به گزارش آفتاب صبح به نقل از فرارو- مدتی است که اصلاحطلبان صحبت از رایزنی و گفتگو با شورای نگهبان را مطرح میکنند و امیدوار هستند که بتوانند به یک تفاهمی دست پیدا کنند تا از ردصلاحیتهای گسترده کاندیداهای این جریان سیاسی در انتخابات جلوگیری کنند. اما این مسئله بسیار پیچیدهتر از آن است که به نظر میرسد.
به گزارش فرارو؛ حالا چند سالی میشود که اصلاحطلبان در تلاش هستند که با وجود پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، مجلس و شوراهای شهر و روستا در چند سال اخیر، مسئله گفتوگوی ملی را پیش ببرند، اما گویا این صرفا خواسته آنها است و هنوز نهادهای حاکمیت و بخش عمده جریان اصولگرایی حاضر به قدم گذاشتن در این عرصه نشده اند.
اما با توجه به اینکه آرام آرام به ایام انتخابات مجلس یازدهم نزدیک میشویم و مجددا نگرانی برای تائید صلاحیت کاندیداهای جریان اصلاحات میان فعالان این گروه مطرح شده، موضوع گفتگو و رایزنی با شورای نگهبان به میان آمده است. این را مدتی قبل سعید حجاریان هم به آن اشاره داشت و در یادداشتی عنوان کرده بود که میتوان این شورای نظارتی را به سمت و سویی سوق داد که در این دوره انتخابات تعداد بیشتری از کاندیداها مورد تائید قرار گیرند.
البته سال گذشته محمدرضا عارف نیز به این مسئله اشاره کرده بود که شرایط میان اصلاحطلبان با شورای نگهبان نسبت به سالهای گذشته بهبود چشمگیری پیدا کرده است و در تلاش هستند شرایط را به مراتب بهتر کنند و ممکن است در انتخابت مجلس در سال ۹۷ میزان ردصلاحیتها به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کند.
با همه این تفاسیر حالا مدتی قبل احمد مازنی نماینده مردم تهران که از همان ابتدای تشکیل مجلس دهم تلاشهای بسیاری در خصوص گفتوگوی ملی انجام داده است عنوان کرد بود که به دنبال دیدارهایی با مقامات شورای نگهبان به خصوص دبیر این شورا است که در همین راستا گفتوگویی با سخنگوی شورای نگهبان داشته است. اما همچنان مشخص نیست که آیا شورای نگهبان حاضر به گفتگو خواهد شد یا خیر؟
انحصار طلبی مانعی در مسیر گفتوگوی ملی در همین خصوص محسن غرویان مدرس حوزه علمیه قم طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «به عقیده من مشکل اصلی در این زمینه انحصارطلبی یک گروه خاص است که موجب شده برخی جریانهای سیاسی و شخصیتها از صحنه سیاسی حذف شوند و نتوانند با آزادی عمل کامل در این عرصه به رقابت بپردازند. این گروه خاص برای اینکه بتواند تمام مسندهای قدرت را در اختیار بگیرد رقیب را خارج از انقلاب و نظام و دین معرفی میکنند و به همین بهانه دست به حذف آنها میزنند تا شرایط برای حضور جناح متبوع خودشان فراهم شود.»
وی تصریح کرد: «این درحالی است که ما تمام سیاسیون و روحانیونی که در عرصه سیاسی حضور دارند انقلابی هستند و برای پیروزی انقلاب و تداوم آن تلاش کرده اند و برخی بعد از انقلاب وارد شدند، اما از همان ابتدا در راستای منافع ملی گام برداشته اند و سعی کردهاند به گونهای عمل کنند که نه تنها مردم رضایت داشته باشند بلکه آرمانهای انقلاب را پیگیری کنند؛ لذا نمیتوان به صرف اینکه اختلاف دیدگاه وجود دارد، به دنبال حذف گروههای دیگر باشیم.»
او افزود: «نکته جالب در خصوص شورای نگهبان این است که بعضا دیده شده بسیاری از روحانیونی که یا ائمه جمعه بودند یا سالها در عرصه سیاسی فعالیت داشته اند را به بهانه عدم التزام به نظام جمهوری اسلامی با اینکه آنها را رجل سیاسی نمیدانند، ردصلاحیت کرده اند. در حالی که این افراد از ابتدای انقلاب در عرصههای مختلف حضور داشته اند و همیشه به دنبال تداوم نظام جمهوری اسلامی بوده اند. اما این اتفاق برای هیچ کدام از جریان مقابل رخ نمیدهد و شما به ندرت شاهد این هستید که از جریان به اصطلاح اصولگرا یا راست کشور در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری، با ردصلاحیت مواجه شوند. حتی گاهی اتفاق میافتد که در انتخابات مجلس یا خبرگان رهبری برخی استانها صرفا چند کاندیدا از یک جریان خاص حضور دارند. این به دلیل عدم حضور یا تمایل جناح مقابل نیست بلکه گزینههای پیشنهادی نتوانسته اند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند.»
غرویان در پایان اظهار کرد: «به عقیده من تنها راه حل، گفتگو و آشتی ملی است. اگر این اتفاق رخ ندهد شکافها در جامعه روز به روز افزایش پیدا میکند و وضعیت مانند خانوادهای میشود که پدر و مادر با یکدیگر اختلاف دارند و بچهها هم به جانبداری از یکی از آنها دچار اختلافات شدید میشوند. اینگونه دیگر خانواده از هم میپاشد و معنا و مفهوم خود را از دست میدهد؛ لذا در جامعه هم لازم است برای اینکه شکاف میان مردم حاکمیت افزایش پیدا نکند، در سطوح مختلف به گفتگو بنشینند و مشکلات را حل و فصل کنند و به این انحصار طلبی یک گروه خاص پایان دهند. لازم است مردم ببینند که مراجع یا سیاستمداران که دیدگاه متفاوتی با یکدیگر دارند گاهی در کنار یکدیگر جمع شوند و با هم به گفتگو بپردازند تا مردم هم چنین صحنههایی را ببینند و دلگرمتر شوند.»
شورای نگهبان اصلا وجود مشکل را قبول ندارد همچنین محمدعلی نمازی عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «به طور کلی یکی از راههایی که میتواند اختلافات را کاهش دهد، گفتگو است و ما در شرایطی قرار داریم که به میزان کافی تحت فشار توسط کشورهای خارجی هستیم و در این مرحله لازم است که انسجام داخلی افزایش یابد. به همین دلیل است که اصلاحطلبان از مدتها قبل موضوع گفتوگوی ملی را مطرح کردند، زیرا باور دارند که اگر مشکل یا اختلاف نظری میان آنها و نهادهای حاکمیت وجود دارد از این طریق قابل شناسایی و حل و فصل هستند.»
وی افزود: «اما ماجرای شورای نگهبان تا حدود زیادی متفاوت است. زیرا مشکل میان اصلاحطلبان و شورای نگهبان بسیار ریشهایتر از مسائل عادی کشور است. اصلاحطلبان بر این باور هستند که نظارت استصوابی بر خلاف نص صریح اصل ۹۹ قانون اساسی است. در این قانون آمده که شورای نگهبان نظارت بر انتخابات مجلس خبرگان رهبری، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و مراجعه به آراء عمومی و همهپرسی را بر عهده دارد. نظارت به معنی اینکه سلامت انتخابات تضمین شود نه اینکه کاندیداهای جریان رقیب را حذف کنند.»
او تصریح کرد: «اما با این وجود اعضای شورای نگهبان و دبیر محترم این شورا درباره این اختلاف به طور واضح بارها اعلام کردند که آنچه انجام میدهد، صرفا انجام قانون است؛ بنابراین مشکل آنجایی بروز و ظهور پیدا میکند که شورای نگهبان وجود مشکل در این مسئله به طور کلی رد میکند و قاعدتا در چنین شرایطی گفتگو موضوعیت نخواهد داشت و انجام نمیشود. موضوع بعدی این است که مشکل در رابطه میان اصلاحطلبان و شورای نگهبان نفس قانون نظارت استصوابی است و ریشه آن به قبل از انتخابات مجلس چهارم برمیگردد. در آن دوره مجلس قانون گذار با توجه به اینکه معمولا در رژیم گذشته دولتها در انتخابت دخالت میکردند و بعضا تخلفهایی صورت میگرفت، اعلام کردند که نظارت بر انتخابات برعهده شورای نگهبان است. اما باز هم تاکید میکنم که این فقط به معنای نظارت بر سلامت انتخابات بود.»
این فعال سیاسی اظهار کرد: «اما شورای نگهبان همان دوره انتخابات مجلس کاندیداهای جناح چپ آن دوره که غالبا خط امام بودند را ردصلاحیت کرد و باعث شد که مجلس چهارم کاملا در اختیار جناح راست آن دوره قرار گیرد و بعد از ان نمایندگانی که با حذف جریان رقیب وارد مجلس شده بودند برای قدردانی از اقدام شورای نگهبان تصمیم گرفتند که نظارت استصوابی را تبدیل به قانون کنند و اینگونه شد که نظارت استصوابی وارد قانون شد. به همین دلیل است که اعضای شورای نگهبان بعد از هر بار که انتقادهای گسترده در خصوص نظارت استصوابی به این نهاد وارد میشود، عنوان میکنند که آنچه انجام شده است صرفا توجه و اجرای صحیح مرقانون اساسی است.»
نمازی در پایان با ابراز ناامیدی از نتیجه تلاش اصلاحطلبان برای گفتگو با شورای نگهبان، گفت: «به عقیده من گفتگو یا تلاش برای حل اختلافات و مشکلات با شورای نگهبان تا حدود زیادی بعید است، زیرا مشخصا شورای نگهبان تمایلی به گفتگو و حل این موضوع که زمینه ساز اختلافات بسیار شده است، ندارد و این باعث میشود امیدی هم به بهبود و اصلاح این مسیر وجود نداشته باشد. با اینحال همانطور که در ابتدا عرض کردم اصلاح طلبان قائل بر گفتگو هستند و در این مسیر هم تلاش دارند که اختلافات را کاهش دهند، اما اینکه تا چه حد موفق باشند، به نظر من احتمالش بسیار کم است.»