به گزارش آفتاب صبح و به نقل از خبرنگار ایلنا، کاخ اردشیر بابکان در ۱۰۰ کیلومتری جنوب شرقی شیراز در بخش شمالی شهر گور و درست در دهانه تنگاب فیروزآباد قرار دارد. این کاخ از کاخهای ییلاقی اردشیر به شمار میرود که از سنگ پاره و ملات گچ ساخته شده است. گچ بری و تزئینات تالارها بسیار زیبا و باشکوه هستند و به کاخ تچر در پارسه شباهت دارد.
این بنا از حیث چگونگی استفاده از طاق، گنبد و ایوان در آغاز دورهی ساسانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در زمان ساسانیان بود که برای نخستینبار از مصالح لاشه و قلوهسنگ به کمک ملات گچ و بدون استفاده از داربست، گنبدها و ایوانهایی ساخته شد که امروزه از شاهکارهای معماری جهان به حساب میآیند. کاخ اردشیر بابکان با شماره ۸۹ در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ خورشیدی به ثبت ملی رسیده است.
در سه دههی گذشته، به مرور زمان اهالی و عشایر کوچرو، روستایی را در نزدیکی این محوطه ایجاد کردند که نام آن برگرفته از نام بنا یعنی «روستای آتشکده» است. از چند سال پیش، اهالی این روستا ساختوسازهایی را نیز در نزدیکی این بنای تاریخی انجام داده و حتی مردگان خود را در محوطهی آتشکده دفن کردهاند. پیشروی روستا به درون بافت تاریخی نهتنها چشمانداز و منظر این مجموعه را مخدوش کرده، بلکه باعث ویرانی بخشهای زیادی از بافت تاریخی شده است.
بیش از ۵ سال است که مسئولان میراث فرهنگی خبر از تهیهی یک طرح جامع برای ساماندهی مجموعهی کاخ اردشیر و طرح هادی روستا دادهاند تا به این شکل از دستاندازی و ویرانی بیشتر مجموعه جلوگیری شود؛ اما این اقدام نهتنها انجام نشد و گسترش و به دنبال آن دستاندازی روستا و گورستان به بافت تاریخی متوقف نشد، بلکه گسترهی روستا و گورستان در بخش شمالی و درست روبهروی ایوان اصلی بنای کاخ اردشیر گستردهتر شد. از سوی دیگر، آسیبهای طبیعی روند حفاظت و نگهداری این مجموعهی کمنظیر را بدتر کرده است.
حال کمتر از ۴۰ روز باقی مانده تا کمیته میراث جهانی یونسکو درباره ثبت جهانی مجموعه کاخ اردشیر بابکان با آثار ساسانی پیرامونی خود؛ یعنی دژ دختر، سنگ نگارههای ساسانی و شهر گُور به همراه دو یادمان باستانی شهر بیشاپور کازرون و کاخ سروستان تصمیم نهایی را بگیرند. این در حالی است که وجود قبرستان و روستای آتشکده در تضاد جدی با ضوابط سختگیرانهی یونسکو است.
علیرضا عسگری چاوردی در گفتگو با خبرنگار ایلنا اما نظر دیگری دارد. او ضمن اشاره به جمعآوری تابلوهای قبرستان میگوید: تمام قبرهایی که در این محوطه وجود دارد، در حدود ۱۲ تا بود و همه تابلوهای قبور جمع آوری شدند. با این حال، تقریباً میشود گفت که هیچ کدام از این قبرها روی خود اثر قرار ندارند. پروسهی جمعآوری نیز عمدتاً به خاطر منظر بنا بود که انجام شد.
کارشناس میراث فرهنگی فیروزآباد در پاسخ به این سؤال که آیا اجساد هم جمعآوری شدهاند یا نه؟ بیان داشت: نبش قبر هم مسئلهی شرعی دارد و هم مسئلهی فرهنگی. باید توجه داشته باشیم که میراث فرهنگی، وابسته به فرهنگ مردم است و ما نمیتوانیم با اعمال زور کاری انجام دهیم. ما میراث فرهنگی و مردم را در یک مقیاس میبینیم و اگر مردم را از آن جدا کنیم عملاً این کلمه معنای خود را از دست خواهد داد. به همین خاطر، اجساد مردگان در سر جایشان باقی ماندند.
این باستانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز در پاسخ به این سؤال که چرا این پروسه آنقدر طول کشیده، افزود: ما سعی کردیم با احترام این کار صورت گیرد. به همین دلیل این پروسه طول کشید. افرادی، نزدیکترین اعضای خانوادهشان در آن قبرستان دفن بودند و هرگونه اقدامی از سوی میراث فرهنگی نتیجتاً با مخالفتهایی مواجه میشد و به هر حال کار سختی بود.
او ادامه داد: هر کدام از تابلوهای قبور بریده شد و با همکاری دهیاری و فرمانداری برای آن که به اهل قبور بیاحترامی نشده باشد همگی به خانوادهها بازگردانده شد.
عسگری چاوردی دربارهی محل قبرستان جدید گفت: قبرستان جدید در فاصله یک کیلومتری از روستای آتشکده واقع شده و اصلاً در محدودهی حریم کاخ نیست. برای گرفتنِ زمین جدید برای قبرستان و تغییر کاربری آن، باید از ارگانهای مختلفی همچون منابع طبیعی، محیط زیست، مسکن، راه، برق، گاز و... استعلام صورت میگرفت.
او در پایان اضافه کرد: برای انجام این کار باید مردم همکاری میکردند. کندن تابلوهای مزارستان و قدغن کردن دفن مُرده در آنجا به فرهنگ مردم برمیگردد و یک بازتاب خیلی جدی داشت با این حال مردم همکاری کردند. ما طی یک سال گذشته استعلامها را برای مکان جدید گرفتیم و محل جدید به دهیاری و فرمانداری استان واگذار شد.