امروز فهرست نام تأییدصلاحیت شدگان برای رقابت در انتخابات هفته آینده فدراسیون فوتبال از سوی دبیرکل منتشر شد و نخستین و مهمترین واقعیت برداشتی از آن این بود که این انتخابات بر خلاف آنچه در ذهن افکارعمومی گنجانده شده، چندان هم رقابتی نیست.
در فهرست منتشره از سوی فدراسیون فوتبال، سه نامزد پست هیأت رئیسه که یک کاندیدای پست نایب رئیسی هم در میان آنها به چشم میخورد، بدون رقیب و مزاحم به مجمع میروند تا انتخابشان تقریبا حتمی باشد.
این سه نفر شامل محمود شیعی، نامزد نماینده مدیران عامل باشگاهها برای حضور در هیأت رئیسه، عبدالکاظم طالقانی، نامزد نماینده هیأتهای فوتبال استانها برای عضویت در هیأت رئیسه و البته خانم الهه عرب عامری برای نایب رئیسی در امور بانوان و عضویت در هیأت رئیسه هستند که از هم اکنون اگر اتفاق خاصی نیفتد، صندلی خود را رزرو کردهاند و اعضای مجمع نیز در نشست هجدهم اردیبهشت گزینه دیگری برای انتخابی غیر از آنها پیش روی خود نمیبینند.
به نظر میرسد، ردصلاحیت چهارده نفر در مرحله بررسیها از سوی فدراسیون فوتبال و شخص اسدی در شکل گیری این حیاط خلوت نقش داشته است؛ اما حضور ده کاندیدا برای پست عضو آزاد هیأت رئیسه نشان میدهد، بیشتر کاندیداها از اینکه صندلی مدیریتی فعلی خود را تا پایان دوره چهار ساله این فدراسیون حفظ میکنند، شبهه و تردید داشتند و برای فرار از حذف در میانه دوره آتی، ترجیح دادند از پست حقوقی خود استفاده نکرده و برای حفظ منافع شخصی شان در جایی ثبت نام کنند که در صورت انتخاب برکناری یا عزل، باعث حذفشان نشود!
بد نیست ابتدا نگاهی مختصر به وضعیت انفرادی این سه کاندیدا داشته باشیم.
الهه عرب عامری، تنها خانم مدیر فوتبال ایران! اغلب چهرههای سرشناس فوتبال خانمها در ایران فرزند پدری فوتبالیست یا همسر چهرهای سرشناس در فوتبال ایران بودهاند: آتوسا حجازی فرزند ناصرحجازی اسطوره باشگاه استقلال، مریم ایراندوست دختر نصرت ایراندوست سرمربی و بازیکن قدیمی ملوان، فریده شجاعی همسر منصور پورحیدری، نیلوفر اردلانی دختر اسماعیل اردلانی مربی باسابقه تیمهای مختلف فوتبال در ایران و... .
شاید حالا بتوان دلیل وضع فعلی فوتبال زنان در ایران و سهم بسیار ناچیزشان از بودجه ۵۰-۶۰ میلیاردتومانی فدراسیون (البته بودجه رسمی) را بیشتر درک کرد. گویا تنها یک خانم خود را در سطح مدیریت در فوتبال کشور میداند که او هم البته از رشته تکواندو (!) به فوتبال کوچانده شده است! به هر حال برای یک رئیس دونده، نایب رئیسی از جامعه رزمی در رأس مدیریت فدراسیون چندان هم نباید عجیب باشد.
عرب عامری که عنوان دکتر و استاد دانشگاه را با خود یدک میکشد و تحصیلات عالیهاش در رشته رفتار حرکتی بوده است، حدود یک سال پیش و بعد از اصرار وزارت ورزش به برکناری دکتر فریده شجاعی از نایب رئیسی بانوان، وارد فدراسیون شد و کمتر در رسانهها آفتابی میشود تا شاید فقر اطلاعاتش در حوزه تخصصی فوتبال پنهان بماند.
حالا بد نیست بدانید که هر سه نامزد نهایی پست ریاست فوتبال ایران، همین خانم تازه وارد از تکواندو را برای نایب رئیسی خود معرفی کردهاند! و البته شاید با توضیحات بالا خودتان حدس بزنید که آیا ممکن است مجمع به همین تک گزینه باقیمانده رأی ندهد؟
محمود شیعی، مدیرعامل باشگاه متمول خودروساز اول کشور
شیعی از لحاظ سوابق مدیریتی و شخصی برای جلوس در صندلی هیأت رئیسه تقریبا چیزی کم ندارد و میشود او را فردی وزین و مناسب برای این پست دانست که در فدراسیون فعلی ابتدا در اختیار علیرضا رحیمی مدیرعامل اسبق سپاهان و پرسپولیس بود که پس از برکناری این چهره پرسابقه فوتبال اصفهان، فرصت به افشین دبیری مالک متمول باشگاه خصوصی فوتسال دبیری تبریز رسید.
وی همچنین عضو و رئیس شورای اسلامی شهر تبریز نیز شناخته میشد اما در مدت حضورش در این پست جز مصاحبه به سود کفاشیان و دفاع از حلقه شکل گرفته در فدراسیون، عملکرد قابل ذکری از او دیده نشد. صندلی که محمد رویانیان مدیرعامل پرهوادارترین باشگاه کشور در انتخابات چهارسال پیش برایش جنگید و البته شکست خورد، حالا هیچ رقابتی را شاهد نیست!
نکته عجیب اینکه بین این همه مدیرعامل مدعی علم گرایی و تخصص در لیگ برتر فوتبال ایران هیچ یک حتی نام نویسی هم نکردند و گویا سرشان جایی دیگر و مهمتر گرم است تا مدیرعامل باشگاه دسته اولی پیکان یکه تاز این بخش باشد و شاید بتواند با روابط خود در ایران خودرو معضل همیشگی اسپانسر برای تیم ملی مملکت را مرتفع سازد.
از بین مدیران عامل سرشناس و معروف لیگ برتری، تنها سعید عباسی، مدیرعامل تراکتورسازی در این انتخابات پا پیش گذاشته که او هم از ترس عزل از مدیرعاملی و از دست دادن جایگاه فعلیاش، در بخش نامزدهای آزاد ثبت نام کرده است!
کریم طالقانی، تک و تنها و خوش شانس
در میان رؤسای هیأتهای فوتبال، طالقانی چهره چندان پرنفوذی محسوب نمیشود و به همین دلیل، حتی احتمال اینکه بدون رقیب هم رأی اعتماد مجمع را با دو سوم آرا کسب نکند وجود دارد. او که همین هفته اخیر با تصمیمات غیرمنطقی و اصرار ناسنجیدهاش برای میزبانی ورزشگاه تختی برای بازی حساس استقلال اهواز و پرسپولیس صدرنشین، شهر اهواز، استان خوزستان و لیگ برتر ایران را با چالشی امنیتی مواجه کرد، و شانس آورد که این غائله بدون تلفات جانی و تنها با ۴۰-۵۰ سرودست شکسته زیر سنگباران تماشاگران تمام شد، صلاحیت مدیریتی خود را برای حضور در هرم مدیریتی فوتبال کشور همین جا به نمایش گذارد.
مدیران هم تراز طالقانی در این انتخابات، گویا به ابقا در ریاست فوتبال استان خود چندان مطمئن نبودند. ثبت نام فریدون اصفهانیان، رئیس هیأت فوتبال زنجان، حبیب الله شیرازی رئیس هیأت فوتبال تهران، حیدر بهاروند رئیس هیأت فوتبال لرستان و مراد حاج جعفری رئیس هیأت فوتبال کرمان در پستی غیر از سهمیه هیأتهای استانی در هیأت رئیسه میتواند گویای این نگرانی بین این کاندیداها باشد؛ اما هر چه هست گزینه متوسطی چون طالقانی را برای رسیدن به قله تصمیم سازی در فوتبال ایران تنها و بیرقیب گذاشته است مگر اینکه هیأت رئیسه بر خلاف انتظار به او رأی نداده و خواستار نمایندهای دیگر در این بخش شود.
با این تفاصیل میبینیم که سه صندلی از هفت صندلی هیأت رئیسه پیش از برگزاری انتخابات هفته آینده صاحب دارد و باید بابت چنین انتخابات فشردهای (!) به برگزارکنندگان آن تبریک گفت.
در تاریخ برگزاری انتخابات فدراسیون فوتبال به شیوه جدید، تنها یک بار مجمع به تک کاندیدای یک بخش رأی اعتماد نداده و آن هم در دوره گذشته و در مورد بهروز منتقمی نماینده تحمیلی وزارت ورزش برای نایب رئیسی دوم و ریاست سازمان لیگ بود که مجمع با هماهنگی قبلی به او رأی اعتماد نداد تا وزیر وقت دولت احمدینژاد یک شکست خورده محض در جنگ با کفاشیان لقب بگیرد.
در پایان این گزارش تفصیلی باید به یک نکته مهم اشاره کرد که شکل ماهوی تشکیلات کنونی فوتبال در ایران و باندهایی که درون آن بر سر منافع ریز و درشت شکل گرفته، مانع ورود افراد و چهرههای سرشناس و تأثیرگذار به آن میشود و اگر کسی بخواهد از بیرون به درون آن رسوخ کند، حکما باید به یکی از زنجیرههای تقسیم قدرت در آن متصل شود؛ فرمی مافیایی و صعب الورود که حتی در نهادی مثل فیفا هم مشابه آن تا همین سه ماه پیش دیده میشد و دقیقا به همین دلیل با ورود ضربتی نهادهای قضایی بین المللی، باند بلاتر و شرکایش در فدراسیون جهانی از هم پاشید تا اینفانتینو در آغاز ورودش کل تشکیلات جهانی فوتبال را شخم زده و فیفا را با اساسنامه جدید و شفافش زیر و رو کند.
آیا هنوز زمان تغییرات اساسی و ساختاری در اساسنامه پرنقص و پیچیده فدراسیون فوتبال ایران نرسیده است تا چهرههایی قابلتر بدون ترس از شکست مقابل حلقههای اختاپوسی فوتبال، خود را در معرض رأی مجمعی پاک و البته کارشناس در بحث فوتبال قرار دهند؟(تابناک)