به گزارش آفتاب صبح و به نقل از نامه نیوز، به نظر میرسد کارگزاران دچار یک اختلاف سیاسی اساسی شدهاند. اختلافی که میتواند این حزب قدرتمند سیاسی نزدیک به دولت را دچار یک بحران اساسی کند.
آنگونه که از شواهد پیداست این اختلاف به خاطر تفاوت دیدگاه مرعشی و کرباسچی ایجاد شده است. حسین مرعشی رئیس کمیته سیاسی و سخنگوی حزب کارگزاران، در پاسخ به سؤالی درباره چرایی اختلافش با غلامحسین کرباسچی، گفت: اختلاف و بحث فراتر از اینهاست که گفته میشود. قرار گذاشتهام که تا اول دیماه 95 هیچ صحبتی نکنم و انشاءالله بعد از آن درباره این مباحث و مباحث دیگر صحبت خواهم کرد.»
تسنیم گزارش داده است که در پی تشدید اختلاف سیاسی بین سیدحسین مرعشی رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران با غلامحسین کرباسچی دبیرکل و برخی دیگر از اعضای شورای مرکزی این حزب، حسین مرعشی مدتهاست در جلسات کارگزاران شرکت نمیکند.یک عضو حزب کارگزاران در این باره گفت: مرعشی در حالی بعد از درگیری لفظی با غلامحسین کرباسچی تصمیم به عدم شرکت در جلسات حزب کارگزاران گرفته که گفته میشود حضور برخی چهرههای جوان از جمله محمد قوچانی موجب تشدید اختلاف سیاسی بین طیف مرعشی با طیف کرباسچی شده است.
این اختلاف میتواند در سال آخر دولت روحانی مشکلات سیاسی فراوانی را برای طرفداران دولت به وجود بیاورد. در حالی که دولت احتیاج به یک بدنه رای قوی به واسطه جریانهای سیاسی دارد، جریان مانند کارگزاران دچار یک درگیری سیاسی جدی با خود شده است. شاید اختلاف این دو سبب شد کارگزاران دچار یک انشعاب سیاسی شوند و برخی از چهرههای شناخته شده آن یک حزب سیاسی جدید را تشکیل بدهند.
خود این جریان نیز البته حاصل یک انشقاق سیاسی بود. در آستانه آماده شدن گروههای سیاسی برای انتخابات مجلس پنجم در سال 74، جناح راست ایران دچار یک انشعاب بزرگ شد، انشعابی که حاصلش تولد یک حزب جدید به نام « کارگزاران سازندگی» بود. داستان از آنجا آغاز شد که برخی از وزرای دولت دوم هاشمی رفسنجانی به دیدار رئیس جمهور وقت و معاون اول او رفتند تا نظر آنان را برای حضور در انتخابات مجلس آنهم با سازوکار و لیستی جدا از جامعه روحانیت مبارز جلب کنند.
آیتالله و حبیبی معاون اول دولت سازندگی به این مدیران پیشنهاد دادند که به جای جدایی، با لیست جامعه روحانیت متحد شدند و 5 نفر از آنان به عنوان نامزد مشترک در لیست جامعه روحانیت قرار بگیرند. اما اعضای جامعه روحانیت که به نظر میرسید از این تولد سیاسی ناخرسند هستند مخالفت خود را با این پیشنهاد اعلام کردند. ناطق نوری از جمله مخالفین اصلی این پیشنهاد بود و اعلام کرد که بهتر است کارگزاران سازندگی با لیست جداگانهای وارد کارزار انتخابات شوند.
هاشمی رفسنجانی که در آن زمان عهده دار پست ریاست جمهوری و همچنین عضویت در جامعه روحانیت را داشت، تلاش کرد که هم مدیرانش در انتخابات شرکت کنند و هم انشعابی در جامعه روحانیت شکل نگیرد. امری که با موفقیتی همراه نبود.
بعد از کشوقوسهای فراوان میان اعضای جامعه روحانیت و کارگزاران، جامعه روحانیت نظر قطعی خود را اعلام کرد و حضور هیچکدام از مدیران اجرایی کشور در لیست خود را نپذیرفت. همین عدم توافق باعث شد که کارگزاران در بیانیهای موجودیت سیاسی خود را اعلام کنند.
ذیل این بیانیه را 16 نفر از وزرا و معاونان رئیس جمهور با عنوان جمعی از کارگزارن سازندگی امضا کردند. که بین آنها به جز نام محمد هاشمی، هیچ نامی از خانواده محمد هاشمی به چشم نمیخورد.این 16نفر عبارتند بودند از:
اسماعيل شوشتري، عطاءالله مهاجراني، محسن نوربخش، محمد هاشمي رفسنجاني، محمدعلي نجفي، مرتضي محمدخان، عيسي كلانتري، اكبر تركان، سيدمحمد غرضي، بيژن زنگنه، غلامحسين كرباسچي، رضا امراللهي، غلامرضا فروزش، مصطفي هاشميطبا، غلامرضا شافعي، محمدرضا نعمتزاده.
پس از قطعی شدن انشعاب گروهی از مدیران اجرایی و جامعه روحانیت، راست مدرن« کارگزارن» در مقابل راست سنتی« جامعه روحانیت مبارز» شکل گرفت. تا این دو جریان در غیاب چپها به رقابت با یکدیگر در مجلس پنجم بپردازند.
انتشار بیانیه از سوی حزب تازه تاسیس کارگزاران با واکنش تند جناح راست روبرو شد و 150 نماینده متمایل به به جناح راست سنتی در مجلس، طی بیانیه شدید الحنی، مخالفت خود را با این استقلال طلبی مدیران دولتی اعلام کردند. روزنامه رسالت، رسانه وابسته به راست سنتی و حزب موتلفه با انتقاد شدید از شکل گیری راست مدرن، این حرکت سیاسی جدید در ایران را تخطئه نامید.
محمد رضا باهنر و محمد جواد لاریجانی دو چهره شناخته شده جریان راست، این عمل مدیران دولت هاشمی را خلاف قانون و غیرکارشناسانه خواندند. اسدالله بادامچیان نیز بارها در گفتوگوهای مختلف ایجاد کارگزاران را محکوم کرد.بادامچیان اعتقاد داشت اینکه مسئولین دولتی و مجریان انتخابات خود، برای انتخابات کاندیدا معرفی کنند یک تخلف بزرگ است.
جناح چپ آن زمان ایران نیز به این حزب جدید با نگاهی تردید آمیز نگاه میکردند و آن را بخشی از راست سنتی ایران میدانستند. به طورمثال عباس عبدی علی رغم اظهار خوشبینی نسبت به حرکت کارگزاران، آنها را متهم به همدستی با جناح راست برای حذف جناح چپ کرد و خواستار آن شد که آنها مواضع خود را در قبال جریان چپ ایران مشخص کنند.
بهزاد نبوی نیز هر دو گروه را همفکر هم دانست اما راست مدرن را بهتر از راست سنتی معرفی کرد. در هیاهوی درگیریهای سیاسی میان راست سنتی و مدرن، اعضای دولت هاشمی در نامهای به رهبرمعظم انقلاب برای حضور در انتخابات کسب تکلیف کردند. مقام معظم رهبری در پاسخ به این نامه از تمام جریانهای سیاسی کشور خواستند که ایجاد کدورت در کشور پرهیز کنند.
رهبر انقلاب همچنین در دیدار با اعضای دولت توصیه کردند که وزرای دولت، لیست نامزدها و بیانیههای انتخاباتی کارگزاران را امضا نکنند. اما به معاونین رئیس جمهور آن هم بدون ذکر سمت این اجازه داده شد.
با نظر مقام معظم رهبری حزب کارگزاران بدون دخالت وزراء وارد انتخابات شد و توانست اقلیت قدرتمندی را در مقابل جامعه روحانیت مبارز تهران تشکیل دهد. حتی فائزه هاشمی دختر رئیس جمهور وقت با اختلاف کمی نسبت به ناطق نوری چهره شناخته شده راست به عنوان نفر دوم از تهران وارد مجلس شد.
راست مدرن یا همان حزب کارگزاران بسیار تلاش کرد تا هاشمی رفسنجانی برای بار سوم بر کرسی ریاست قوه مقننه تکیه بزند که این طرح با مخالفت مقام معظم رهبری ملغی شد تا کارگزاران استراتژی تازهای را برای انتخابات ریاست جمهوری انتخاب کند. در حالی که بسیاری بر این باور بودند که کارگزاران از ناطق نوری یا ری شهری در انتخابات ریاست جمهوری حمایت خواهد کرد این گروه بعد از رایزنیهای فراوان به عنوان حامی سید محمد خاتمی وارد کارزار شد و در کنار مجمع روحانیون و در مقابل جامعه روحانیت قرار گرفت.
انتخابات ریاست جمهوری هفتم، سرآغاز نزدیکی کارگزاران سازندگی به جریان چپ ایران یا اصلاح طلبان بود. فعالیتهای این گروه در کنار جناج چپ ایران در مجلس ششم و ریاست جمهوری هشتم و نهم ادامه داشت تا اینکه بعد از انتخابات 88 به دلیل ورود چهرههای سرشناس این گروه به ماجراهای انتخابات دچار حاشیه شد و طی 4 سال فعالیتهای این حزب چراغ خاموش ادامه پیدا کرد.
انتخابات 92 و پیروزی حسن روحانی نامزد نزدیک به حزب کارگزاران فضای تازهای را پیش روی این جریان سیاسی قرار داد، تا کارگزارات بعد از 4 سال ساکت بازهم تبدیل به یک حزب سیاسی فعال در عرصه سیاسی کشور شد.
حالا به نظر میرسد این جریان بازهم قرار است انشقاق و جدایی را تجربه کند البته باید گفت شاید.