در این مجموعه، فعالیتهای فرهنگی و هنری از برگزاری نمایشگاهها و مسابقات عکاسی و ... گرفته تا فعالیتهایی در برگزاری مراسم اجرای موسیقی. این فعالیتها اگرچه همه مفید و همراه با مخاطب بوده، اما امروز نیاز است، این مجموعه فعالیتهای فرهنگی خود را بهعنوان یک نهاد، در دستور کار قرار داده و حامی و همراه فرهنگ و هنر استان باشد.
تأکید بر نهادسازی اما از آنجایی میآید که مجموعه گنجنامه در سایر بخشهای مرتبط با فعالیت گردشگری، توانسته کارهایی مبنایی و با برنامه را اجرایی کند، و از همین روست که توقع میرود، زمانی که به سراغ بخش فرهنگ و هنر میرود، به همان مقدار، با نظم و قاعده عمل کرده و به فکر انجام کارهای بلند مدت و تاثیرگذار تاریخی باشد.
اما چرا بر شکلگیری «نهاد» تأکید میشود و چرا فعالیتها بهصورت «رویدادمحور» نباید در دستور کار قرار گیرد؟!
نخستین موضوعی که تفاوت نهاد و «رویداد» را در این مجال میشود تشریح کرد این است که «نهادها، ساختارها و سازوکارهای نظم و همکاری هستند که رفتار گروههای انسانی را در اجتماعات معین راهبری میکنند. نهادها، از طریق اهداف و پایداری اجتماعی و زندگیها و مقاصد افراد انسانی بازشناسی میشوند و با ساختن و تقویت قواعد، رفتار افراد را در مناسبات اجتماعی – فرهنگی هدایت میکنند»
در واقع؛ وقتی یک نهاد شکل میگیرد، افراد در خدمت نهاد هستند، رویدادها هم در خدمت نهاد هستند، و به بیان دیگر، رویدادها و افراد، جزئی از نهاد خواهد بود.
تاریخ ایران در تمام دورهها، سرشار از رویدادهایی است که قائم به افراد بودهاند. هنر ایران در دوران تمدن ایرانی و هنر اسلامی – ایرانی را پس از ورود اعراب بر ایران بنگرید، سپس غزنویها و ترکان سلجوقی را در زمان حضورشان در ایران، مغولان و ایلخانان،تیموریان و صفویان و ... را هم بکاوید، غیر از برخی چهرههای شاخص که محصول تصمیماتشان، «ربعرشیدی»، «مدارس نظامیه»، و برخی مکتبخانهها و مدارس بوده، جریان فراگیر و پردامنهای را در تاریخ میبینیم؟! (این به معنای نادیده گرفتن این فعالیتها نیست، آنچنانکه هر چه امروز ما داریم، از همین فعالیتهای دورهای است، مراد از بیان این مثالها فقط افسوس از تکامل تاریخی آنها برای کمک بیشتر به روزگار معاصر است)
اینجاست که باید گفت، به جای تمرکز بر افراد، باید تمرکز بر نهاد کرد، افراد هم باید در خدمت نهاد فرهنگی باشند. یکی از تفاوتهای انسان ایرانی (شرقی) که سرشار از دانش و معرفت و فرهیختگی است، با انسانی که در جریانهای فکری فلسفی غرب نمو یافته این است که انسان غربی، مسئولیتپذیری بیشتری در کار جمعی دارد، انسان مغرب زمین، خود را در چهارچوب ساختارها و قالبها قرار میدهد و بر اساس وظایفی که ساختار برای او تعیین میکند به حرکت میپردازد، همین امر باعث میشود او تمایل به نهاد داشته باشد و در نهاد نقش خود را بپذیرد.
بزرگترین محصول نهادسازی، یا شاید بشود گفت مهمترین کارکرد انسانی نهادسازی چلوگیری از بتسازی و کاریزماسازی چهرههاست. ما در نهاد کمتر به قهرمان نیاز داریم. در نهاد همه قهرمان هستند، در یک کار جمعی، کسی قهرمان نیست، همه قهرمان هستند.
حالا آنچه باید در دهکده تفریحی، فرهنگی، ورزشی گنجنامه همدان روی دهد این است که در بخش فعالیتهای فرهنگی به دنبال نهادسازی باشد. در همدان فعالیتهای فراوانی در حوزههای اندیشه و حکمت (ابنسینا و ...)، موسیقی و ادبیات، نقاشی و خوشنویسی، مجسمهسازی و ... (هنرهای تجسمی)، تئاتر و سینما و ... در حال تحقق است که هنرمندان قابلی هم دست به خلق آنها میزنند، غیر از نهادهای متولی دولتی که در این عرصه کوششهایی هم میکنند، دهکده گنجنامه میتواند در بخش فرهنگی مجموعه، با ایجاد خانه فرهنگ و تشکیل زیر مجموعههایی برای توسعه فرهنگ، هم در همکاری با جامعه پیرامونی گام برداشته، و هم گردشگران را در بخش هنر هم میزبانی خواهد کرد.
حتی با تشکیل خانههنر، میتوان در بلند مدت، اقتصاد هنر را هم در همدان ریلگذاری کرد، متاسفانه تصوری و تصویری که هنرمندان از هنر دارند، در بخش اقتصادی آن محدود به آموزش است. آموزش موسیقی، تئاتر، سینما، نقاشی، خط و ... . در حالیکه، میشود از مسیر آفرینش اثر (مثلا در تولید آثار سینمایی و تئاتر) تا اجرا و خروجی، با حامی مالی (اسپانسر) همراه بود و جذب حامی داشت. این اتفاق هم در صورت شکلگیری نهاد فرهنگی به راحتی، اما به مرور زمان، قابل شکلگیری و تحقق است.
امروز، دهکده گنجنامه فضای خوبی برای آرامش گردشگر ایجاد کرده است، برای ورزش و سرگرمی گردشگر هم فعالیتهایی صورت گرفته، اما میشود در بخشهای فرهنگی هنری، با اجرای نمایشگاهها، برگزاری کنسرتهای داخلی (با حضور نوازندگان و موزیسنهای داخل استان) و ... هم کسب درآمد کرد و هم بخشی از فرهنگ استان را انتقال داد.
محوطه گنجنامه، با وجود کتیبههای دوران هخامنشی نماد و نمودی از تمدن ایران زمین در دوران باستان است، همین مساله، میتواند احساس خوشآیندی را برای هنرمندان ایجاد کند که بتوانند در کنار این مجموعه بخشی از هنر هنرمندان معاصر همدان را به مخاطب ارائه کنند. هنرمندانی که سالها در کنار مظاهر تمدن و فرهنگ در همدان پایتخت تاریخ و تمدن ایران زندگی کردهاند، مظاهری چون: تپه هگمتانه، غار علیصدر، آرامگاه بوعلیسینا، آرامگاه باباطاهر، آرامگاه عارف قزوینی، آرامگاه استرو مردخای، گنبد علویان، برج قربان، شیرسنگی، تپه نوشیجان، آرامگاه حیقوق نبی، معبد لائودیسه نهاوند، کلیسای گریگوری استفان، روستای ورکانه، کاروانسرای تاج آباد، چشمه فرشه، چشمه ملک و ... زیستهاند، و حالا با نوایی از رازها، رنگها، کلمات، نشانهها و ... به گردشگرانی که مقصدشان همدان است توشهی مهربانی و مودت میدهند.