لازم مي دانم اول از جنابعالي و همكارانتان و از شبكه تلويزيون 12 تشكر كنم بخاطر رويكرد خوبي كه اتخاذ كرده. اين رويكرد رويكردي است كه به صلاح امت اسلامي و امنيت منطقه است و به صلاح روح مذهبي و ديني است؛ در شرايطي كه دشمنان امت اسلامي هر روز يك تو جديدي طراحي ميكنند شبكه تلويزيوني 12 با انتخاب يك مسير درست در جهت وحدت امت اسلامي براي مقابله با تفرقه اتخاذ كرده جاي تشكر دارد من هم خوشحال هستم با تلويزيون شما مصاحبه ميكنم؛ براي اينكه تلويزيون شما دقيقا چيزي را تبليغ ميكند كه ما در صدد آن هستيم يعني پيام جمهوري اسلامي، پيام علماي جهان اسلام، پيام علماي تركيه، پاكستان، مصر و همه دلسوختگان و شخصيتهايي كه دل در گرو پيشرفت امت اسلامي دارند همه اين فكر را تأييد ميكنند. همه خواهان همبستگي و اتحاد و انسجام امت اسلامي و مخالف تفرقه و خشونت و جنگ و درگيري هستند. تا آنجا كه اطلاع دارم در بين گروههاي افراطي و تند هيچ چهره عالم شيعه و سني وجود ندارد. تمام گروههاي افراطي و تند از هر گروه و شكل در بينشان هيچ چهره مقبول اسلامي وجود ندارد اين نشان دهنده اين است كه اين گروهها به دور از روح اسلامي و به دور از جهت و هدف اسلامي حركت ميكنند. برخلاف فتواي عامه علماي شيعه و سني حركت ميكنند و چنانچه آنها خودشان را ملزم به اسلام بداند نبايد كارهايي خلاف نظر علما انجام بدد.
مسئله اصلي جهان اسلام امروز مقابله با اسلام هراسي است
مسئله اصلي جهان اسلام امروز مقابله با اسلام هراسي است؛ اسلام هراسي يعني دشمنان اسلام؛ اسلام را به گونهاي معرفي كردند كه مردم از اسلام بترسند و از اسلام گريزان باشند. اين سياست دشمن براي اسلام است اسلام را به عنوان دين خشونت، سختي، تنگنظري و جنگ معرفي كردند اين هدفي است كه مدتها در گذشته دولتهاي استعماري و در اين نيمقرن اخير توسط قدرتهاي سلطهگر جهاني و مهمتر از همه اسرائيل اين اسلام هراسي ترويج ميشود.
قبول دارم كه ريشههاي دروني اختلافات مسلمانان عميق و تاريخي است و در گذشته وجود داشته ولي به مرور زمان جهان اسلام و امتها زندگي مسالمتآميز و زندگي در سايه صلح و اخلاق را تجربه كردند و دولتهاي مسلمان و دو دولت بزرگ ايران و تركيه در كنار هم زندگي ميكردند و مشكلي نداشتند به عكس كشورهاي اروپايي كه جنگهاي طولاني و خشن داشتند بيش از هزار سال جنگهاي خانمان برانداز و وحشيانه در ميان خودشان داشتند ولي در ميان مسلمانان جنگهاي مذهبي آنچناني وجود نداشت . رقابتهاي سياسي وجود داشت گاهي اين رقابتها به جنگ هم منتهي ميشد كه سريعا توسط علما مهار ميشد.
مولانا سمبل پیوند ملت ایران و ترکیه
دانشمندان، علما، مراجع شيعه و سني اين تعصبات را مهار ميكردند. شخصيتهايي در جهان اسلام بروز كرد كه آنها مثال و الگو شدند براي زندگي اخلاقي و اسلامي كه من لازم ميدانم يك نفر را معرفي كنم كه سنبل اين پيوند بين دو ملت ايران و تركيه است شخصيت مولانا. مولوي از جامعه ايران و فارس حركت ميكند و در تركيه اقامت اتخاذ ميكند اگر چه خواستگاه اصليش در ايران آن روز بوده ولي هميشه به عنوان يك شهروند آسياي صغير حتي عنوان رومي براي خود اتخاذ ميكند؛ كه روم آن زمان آسياي صغير بود، تركيه فعلي، در آن موقع البته كشوري به نام تركيه نبود ولي تركيه به عنوان حركت اسلامي در مقابل تعصبات صليبي بود؛ در آن موقع اين عالم بزرگ پيوند را برقرار كرد. پيوند بين ملتهاي مسلمان؛ پیوندی بين فارس و ترك و عرب و عجم و شيعه و سني؛ همه در سايه اخلاق قرآني و اسلامي ميتوانيم بهترين زندگي را داشته باشيم من توصيه ميكنم به همه كساني كه عرايض من را ميشنوند مولوي يك عالم تنها سني نبود عالم شيعي و سني تركي و فارسي هست. عالم هست براي همه شخصيت هميشه به روز است. مولانا شخصيت قرن خودش نبود بلكه شخصيت همه اعصار است. نه فقط براي مردم تركيه براي مردم ايران براي همه جهان و يك شخصيت جهاني است و همه جهان به فكر و منش مولوي احتياج دارد. به اخلاق مولوي احتياج دارد كه براي مردم به ظاهر گوناگون در زبانها و اقوام و مذاهب اتحاد ايجاد ميكند اين معنا را مولوي به اشكال مختلف و به صدها تعبير بيان كرده ما بايد امروز اسلام را با اين نگاه معرفي كنيم؛ نه از نگاه دشمنان اسلام.
چرا فقط در خاورميانه جنگ و ستيز است
اسرائيل و صهيونيسم و قدرتهاي سلطهگر خير ما را نمي خواهند آنها هميشه بد ما رو خواستند آنها هميشه خواستند مسلمانان عقب و زبون باشند. چرا فقط در خاورميانه جنگ و ستيز است چون اينجا مركز بروز اسلام است. كانون وحدت جهان را آنها هدف قرار دادهاند با تحريك تعصبات مذهبي، ايجاد فرقهها و گروههاي جديد. گروههايي مانند داعش، القاعده؛ طالبان، بوكوحرام و همه اين گروهها به نظر من ضد اسلام و انسانيت هستند و ضد مردمان منطقه هستند. آنها نه به شيعه رحم ميكنند و نه به سني نه به فرق صوفيه رحم ميكنند. آنها با استفاده از زمينههاي تاريخي و فتوايي و تعصبات مذهبي و نظريه تكفير توانستهاند جوانان امت اسلامي را هدف قرار دهند و آنها را به دام بياندازند جوان پرشور مسلمان را كه بايد در فكر توسعه، امنيت، ترويج اسلام و اخلاق اسلامي باشد به دام خشونت و فرقه ها اسير كردند و آنها را مجتمع و سازماندهي كردند و به جان امت اسلامي انداختهاند. امروز جهان اسلام بدترين دوران خود را ميگذراند امروز فقط جهان اسلام ناامن شده، امروز سوريه است كه در آتش ميسوزد اين افغانستان، عراق و يمن است و تركش آن به اروپا، امريكا و آسياي ميانه هم ميرسد ولي اين بحران را كساني درست كردند كه فكر كردند ميتوانند مديريت كنند اين گروههاي افراطي را درست كردند فكر ميكردند تا آخر در اختيار آنهاست. اين يك اشتباه استراتژي است. دولتها ميتوانند گروههاي متعصب مذهبي درست كنند ولي نميتوانند تا آخر آنها را مديريت كنند. ايجادشان در اختيار آنهاست ولي ادامهاش به اختيار آنها نيست. آنها همانند پرورش دهندگان بچه مارهايي هستند. بچه مار را ميشود ايجاد كرد ولي وقتي مار تبديل به افعي و اژدها شد ديگر به مربي خودش هم رحم نميكند. اين آتشي كه اينها درست كردند اگر چه مردم مسلمان دارند در اين آتش ميسوزند اما ساعتي نيست كه امت اسلامي از آتش در امان باشد ولي دودش به چشم آنها هم رفته است؛ بذر كينه و دشمني كه آنها پاشيدهاند به زودي قابل جمع كردن نيست. من پيشبيني ميكنم كه گروههاي افراطي در خاورميانه در اوج خود هستند و از اين پس رو به افول هستند و دوران افول را طي ميكنند.
گروههاي افراطي در عراق در سوريه در بين كشورهاي عربي خاورميانه رو به افول هستند ولي ممكن است در جايي ديگر اوج بگيرد ما نميدانيم اين آتش فردا پسفردا در آفريقا چه خواهد كرد. ما نميدانيم در آسياي ميانه چه اتفاقي خواهد افتاد براي اينكه آنها زمينههاي اين آتش را و بذر اين فتنه را كاشتهاند و لحظه به لحظه رشد ميكند و دولتها و امنيت مردم را تهديد ميكند. آنها هم ديگر نميتواند مهار كند و اين خطر براي همه هست و ممكن است اين جنگ بين اسلام به جنگ بين اديان منجر بشود. الان تعصبات مذهبي هست ولي ممكن است به تعصبات ديني هم سرايت كند و ما بايد نگران به راه افتادن جنگهاي مجدد صليبي باشيم.
خاموش کردن آتش نفاق به کمک علما
آنها كه اين آتش را روشن كردند نميتوانند به اين راحتي اين آتش را خاموش كنند مگر به كمك علما. من پيشنهاد ميكنم همه دولتهاي منطقه و فرا منطقه تن به اسلام بدهند اسلام ما را به وحدت دعوت ميكند. محور وحدت هم قرآن و اهل بيت پيغمبر است. اهل بيت پيغمبر فقط مورد اقبال شيعه نيست هيچ مسلماني نيست كه اهل بيت را قبول نداشته باشد. اهل بيت پيغمبر بعد از قرآن مورد احترام همه مسلمين است. هركس بخواهد به قرآن يا اهل بيت يا به همسران پيغمبر بياحترامي كند يا به صحابه پيغمبر بخواهد اهانت كند اين كار ضد اسلامي و ديني كرده و علماي شيعه احترام به صحابه و همسران پيغمبر را لازم ميدانند. كساني كه تن ميدهند به اعمال زشت؛ از روح شيعه و روح اهل بيت به دور هستند. ما آن گروهها را به نوعي مرتبت به انگليس و آمريكا ميدانيم من به عنوان يك فردي كه ادعا ميكنم صاحبنظر هستم معتقدم كه ريشه همه اينها به اسرائيل برميگردد.
جنگها و تفرقهها به اسرائیل باز میگردد
معتقدم اين جنگها و گروههايي كه راه افتاده همه به اسرائيل برميگردد و اسرائيل حتي امريكا را هم تحت نفوذ خود دارد؛ يعني صهيونيسم جهاني امريكا را هم تحت نفوذ خود دارد و بخشهايي از اروپا را تحت نفوذ دارد. من نميخواهم ترس ايجاد كنم ولي كشورهايي كه امروز با مشي اسرائيل دارند پيش ميروند در جنگهاي منطقه در گذشته سعي ميكردند خودشان را مخفي كنند و اخيرا خودشان را علني كردند. اين دقيقا همان توطئهاي هست كه اسرائيل براي امت اسلامي است كه مسلمانان را به جان هم بياندازد. جنگي كه در عربستان و يمن هست هر دو عرب و مسلمان هستند و سود آن را فقط اسرائيل ميبرد و جنگي كه در سوريه هست هر دو گروه عرب هستند و هر دو مسلمان هستند و هر دو در يك مذهب و دين هستند فقط سودش را اسرائيل ميبرد. اسرائيل قصد دارد بين همه كشورهاي اسلامي خون راه بيفتد تا دشمني و كينهها عميقتر شود شايد برخي از كشورهاي اروپايي نخواهند ولي آنها هم جرأت نميكنند. يعني اگر چنانچه يك دولت اروپايي يا امريكايي بخواهد مقابله كند با اسرائيل نميتواند. چون نفوذ لابي اسرائيل در امريكا در فرانسه و ديگر كشورهاي اروپا مانع ايجاد اين وحدت ميشود.
در اين آشفته بازار؛ مباني و انديشههاي وحدتي حضرت آيتالله خامنهاي چه جایگاهی دارد و بيانات ايشان در خصوص احترام علما به وحدت اسلامي به عنوان رهبر دولت بزرگ منطقه چه تأثيري ميتواند در جهان اسلام داشته باشد؟
در پاسخ سوال شما لازم ميدانم كه توضيح مختصري را به عنوان مقدمه عرض كنم. در ايران نظريه تقريب به عنوان يك استراتژي در بدو پيروزي انقلاب اسلامي اتخاذ شد. نظريه قريب قبل از انقلاب علماي بزرگي مانند آيتالله بروجردي (رحمهالله عليه) و در مصر شيخ شلتوت از بزرگان علماي اهل سنت در مصر اين دو عالم ضرورت تبعيت از فكر تقريب بيان كردند و خيلي هم مؤثر بود و در تمام مدت اين فكر در ايران توسط انقلابيون پيروي ميشد. انقلابيوني كه با شاه مبارزه ميكردند هميشه اين نظريه را هم دنبال ميكردند يعني به عنوان يكي از اهدافي كه در مبارزاتشان بود اين استقرار يك حكومت ديني بود و در حكومت ديني به مسئله تقريب هم به عنوان يك استراتژي توجه ميشد. من لازم ميدانم كه در اينجا به اين نكته توجه بكنم كه مبارزات مردم تركيه براي خلاص شدن از استبداد نظامي حدود بيش از نيم قرن ادامه داشت در اينجا هم دقيقا همين بود. يعني دو ملت براي رهايي از استبداد شاهي و نظامي؛ مبارزاتي داشتند كه رنگ ديني داشت و هر دو منجر شد به استقرار حكومت ديني؛ حالا در آنجا با يك اسم و در ايران به نام جمهوري اسلامي؛ ولي هر دو با رنگ و محتواي اسلامي مبارزه كردند و هر دو در اين جهت پيروز شدند. هر دو هم مي دانستند كه بايد تقريب و وحدت بين جهان اسلام را جدي گرفت و اجازه نداد فرقهها و گروههايي كه پيروي ميكنند از تفرقه اختلاف رشد پيدا كنند.
خطر وهابيسم و صهيونيسم
امام خميني (ره)بيش از هر چيزي به اين مسئله توجه كرد و جهان اسلام را متوجه اسرائيل و امريكا كرد كه اينها وحدت را نميخواهند و در داخل هم به گونهاي عمل كردند كه قانون اساسي اينجا به گونهاي طراحي شد كه همه فرق اسلام بدون هيچ امتياز خواصي در قانون اساسي منظور شدند. در داخل و خارج به شدت اين مورد توجه بود و هرجا جنگي بين بين مسلمانان و غير مسلمانان بود ايران به كمك مسلمانان رفت در بوسني و جاهاي مختلف اين را داريم و اين استراتژي را توسط امام خميني بنيانگذار جمهوري اسلامي تأسيس شد و آيتالله خامنهاي به شدت اين را تبليغ و ترويج كرد و حتي آن را كاملا اجرايي كرد؛ و مسئله به حدي شفاف شد كه كسي در آن ترديد و شكي نداشته باشد. استراتژي تقريب توسط آيتالله خامنهاي در داخل به قوت خودش باقي است و در خارج از كشور در فلسطين در جنگ بوسني و شرق دوردست و همه جا به عنوان استراتژي كه همه مسلمانان بايد از آن تبعيت كنند اجرا ميشود و از همه مسلمانان و دولتها هم مي خواهيم كه اينطور عمل بشود. دو عامل مانع اين است. يكي صهيونيسم و يكي وهابيسم. اين دو عامل فتنه مانع وحدت جهان اسلام است. وهابيسم و صهيونيسم.
وهابيسم ريشه تمام اين جنگهاي مذهبي فرقههايي مثل داعش و القاعده و همه گروهها. صهيونيسم هم كه كاملا مشخص است كه همه مسلمانان را هدف قرار داده. ايران به شدت اين را تبعيت ميكند و در بين همه دولتها احساس ميكند كه به تركيه نزديك است. من به عنوان يك صاحب نظريه معتقدم كه امنيت منطقه كه دشمنان نميخواهند باشد توسط دو كشور ايران و تركيه ميتواند تأمين شود. اگر چنانچه دو كشور ديگر اضافه بشود مصر و عربستان اين چهار كشور كافي است تمام توطئههاي منطقه را خنثي كنند. اين چهار كشور اگر متحد شوند كنفرانس اسلامي هم مديريت ميشود اين چهار كشور اگر متحد بشوند جلوگيري ميشود از جنگ فرقهاي، جلوگيري ميشود از جنگهاي مذهبي و ديني و ميتوانند قدرت جهان اسلام را براي صلح و امنيت و اخلاق مسلمانان به كار بگيرند اين چهار كشور اساس استقرار امنيت و صلح بين اسلامي است. در درجه اول ايران و تركيه، پاكستان هم تبعيت خواهد كرد. اندونزي، مالزي شمال آفريقا و ساير كشورها هم تبعيت خواهند كرد از اين همراهي چهار كشور.
خدا را سپاسگزاريم كه آن كودتا و فتنه شكست خورد و دولت قانوني تركيه موفق شد و اين پيروزي نه فقط پيروزي مردم تركيه هست و پيروزي ما هم هست. علت اينكه ايران بدون هيچ ترديدي حمايت كرد و زودتر از همه اعلام حمايت كرد و اين پيروزي را تبريك گفت به اين دليل بود كه ايران درك درستي از تحولات تركيه دارد و ميداند كه دولت تركيه دولت قانوني است كه برآمده از رأي مردم هست و ميدانيم كه دولت قانوني تركيه اين هزينهاي كه پرداخت کرده؛ هزينه مخالفتهايي بود كه با دولت اسرائيل داشت در گذشته در ماجراي غزه اين دولت خيلي خوب عمل كرد ما هيچوقت فراموش نميكنيم اين حمايت جدي كه تركيه از مردم فلسطين كرد در آنجا خوب درخشيدند و هيچ مسلماني نبايد فراموش كند كه دولت تركيه در ماجراي جنگ تحميلي بر مردم غزه چه حمايتهايي داشت. ما اين سوابق خوب را از دولت تركيه داريم ممكن است رقابتهايي هم داشته باشيم. ممكن از در جهاتي هم با هم اختلاف داشته باشيم ولي در سياستهاي كلان دولت تركيه را تأييد ميكنيم و هيچ دولت ديگري نميتواند جاي اين دولت را بگيرد. ميدانيم كه اين دولت درست عمل ميكند. ممكن هست هر دولتي براي خودش نظرات خاصي داشته باشد همانطور كه آنها نسبت به ما نظراتي دارند ماهم نسبت به آنها نظراتي داريم ولي كلان سياستهاي دولت تركيه مورد حمايت ما هست .
دولت تركيه قدرتيست در مقابل نفوذ افكار ضد ديني و ميتواند قدرتي باشد در مقابل نفوذ صهيونيسم و وهابيسم و ما از مردم تركيه و دولت تركيه هم ميخواهيم كه اين جهت را همچنان ادامه بدهند و در مقابل افراطيگري كوتاه نيايد و چنانچه داعش و گروههاي وهابي در تركيه نفوذ داشته باشند حتما سرنوشت تركيه را تغيير خواهند داد. تركيه و ايران هرگز نبايد اجازه بدهند گروههاي افراطي جان بگيرند.
تلاشهاي امريكا براي سيطره به كشورهاي اسلامي امروزه به بهانه رسيدن به حقوق اقليتهاي مذهبي، حقوق نژادها و قوميتها و… است شما به عنوان دستیار ویژه رئيسجمهور در امور اقليتها در ايران چطور ارزيابي ميكنيد اين بحث را.
ببينيد اقليتها در اكثر كشورها حضور دارند؛ كمتر كشوري هست كه فاقد اقليت باشد هم اقليت قومي، هم اقليت ديني و هم اقليت مذهبي؛ اراده خداوند هم بر اين است كه جامعه بشري گوناگون باشد و ما اين گوناگون بودن و اختلافات ظاهري در رنگ و زبان و مذهب و دين را بد نميدانيم بلكه لازم ميدانيم و معتقديم كه اين تفاوتهاي زباني، مذهبي و ديني همه از آيات و نشانههاي خداست و اراده خدا بر اين است. آياتي هم در قرآن در اين رابطه هست كه اگر لازم باشد آيات را ميخوانم. آيات فراواني داريم بر اينكه اين اراده خداست كه اين تفاوتها وجود داشته باشد و خدا نميخواهد همه مردم يك جور باشند. خدا نخواسته كه همه مردم در يك دين و مذهب باشند خدا نخواسته همه مردم در يك قوم باشند. اين آيات خداوند نشانه توحيد است و ما اين را فرصت ميدانيم و تهديد و خطر نميدانيم؛ بلكه اين را يك فرصت ميدانيم. من در ملاقاتي كه با برخي مسؤلان تركيه داشتم اين را تأكيد كردم و گفتم ما اين تفاوتهاي قومي را كه در همه جا وجود دارد به استقبالش ميرويم و نبايد نگران باشيم از اينكه مردم يك كشور به زبانهاي مختلف حرف بزنند يا به مذاهب مختلف باشند. اين را نبايد خطر بدانيم و به استقبالش برويم و از نظر فكر ديني بحثي است كه قرآن به ما ميگويد و مكرر هم ميگويد كه از اين نشانه خدا نگران نباشند. مشيت خداوند بر اين است كه جوامع بشري گوناگون باشد. اين از نظر فكري. اما از نظر فقهي؛ چه در فقه اهل سنت و چه در فقه اهل شيعه با تفاوتهاي مذهبي كنار آمدهاند يعني اهل سنت عمدتا در چهار مذهب تعريف شدهاند و يك مذهب ندارند و هيچ مسلمان اهل سنت مكلف نيست كه حتما بايد در يك مذهب باشد و اين چهار مذهب در هيچ آيهاي از قرآن يا حديثي از پيغمبر نيامده و اين اتفاقي است كه در تاريخ صورت گرفته و ما با اين اتفاق كنار ميآييم و مذاهب ديگر مانند مذهب جعفري و زيدي و ساير مذاهب ديگر هم مسلمان هستند و همه مسلمانان در احوالات شخصي خودشان مطابق فقه خودشان آزاد هستند عمل كنند اين يك نظر فقهي است كه همه علما گفتهاند و اگر از علماي بزرگ جهان اسلام بپرسيد همه اين را تأييد ميكنند كه بالاخره هر مسلماني آزاد است كه در هر فرقهاي باشد. گروههاي تكفيري و سختگير و تنگ نظر در اقليتهستند و در جهان اسلام انگشت شمارند فقط صدايشان بلند است و شمشيرشان تيز است. اينكه زياد مطرح ميشوند بخاطر وحشيگري و قصاوت قلبشان است. اما آنها فاقد مبناي ديني و پشتيباني فقهي هستند. قانون اساسي ايران بر اساس تنوع قومي و ديني تأسيس شده يعني اديان مذهبي به رسميت شناخته. مسحيان، يهوديان، صابئين، زرتشتي و همه ادياني كه در قرآن به عنوان اهل كتاب ذكر شده آزادند و حقوقشان به رسميت شناخته شده يعني معابد، كليساها آزاد است و زتشتيان در معابد خودشان و صابئين در معبد خودشان آزادند و هيچ قدرتي حق ندارد به آنها تعرضي داشته باشد و اگر مسلماني به آنها تعدي و تعرض كند با او برخورد ميشود و مجازات ميشود و قانون از آنها حمايت ميكند. نه فقط قانون از آنها حمايت ميكند بلكه به آنها بودجه هم اختصاص داده ميشود. اقليتهاي ديني در تصميمگيري كلان حضور دارند. مثلا كليمي هاي ايران كه تعدادشان شايد به 10 هزار نفر نرسد؛ نماينده در مجلس دارند زرتشتيان كه تعداد زيادي نیستند نماينده دارند مسيحيان چندين نماينده دارند. نمايندهگان در مجلس شوراي اسلامي با هيچ نماينده ديگري فرق ندارد يعني آن حقوقي كه براي رئيس مجلس وجود دارد براي ساير نمايندهگان با هر مذهب و قوميتي هم وجود دارد آنها هم حق دارند از رئيس جمهور سؤال كنند، حق دارند وزيران را استيضاح كنند، حق دارند در هر موضوعي از مسائل مملكتي دخالت كنند هيچ كس حق ندارد آنها را محدود كند. آنها هم مصونيت قانوني دارند دقيقا مثل ساير نمايندهها. در حقيقت كليميان ايران كه 10 هزار نفر هم نميشوند نمايندهاي انتخاب ميكنند كه نماينده كل ايران است يعني آن نماينده ميتواند به عنوان نماينده ملت ايران حرف بزند. به عنوان ملت ايران ميتواند صحبت كند اين اجازه و اختيار كه نماينده مجلس دارد هيچ مقام اجرايي ديگري ندارد. در تصميمسازي و تصميمگيري و استيضاح در سخنراني و حرف زدن و نوشتن از مصونيت قانوني برخوردارند و آزادند و مهمتر از اين اهل سنت در ايران به عنوان يك مذهب ميليونها نفر پيرو دارد ولي در مقابل اكثريت ايران كه شيعه هستند اقليت هستند اقليت قابل توجهي هستند آنها بيش از 20 نفر نماينده در مجلس دارند كه از همه حقوق اكثريت برخوردارند و مهمتر اينكه آنها نمايندگاني در تعيين رهبري دارند. بزرگترين و مهمترين نهاد در ايران مجلس خبرگان است. مجلس خبرگان رهبري را تعيين ميكند بر رهبري نظارت ميكند و كنترل ميكند اين مجلس فوق رهبري است. اهل سنت در اين مجلس تعدادي نماينده دارند كه ميتوانند در اين جهت در تصميم گيري مشاركت داشته باشد. يعني بالاترين سطح تصميمگيري مملكتي اهل سنت حضور دارند؛ و براي انتصاب هيچ اقليتي، هيچ محدوديت قانوني وجود ندارد چه اقليت ديني باشد چه مذهبي؛ بله ممكن است محدوديتهاي كمي در عاليترين سمتها باشد آن هم به اين دليل كه اكثريت اينجا مسلمان هستند اكثريت مسلمان يك مسلمان را انتخاب ميكنند به طور طبيعي و در آنجا نميشود غير از اين عمل شود مثل همه جاهاي ديگر دنيا. اما به جز آن محدوديت بسيار كم و محدود، براي هيچ سمتي هيچ محدوديتي وجود ندارد .
تعداد مساجد اهل سنت بيشتر از مساجد اهل شيعه است
نكته ديگري كه بايد اضافه كنم مسئله اساسي احوالات شخصي و آزاد بودن اقليتها در عبادتگاههايشان است. اهل سنت در ايران تعداد 10 درصد يا كمتر هستند هرچه هست جمعيتشان خيلي كمتر از شيعيان هست ولي تعداد مساجد اهل سنت بيشتر از مساجد اهل شيعه است بيش از 17000 مسجد در ايران متعلق به اهل سنت هست و صدها مدرسه علميه كه دانشجويان و طلاب اهل سنت در آنجا تحصيل ميكنند و هيچ محدوديتي ندارند حتي در بعضي از موارد مدارس ديني اهل سنت آزادتر از مدرس اهل شيعه هستند. يعني ملاحظاتي براي آنها هست كه حتي براي اكثريت، اين ملاحظات وجود ندارد.
من هم به عنوان نماينده رئيسجمهور وظيفه دارم از حقوق همه اقليتهاي قومي و ديني و مذهبي حمايت كنم و به عنوان شخص رئيس جمهور بايد در همه سازمانهاي دولتي از حقوق آنها دفاع كنم و اگر جايي افرادي بخواهند به حقوق آنها نظر سؤ داشته باشند من به عنوان نماينده آنها بايد مدافعشان باشم و تا حالا هم همينطور عمل شده.
ما وارد سال جديد اسلامي شدهايم متأسفانه اين سال جديد در تاريخ اسلام براي ميليونها مسلمان خاطرهاي تلخ هست در سال 61 متأسفانه تعصبات قومي كه آن موقع بني اميه نمايندگي ميكردند يعني معاويه و يزيد آنها سمبل اسلام عموي بودند با اكثريت جهان اسلام چه شيعه و چه سني مخالف بودند. امام حسين كه نوه پيغمبر بود و مورد احترام همه صحابه و مسلمانان بود و محبوبترين شخصيت جهان اسلام بود همه صحابه و خاندان پيغمبر براي ايشان يك احترام خاصي قائل بودند. همه به عنوان شخصيت امام حسين و هم به خاطر انتصابش به پيغمبر اين دو ويژگي را امام حسين داشت و هيچشخص ديگري نداشت حتي امام علي. محبوبترين شخصيت بود براي همه هيچ مسلماني جز آنها كه كينه عليه اسلام داشتند متأسفانه كينههاي عبوي و كينههاي جاهلي جمع شد و آنها آمدند بين اسلام اختلاف ايجاد كردند و امام حسين قرباني اين اختلاف شد. امام حسين سنبل وحدت جهان اسلام بود. الان هم معتقديم كه امام حسين از مظلومترين قربانيان وحدت جهان اسلام است كه همه مسلمانان حتي غير مسلمانان كسي نيست كه به امام حسين بياحترامي كند يا به عنوان امام و فرزند پيغمبر يا به عنوان مسلمان مظلوم عالم و دانشمند، هركس به يك شكلي امام حسين را عزيز ميدارد اين عزيزترين فرد جهان اسلام مظلومانه شهيد شد و ما معتقديم كه اين شهيد مظلوم پيامي جز وحدت جهان اسلام ندارد و ما همه به پيام امام حسين و صحابهشان كه هم شيعه بودند و هم سني حتي مسيحي. در آن زمان اين مرزبنديهاي كنوني نبودو همه اهل بيت را مثل جهان اسلام قبول داشتند و امام حسين را عزيز مي دانستند و ما معتقديم كه بايد برگرديم به قرآن و اهل بيت و راه خروج از اين فتنهها و افراطيگريها بازگشت به قرآن و اهل بيت است و بازگشت به اكثريت علما. اكثريت علماي جهان اسلام اين افراطيگريها و جنايات را محكوم ميكنند. ما معتقديم ريشه اين گروههاي افراطي يا به امريكا يا به صهيونسم منتهي ميشود و آنها هستند كه اين گروهها را راه انداختهاند اگر چه آنها هم خودشان امروز احساس خطر ميكنند ولي بالاخره آنها درست كردند. اسرائيل امروز بيشترين سود را از اين گروههاي افراطي ميبرد. جهان اسلام بايد از وهابيسم و صهيونيسم خود را رها كند.
انشالله من هم يك روز موفق بشوم در مراسم شما شركت كنم و از ثواب آن برخوردار شوم.