کد خبر : 50939 تاریخ : ۱۳۹۵ يکشنبه ۱۷ بهمن - 13:20
ادامه پوپولیسم مرد شماره یک دولت های نهم و دهم چرا احمدی‌نژاد در دهه فجر به پاسارگاد رفت؟ به‌نظر می‌آید این‌بار پوپولیسم احمدی‌نژاد از معبر ملی‌گرایی هیجانی و واکنش گروهی از ایرانیان می‌گذرد. به نظر می‌آید احمدی‌نژادی‌ها در روزهای آتی به ابزارها و نمایش‌های پرسر و صداتری هم دست بزنند...

حضور محمود احمدی‌نژاد، رئیس دولت‌های نهم‌ودهم در پاسارگاد و‌تصاویر انتشار‌یافته از آن، سبب ایجاد زمزمه‌های مختلفی در از این زمینه‌ شده‌است. شاید از معدود دفعاتی باشد که یک مقام، با سابقه مدیریت ارشد در سال‌های پس از انقلاب آن‌هم با سابقه اصولگرایی، سعی در پیوند با نمادهای ایران باستان دارد.

به گزارش آفتاب صبح، این رفتارها در میان احمدی‌نژاد و هسته اول نزدیکانش، از تلاش‌های دولتش و به‌ویژه مشایی و بقایی برای حضور منشور کوروش در ایران گرفته تا انداختن چفیه بر گردن پیکره بزرگان هخامنشی توسط احمدی‌نژاد، مسبوق به سابقه است.

تلاشی برای تغییر هویت

نوع مواجهه با تاریخ ایران باستان و به ویژه تاریخ هخامنشی و پادشاهان آن در سال‌های پس از انقلاب اسلامی همواره محل مناقشه بوده است، چراکه در دوران حکومت رضا خان و محمدرضا پهلوی، ایران باستان از تاریخ صرف خارج و تبدیل به ابزار سیاسی برای هویت‌سازی و ایجاد مشروعیت شد. پهلوی اول تحت تاثیر تیم غرب‌گرای همراهش و همین‌طور ملی‌گرایی آتاتورک در کشور همسایه، سعی در انتقال محور هویت ایرانی از اسلامی - شیعی به باستانی - هخامنشی بود. تلاشی که نمودهایش با توجه کاریکاتوری به ایران باستان و سعی در تولید محتوا پیرامون آن و همین‌طور جدال با نماد و نمودهای فرهنگ شیعی تبلور یافت.

چنگ زدن به ریسمان هخامنشی

از سویی محمدرضا پهلوی نیز، پس از کودتای ۲۸ مرداد و کشتارهای سال ۴۲ با بحران مشروعیت شدیدی مواجه و پایگاهش در میان ملیون، مذهبیون و چپ‌ها از میان رفته بود. به همین سبب سعی کرد به ریسمان ایران باستان چنگ زده و کسب مشروعیت کند و هویت تازه‌ای بسازد. تمرکز بر تاریخ ایران باستان و معرفی شاه به عنوان میراث‌دار پادشاهی باستانی پارس از اهم کارهای تئوریسین‌های پهلوی دوم بود. برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله در تخت جمشید و سخنرانی معروف کوروش بخواب که ما بیداریم اوج تنازع شاه برای توسل به گذشته باستانی ایران بود.

حركت برخلاف اصول اولیه انقلابیون

وقوع انقلاب اسلامی ایران به رهبری یک مرجع تقلید شیعه به طور طبیعی منبع مشروعیت نظام ساقط شده پهلوی را با تردید تنفر و انکار مواجه می‌کرد. در نگاه بخش بزرگی از انقلابیون، ملی‌گرایی و باستان‌گرایی به نوعی مخالف با اسلامگرایی و امت واحده اسلامی و مهم‌تر از آن ایدئولوژی طاغوت پهلوی بود. اما حال لایه‌ای از اصولگرایان که ریشه در ناب‌ترین شاخه‌های این جریان نیز دارد، سعی در توسل به همین نمادهای انکار شده دهه‌های قبل دارند و این سؤال، پرتکرار می‌شود که احمدی‌نژاد به دنبال چیست؟

دلایل دلبستگی به ایران باستان

در باب انگیزه‌های او از سفر به پاسارگاد و تخت جمشید می‌توان به علل زیر اشاره کرد:

۱- فرار از فراموشی: احمدی‌نژاد با سفرها و حضورهای انتخاباتی‌اش در سراسر ایران بار دیگر خود را به اسم پرتکرار رسانه‌ها برای انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶ تبدیل کرده بود، اما با نهی مستقیم و علنی مقام معظم رهبری به جهت مصالح عالی نظام، بار دیگر به حاشیه رفت. درگذشت آیت‌الله هاشمی و حادثه دلخراش پلاسکو، احمدی‌نژاد را به فراموشخانه رسانه‌ها فرستاد و فراموشی برای مردان سیاست شاید یکی از دردآورترین آفات باشد، آنهم احمدی‌نژادی که علاقه فراوانی به تیتر یك بودن، دارد. اما به نظر حضور در مکان‌هایی که در قرن معاصر تاریخ ایران، بار سیاسی یافته‌اند بار دیگر احمدی‌نژاد را به متن رسانه ها باز می‌گرداند تا او بتواند مترصد فرصتی برای بازگشت و احیای سیاسی باشد.

۲-پایگاه اجتماعی جدید: احمدی‌نژاد در بدو صعود سیاسی‌اش، پایگاه عمده‌اش را در میان طبقات محروم و حاشیه نشین و همین‌طور لایه های به‌شدت مذهبی جامعه بنا نهاد.اما هرچه از دوران ریاست جمهوری اش سپری شد، به سبب نوع سیاست‌ورزی‌اش و همین‌طور علایق و سلایق یار و مرادش اسفندیار رحیم مشایی، حمایت لایه‌های مذهبی و آرای اصولگرایان سنتی و میانی را از دست داد. حال به نظر می‌رسد احمدی‌نژاد با توسل به نمادهای ایران باستان، لایه‌های جدید اجتماعی را به عنوان پایگاه هدف قرار داده است. لایه‌هایی از طبقات بیشتر جوان که در روز منصوب به کوروش، حضور پر سر و صدایی در پاسارگاد داشتند. به‌نظر می‌آید این‌بار پوپولیسم احمدی‌نژاد از معبر ملی‌گرایی هیجانی و واکنش گروهی از ایرانیان می‌گذرد. به نظر می‌آید احمدی‌نژادی‌ها در روزهای آتی به ابزارها و نمایش‌های پرسر و صداتری هم دست بزنند تا جلب توجه كرده و از این طریق نظر طبقات جدید و متفاوت جامعه ایرانی را به خود معطوف و راه‌ها را برای احیای سیاسی خود فراهم کنند.