اصولگرایان آمده بودند از هر روشی برای شکست روحانی استفاده کنند. حتی اگر این روشها، کپی برداری از روشهای انتخاباتی در آمریکا و احمدی نژاد باشد. به گزارش آفتاب صبح و به نقل از عصر ایران؛ «دولت شما دولت 4 درصدی است. من نماینده 96 درصد مردم هستم. ما آمدهایم به دوران 4 درصدیها پایان دهیم. در مقابل 4 درصدی که خون مردم را می مکند می ایستیم. »
مخالفان روحانی به ویژه قالیباف او را نماینده 4 درصد مردم میدانستند. 4 درصدی که تمام مشکلات کشور حاصل رفتارهای آنهاست. تمام شعارهای این جریان حول این 4 درصد میگذشت. روحانی نماینده 4 درصد و اصولگرایان نماینده 96 درصد.
تا روز قبل از رای گیری، همچنان این شعار، شعار اصلی اصولگرایان بود. بر این باور بودند که بر اساس همین شعار پیروز قطعی انتخابات است.
نتایج انتخابات اما داستان دیگری بود. مردم به حسن روحانی رای دادند. 23 میلیون و 549 هزار و 616 رای از 41 میلیون و 220 هزار و 131رای به حسن روحانی دادند. 57 درصد مردم تصمیم گرفتند بازهم به حسن روحانی اعتماد کنند و حضور او را در پاستور تمدید کنند. حالا سوالی که در این میان مطرح میشود این مسئله است که قالیباف و دوستان اصولگرایش این 4 درصد را از کجا آورده بودند؟ 23 میلیون را باور کنیم یا 4 درصد را ؟!
آیا 4 درصد همان 57 درصدی هستند که به روحانی رای دادند. یعنی 4 درصدی که به روحانی رای دادند 23 میلیون نفر هستند؟
نتایج انتخابات مانند دادگاهی است که قالیباف باید در آن پاسخ گو باشد که این دو گانه 4 درصد و 96 درصد را از کجا آورده است؟ بر اساس کدام آمار خود را نماینده 96 درصد و روحانی را نماینده 4 درصد معرفی کرده است.
قطعا شهردار تهران که روزهای پایانی خود را در این پست میگذراند، پاسخی برای این سوالها ندارد. همانگونه که حسن روحانی در جریان مناظرهها گفت چون انتخابات در سال 96 بود او از 96 درصد استفاده کرده است. شاید اگر او در انتخابات سال 1400 برای چهارمین بار نامزد شوند از اصطلاح 100درصدی در برابر صفر درصدیها استفاده کند. چون 1400 به دو صفر ختم میشود!
اصولگرایان آمده بودند از هر روشی برای شکست روحانی استفاده کنند. حتی اگر این روشها، کپی برداری از روشهای انتخاباتی در آمریکا و احمدی نژاد باشد.
این انتخابات نشان داد اصولگرایان برای اداره کشور برنامهای ندارند. آنها میتوانستند در 4 سال برنامههای خود را برای اداره قوه مجریه آماده کنند و در روزهای انتخاب به مردم ارائه کنند. آنها این کار را نکردند و در روزهایی که باید برنامه به مردم ارائه میکردند روی به تخریب آوردند و بدون هیچ آمار و سندی اعلام کردند که نماینده 96 درصد مردم هستند.
بعد از انتخابات سال 92 اصولگرایان فقط طعم شکست را چشیدهاند.میتوان گفت آنها به فصل شکست رسیدهاند. شکست در برابر جریانی که بسیاری از نیروهای موثر آن اجازه حضور در صحنه اصلی رقابت را ندارند.