کنید که چه اتفاقی افتاد که در انقلاب خیلی ها خودشان محجبه شدند. چرا که درآن زمان نه قدرتش بود و نه عزمی برای اجبار کردن حجاب وجود داشت. علت این بود که زن مسلمان به عنوان الگو و پیشرو از سوی زنان جامعه شناخته شد. طبیعتاً اگر شما الگوی عملی خوب درست کنید همه جذب آن خواهند شد. اما ما گمان کردیم با وضع قوانین سخت و بگیر و ببند می توانیم الگو درست کنیم.
تجربه تاریخی قبلا نشان داده بود که بعد از رفتن رضا شاه خیلی ها مجدد حجاب به سرکردند. چون گزارشات دوران رضاشاه نشان داد که کشف حجاب موفق نبوده چون اجبار در کار بوده است.