به گزارش آفتاب صبح و به نقل از عصر ایران 5 هفته پیش از آغاز رسمی ریاست جمهوری دونالد ترامپ رییس جمهور منتخب آمریکا ، شرکت بوئینگ و شرکت " ایران ایر" با امضای قراردادی ، خرید 80 فروند هواپیمای مسافربری این شرکت آمریکایی را برای ایران مهیا کردند. با این قرارداد 16.6 میلیارد دلاری که مجوز آن در ماه سپتامبر گذشته از سوی وزارت خزانه داری آمریکا صادر شده است، شرکت هواپیمایی ایران ایر قادر خواهد بود در 10 سال آتی 80 فروند هواپیمای مسافربری بوئینگ را در اختیار بگیرد. جدای از وجود ابهاماتی درباره نحوه پشتیبانی مالی این قرارداد که هنوز اعلام نشده است، اما جمهوریخواهان حامی دونالد ترامپ در کنگره آمریکا پیشتر به شدت با انعقاد این قرارداد با یک شرکت هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران مخالفت کرده اند. در داخل ایران نیز منتقدان و مخالفان دولت که غالب آنها مخالف برجام و توافق هسته ای هستند با این قرارداد مخالف اند. این دسته از مخالفان دولت یازدهم با طرح این مساله که دولت حسن روحانی پول های آزاد شده از تحریم ها را به جیب کشورهای غربی بازمی گرداند، مدعی اند خرید هواپیمای مسافربری یک مساله عاجل و فوری برای کشور نیست و به جای این کار بهتر است دولت این پول را صرف ایجاد اشتغال و فرصت های رونق صنایع داخلی کند.
مخالفان آمریکایی برجام نیز در توجیه دلیل مخالفت خود با قرارداد فروش بوئینگ به ایران با ادعای اینکه جمهوری اسلامی ایران از هواپیماهای مسافربری برای جابجایی نیروهای نظامی خود و نیز تسلیحات به کشورهای دیگر خاورمیانه استفاده می کند، اعلام کرده اند شرکت بوئینگ آمریکا نباید چنین قراردادی را با " ایران ایر" امضا کند. با وجود مخالفت جمهوریخواهان با این قرارداد، اما دونالد ترامپ تا کنون به صراحت مخالفت یا پیشتیبانی خود را نسبت به این قرارداد فروش هواپیما آشکار نکرده است. این یکی از بزرگ ترین قراردادهای سود آور شرکت بوئینگ در سال ها و حتی دهه های گذشته محسوب می شود و از سوی دیگر بزرگ ترین قرارداد بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در طی بیش از 4 دهه گذشته محسوب می شود. ترامپ در شعارها و وعده های انتخاباتی خود بارها و بارها روی این مساله که تعطیلی کارخانجات آمریکا و بیکاری کارگران آمریکایی را خاتمه خواهد داد ، دست گذاشته بود و حالا با این قرارداد پیش بینی می شود بیش از یک صد هزار شغل برای کارگران آمریکایی در شهرها و ایالت های مختلف این کشور ایجاد شود و بنابراین مخالفت با این قرارداد به بیانی دیگر جلوگیری از ایجاد اشتغال برای کارگران آمریکایی خواهد بود که مغایر با شعارهای انتخاباتی دونالد ترامپ خواهد بود. به بیان دیگر مخالفت ترامپ و دولت آتی او با این قرارداد از منظر مغایرت با شعارها و وعده های انتخاباتی او بسیار سخت است چون این قرارداد برای یک شرکت آمریکایی و کارگران این کشور یک قرارداد "نان و آب دار" محسوب می شود. وانگهی توجیه مخالفان جمهوریخواه این قرارداد در کنگره نیز درباره استفاده نظامی جمهوری اسلامی ایران از هواپیماهای مسافربری – اتهامی که جمهوری اسلامی آن را رد کرده است – بسیار کوتاه نگرانه تر از آن است که بتوان به بهانه آن از به جریان افتادن بیش از 16 میلیارد دلار در شریان اقتصادی آمریکا و ایجاد دهها هزار فرصت شغلی برای کارگران این کشور جلوگیری کرد. اما درباره دلایل و توجیه های مخالفان وطنی قرارداد بوئینگ (و البته ایرباس): مزیت های این قرارداد تنها برای آمریکا نیست و به طور طبیعی ایران بزرگ ترین مزیت را از این قرارداد خواهد داشت چرا که به وسیله این خریدها خواهد توانست پس از بیش از 4 دهه ناوگان حمل و نقل هوایی خود را نوسازی و بازسازی کند. نباید مصیبت ها و فجایع ناشی از فرسوده بودن ناوگان حمل و نقل کشور را در سال ها و دهه های گذشته از یاد ببریم و این مساله را نیز در نظر داشته باشیم که یکی از مزایا و مواهب "برجام" ، ایجاد امکان برای نوسازی و توسعه ناوگان حمل و نقل هوایی کشور از طریق خرید نزدیک به 200 فروند هواپیما از دو شرکت بزرگ دنیا یعنی " ایرباس" و "بوئینگ " بوده است. برخی از منتقدان و مخالفان داخلی برجام در توجیه مخالفت خود با توسعه ناوگان حمل و نقل هوایی " از لوکس بودن این مقوله " سخن گفته و مدعی اند تنها درصد اندکی از مردم از مساله نوسازی ناوگان حمل و نقل هوایی کشور سود و بهره می برند. در پاسخ به این منتقدان باید به دو نکته تاکید کرد: 1- آیا این افراد آمار مرگ و میر ناشی از سقوط ها و فجایع هوایی کشور در سال ها و دهه های گذشته را ناچیز می شمارند و آیا از نظر آنها ادامه روند سوانح هوایی کشور و نا مطمئن بودن وضعیت هواپیماهای فرسوده مسافربری کشور و احتمال تکرار فجایع هوایی در آینده، ارزش نوسازی ناوگان هوایی را ندارد؟ 2- کشور ما در حال عبور از دوره وابستگی به نفت و ایجاد زمینه و فرصتی برای شکل گیری یک اقتصاد پویای بدون اتکا به نفت است و در این راه بدون هیچ تردیدی "صنعت گردشگری" یکی از اهداف بلند کشور خواهد بود. آیا با ناوگان هوایی کنونی می توان حتی قدم های کوچک در راه ایجاد یک انقلاب و تحول جدی در صنعت گردشگری کشور برداشت؟ و آیا برای توسعه این صنعت که قابلیت جذب دهها میلیارد دلار درآمد برای کشور دارد نیاز به وجود شرکت هایی هوایی فعال و هواپیماهای مسافربری و پرشمار و البته نو و نیز زیر ساخت های لازم مواصلاتی و اقامتی ( نظیر هتل ها و.. ) نیست ؟ و اگر لازم است چرا این دسته از منتقدان دولت، از زمینه سازی و ایجاد زیر ساخت های لازم برای بالا بردن توان جذب گردشگر کشور ناراحت اند و آن را مقوله ای لوکس و هدر دادن منابع ملی می دانند! چون دلار به دلار و سِنت به سِنت پول پرداختی بابت خرید این هواپیماهای نو، در سال های آتی از طریق افزایش ایمنی پروازهای هوایی کشور و جلوگیری از سوانح هوایی و نیز افزایش توان جذب گردشگر ، به اقتصاد کشور بازخواهد گشت.علاوه بر اینها جلوگیری از خروج سالانه میلیاردها دلار ارزی که از طریق مسافرت گردشگران ایرانی با شرکت های هوایی خارجی صرف می شود، یکی دیگر از مزایای ظرفیت سازی در ناوگان حمل و نقل هوایی کشور است.