کد خبر : 61291 تاریخ : ۱۳۹۶ چهارشنبه ۱۰ خرداد - 12:09
چرا رئیسی در استان همدان رای بالاتری آورد؟! در گفت و گو با دکتر کاظم سلیمی؛ استاد دانشگاه تویسرکان بررسی شد چرا رئیسی در استان همدان رای بالاتری آورد؟!/ جریان سازی نمایندگان مجلس در شهرهای کوچک

به گزارش آفتاب صبح و به نقل از عصر ایران؛ در انتخابات ریاست جمهوری ایران که روز جمعه 19 اردیبهشت 1396 برگزار شد آقای رئیسی در هشت استان، بالاترین رای را آورده و آرای او بیش از آرای حسن روحانی بوده است. یکی از این استان های هشت گانه، همدان است.

استان همدان طبق سرشماری سال 1395 حدود یک میلیون و 738 هزار نفر جمعیت دارد. تعداد افراد واجد شرایط رای دادن در این استان یک میلیون و 288 هزار نفر بوده است.
در انتخابات اخیر تعداد 949 هزار نفر در استان همدان مشارکت داشته اند. آرای سید ابراهیم رئیسی در استان همدان 483 هزار و همچنین آرای حسن روحانی 418 هزار بوده است.

در استان همدان فقط در شهرستان همدان حسن روحانی، رای بیشتری کسب کرده  و در تمامی 8 شهرستان دیگر این استان یعنی ملایر، نهاوند، تویسرکان، اسدآباد، کبودرآهنگ، رزن، بهار و فامنین، رئیسی رای بالاتری به دست آورده است.

عصر ایران در گفت و گو با دکتر کاظم سلیمی، علل کسب رای بالاتر توسط سیدابراهیم رئیسی، در استان همدان را بررسی کرد. سلیمی، دکترای مهندسی صنایع دارد و سابقه 5 سال فرمانداری کبودرآهنگ را در کارنامه خود دارد. دکتر سلیمی، استاد مدعوّ دانشگاه تویسرکان و برخی دانشگاه های پایتخت است و تخصص او در برنامه ریزی تحول و دگرگونی است.

دکتر سلیمی در دوره نهم مجلس از سوی مردم شهرستان تویسرکان و با کسب رای اکثریت، به نمایندگی مجلس انتخاب شد. او پس از افتتاح مجلس نهم به عنوان منتخب تویسرکان، سوگند خورد و کارت نمایندگی برای او نیز صادر شد. اما اندک زمانی بعد، شورای نگهبان آرای انتخابات تویسرکان در آن دوره را باطل اعلام کرد.
 گفت و گوی ما را با دکتر سلیمی را می خوانید.
***

 

*آمار آرای ریاست جمهوری به تفکیک استان ها اعلام شده و در چند استان آقای رئیسی  بیشترین رای را به دست آورده است. خراسان رضوی یکی از استان هایی است که آقای رئیسی در آن منتخب اول شده. اما در استان همدان، اکثریت به آقای رئیسی رای داده اند. شما انتظار داشتید که چنین وضعیتی در استان همدان اتفاق بیفتد؟

 

 

-معمولا در بحث انتخابات ها و فضای انتخاباتی، جَو و جریان حرکتی هست که وضعیت هر فرآیندی را نشان می دهد. مرتبط با آن جو و جریان یا موجی که به راه می اندازند یا مطالب و مفاهیمی را که مطرح می کنند هر استان نسبت به آن، از خودش عکس العمل نشان  می دهد.
متاسفانه ما در کلان کشور و نه فقط در استان همدان، چون فضا، فضای نبود عقلانیت در هدایت راهبردها و برنامه ها  و بحث انتخابات است، لذا هر جوی در چارچوب زمان خودش جواب می گیرد.

 

 

چرا رئیسی در استان همدان رای بالاتری آورد؟

 

فرض کنید استان همدان که بالاترین رای را به آقای رئیسی داده است شما ببینید با ماهیت و هویت این قضیه، جریان و جوی که ساخته اند چه هست. چون مردم به هویت و ماهیت ریشه ای و مبنایی نگاه نمی کنند. آن جو و جریانی که در 48 ساعت یا یک هفته اتفاق می افتد مهم است چه در تهران و چه در دیگر استان ها.

در استان همدان و با توجه به جو و جریان حرکتی مرتبط با بحث انتخابات و فرد و گروه سیاسی خاص می توان گفت در شرایط فعلی و با توجه به مهره های ورودی و هدایت ها و حمایت های ابزاری نسبت به فرد و آن جریان، باعث شده چنین وضعتی رخ بدهد.

چه بسا همین استان همدان نسبت به شاخص های دوره های قبل چه در انتخارات مجلس و چه در انتخابات شورا و چه انتخابات ریاست جمهوری، تفاوت های خاصی داشته است. لذا بینش من بر این است. بحث نگرش مردم در قبال بحث جریان سازی است که رای می آورد.

 

 

*بنا به اطلاعاتی که وجود دارد شما متولد زنجان هستید و همسر شما تویسرکانی هستند. در دانشگاه های تویسرکان هم تدریس داشته اید. در یک دوره هم به عنوان نماینده مجلس  از طرف مردم تویسرکان به مجلس رفتید و سوگند نمایندگی هم خوردید. در این مدت آشنایی دقیقی با استان و شهرستان های استان همدان پیدا کرده اید؟

 

-قطعا. بنده الان از کسانی هستم که صاحب فکر در قبال بحث حرکتی و پویایی یا اصلا برنامه هستم. خودم را صاحب فکر در قبال بحث استان
می دانم چه جهش حرکتی و چه برنامه ای و چه شماتیک فرهنگ سیاسی. به همین دلیل می خواهم بگویم این شناخت بنده از فضای استان همدان است و مردم بر حسب آن جو و جریان که گروه یا افراد خاصی به وجود می آورند، رای می دهند. در استان همدان هم در این دوره و با توجه به این جریان و جوسازی ها و فضاهای راهبردی و شوری که به راه انداختند، این بستر فراهم شد مثل بقیه استان ها. در یک استان، شور در جهت خاص جواب می گیرد و در یک استان دیگر، ممکن است دوره بعد جواب بگیرد. استان همدان هم چون گرایش حرکتی اش، بیش تر به سمت جناح موسوم به راست یا اصولگرا هست وقتی همه هجمه در این محور جمع می شود، خود به خود به جناح راست رای می دهد.
در برخی استان ها و در قبال بحث حرکتی، خود به خود به جناح چپ رای می دهد و آن موج سازی جواب می گیرد.

 

 

*در استان های غرب استان همدان یعنی کردستان و کرمانساه و لرستان، بالاترین رای را آقای روحانی کسب کرده است. اما در استان های شرق و شما استان همدان یعنی استان های مرکزی و زنجان، اکثریت رای را آقای رئیسی به دست آورده است. چرا چنین وضعیتی اتفاق افتاده است در استان های اطراف همدان؟

 

 

-این وضع به خاطر موج سازها و جریانات فکری است که در استان هستند. هر کسی که جوساز است، برنده است. سیستم انتخابات کشور ما، همین است. هر چه شما بتوانید این جو را اثربخش تر بسازید، به همان اندازه جواب می گیرید. استان همدان یا استان قم یا استان مرکزی، چون گرایش جَو پذیری جناح موسوم به راست را دارند، هر چه جوسازی قوی تر باشد، همان قدر اثربخش تر نشان می دهد. استان هایی مثل کرمانشاه و غیره، چون جو حاکم در قبال مهره سازی، دیدگاه بحث چپی یا اصلاح طلب را دارند، آن جوسازی هم جواب گرفته است. لذا من می خواهم بگویم هر کس که جوساز است با مهره های حرکتی خودش، برنده است.

 

 

*این که می گویید جوسازی، مشخصه هایش چه هست؟

-جو یعنی در یک مقطع افکاری را مطرح می کنید. ما در مملکت و کشورمان، تعریف درست و شاخصه مندی از گروه و جناح خاص نداریم. یعنی واقعا مردم هنوز نمی دانند اصلاح طلب چه هست و اصولگرا چه هست.
بنابراین فرد، اثربخش می شود. فردی مثل آقای حاجی بابایی در استان همدان  یا آقای حجازی در استان همدان، به جناح اصولگرا گرایش دارند. در نتیجه آن نوع موج سازی جواب می دهد. چه بسا اگر این فرد کوتاه بیاید یا احیانا، اثربخشی خودش را محدود کند جواب معکوس گرفته شود. موج سازی، زاییده این ابزار سازی ها و بستر سازی همین افراد یا احیانا گرایش های موجود در آنجا است و نه بحث برنامه ای. اگر می گفتند استان همدان با این دلیل و با این شاخص های اجرایی و برنامه ای و نیازهای آتی برنامه ای، به فردی با  فلان مختصات نیاز دارد، رای مردم فرق می کرد.
اما در هیچکدام از جوسازی ها و موج سازی ها، گرایش برنامه ای وجود ندارد و فقط دیدگاه سلیقه ای و جناحی و فردی وجود دارد. این موج سازی ها، زاییده بحث های سلایق جناحی و باندی و شخصی است.

 

*آقای حجازی چه کسی است؟

-آقای سیدمحمد کاظم حجازی نماینده قبلی همدان در مجلس است و به همراه آقای امیر خجسته، طیفی هستند که به دیدگاه جناح راست منتسب هستند.

 

 

*استان همدان 9 شهرستان دارد. فقط شهرستان همدان است که آقای روحانی در آن رای اکثریت را کسب کرده است و 170 هزار رای آورده و آقای رئیسی 156 هزار. در 8 شهرستان دیگر استان همدان، آقای رئیسی رای اکثریت را کسب کرده اند. چرا مرکز استان و شهرستان همدان، به این صورت و متفاوت از آن 8 شهرستان استان عمل کرده است؟

-موج ساز یا جریان ساز و آن فکر یا فردی که هست، اثربخش است. در داخل شهر همدان افراد خاصی، جریان های خاصی را به وجود می آورند و بر اساس آن موج و جریان، این موضوع هدایت می شود.

در شهرهای کوچک، انحصاری است. یعنی در یک شهر کوچک نماینده مجلس، مهره است. او جو به وجود می آورد و اثربخش است. از آنجا که در شهر همدان، دیدگاه مردم به دیدگاه روشنفکری نزدیکتر است، در نتیجه جو و جریان سازی طبق مقابل، محدود خواهد بود تا شهرهایی مثل بهار و کبودرآهنگ یا شهر اسدآباد استان همدان.

در شهرهای کوچک، فردی که نماینده مجلس است، بسیار اثربخش است. نماینده یک شهر کوچک که گرایش خاصی داشته باشد در انتخابات ریاست جمهوری، اثربخشی زیادی دارد. اما در شهرهای بزرگ که حضور نماینده یا نمایندگان، بسیار محدودتر است و تیزی و روشنی و کنجکاوی در این نوع شهرها، بیش تر است و ارتباط با ساختارهای بزرگتر، بیش تر است به طور طبیعی اثربخشی فرد، محدود است.

بر این اساس است که در داخل شهر همدان و مرکز استان همدان، مردم به یک صورت رای داده اند و در شهرهای کوچک این استان یا روستاهای مرتبط با این شهرهای کوچک، نوع رای دادن به صورت دیگری است. چون ارتباطات و جوسازی ها، منحصر به فرد می شود تا این که بحث اثربخش جریانی مطرح باشد.

 

 

*در برخی شهرستان های استان همدان مثل تویسرکان که تعداد خانواده های شهری، از تعداد خانواده های روستایی، بیش تر است هر چند آقای روحانی کمتر نسبت آقای رئیسی رای آورده است ولی فاصله ها به هم نزدیک است. در ملایر 58 هزار خانوار شهری داریم و 31 هزار خانوار روستایی. نتیجه این بوده که آقای روحانی 58 هزار رای آورده و 71 هزار آقای رئیسی.اما در کبودرآهنگ این فاصله بسیار زیاد شده. آقای روحانی 20 هزار رای آورده و آقای رئیسی 50 هزار رای. در کبودرآهنگ تعداد خانوارهای روستایی بیش از خانوارهای شهری کبودرآهنگ است. وضعیت خانوارهایی روستایی چگونه است که باعث شده اند در شهرستان های استان همدان درصد بیشتری به آقای رئیسی رای داده شود؟

-آقای محمدعلی پورمختار، نماینده حوزه انتخابیه بهار و کبودرآهنگ در مجلس، همان دیدگاه راست را دارد و آقای رئیسی هم از آن جریان است. با توجه به این که آن نماینده در آن شهر و روستاهایش، اثرات حضوری و فیزیکی و ارتباطی قوی دارد، قطعا در روستاها و داخل شهر در ارتباط با این قضیه، بسیار اثربخش بوده است.

چون شهر، محدود و کوچک است و مردم هم ارتباط تنگاتنک با نماینده دارند. نماینده مجلس هر جهتی بدهد اثر می گذارد.

از آنجا که آقای پورمختار بزرگوار که رفیق صمیمی بنده است، گرایش خاص و تعریف شده و تند نسبت به جناح خاصی دارد، در نتیجه اثر بخشی حضوری او در قبال تفهیم مردم، به نفع آن جریان خواهد بود.
اگر در بهار و کبودرآهنگ، نتیجه انتخابات به این صورت است، زاییده ورود و نفوذ فرد یعنی همان نماینده یا آن فکر اثربخش تر در آن منطقه است.

 

 

*در رزن 8 هزار خانوار شهری داریم و 24 هزار خانوار روستایی. خانوارهای روستایی در کبودرآهنگ یا در رزن، تعدادشان بیشتر از خانوارهای شهری است. این نوع خانوارها چه احساس نیازی کردند که به کاندیدای رقیب روحانی یعنی به آقای رئیسی رای داده اند؟

-بخش روستایی ما یا بخش حاشیه نشین شهرهای ما یا بخش قشر مظلوم و زیر خط فقر در کشور ما، نگاه می کنند که چه کسی از لحاظ فضای گفتمانی و دیدگاه حرکتی اش، به آنها نزدیکتر است.

آقای رئیسی در بحث فقرا و محرومان، خیلی تمرکز کرد. درست است که این عزیز ما، هیچ مدل و راهبردی را تعریف نکرد ولی بیش تر، تاکید بر این داشت که به فقرا رسیدگی خواهد کرد. می گفت محوریت کار من روی محرومین خواهد بود.

یارانه واقعا به شکلی مردم را بیچاره کرد. همین روستایی ها با دریافت یارانه، خانه نشین و رفاه طلب شدند. یعنی کار را رها کرده اند و حداقل اگر 4 نفر باشند هر ماه 200 هزار تومان دریافت می کنند. لذا کار را رها کرده اند. هر کاندیدایی بر کمک به محرومین و فقر تاکید کند، او رای خواهد آورد. پس حرف و گفتمان، برنده است.

تصویر سازی در کشور ما بر اساس شاخصه و معیار نیست بلکه با جو و جریان گفتمان های سلیقه ای است. این وضع باعث شده که محوریت عقلانیت در تصمیم سازی ها در کشور، بسیار محدود شود.

 

*این که می گویید بعضی خانوارها به خاطر دریافت یارانه، دیگر کار نمی کنند این صحبت شما مستند است و دقیقا اطلاع دارید؟

-خانواده ای که 8 نفره است حدود 400 هزار تومان در ماه یارانه دریافت می کند. این خانواده که 400 تومان پول می گیرد قطعا می گوید تا 15 روز پول داریم برای چه در زمین کشاورزی و زیر نور آفتاب کار کنیم و بیل بزنیم.

 

 

*دقیقا سراغ دارید افرادی که قبلا کار می کردند و بعد از دریافت یارانه، الان کار نمی کنند یا کمتر کار می کنند؟

-تعداد زیادی از این نوع افراد داریم. برای همین است که کاندیداهای ما سراغ وعده هایی مثل پول و یارانه می روند. شعار می دهند که ما
می خواهیم 150 هزار تومان یا 200 هزار تومان یا 300 هزار تومان یارانه بدهیم.

 

 

*یعنی وعده افزایش سه برابری یارانه یا رساندن مثدار یارانه به 150 هزار تومان و 250 هزار تومان در شهرستان های استان همدان واقعا در رای آوردن تاثیر داشت؟

-در همه جا تاثیر داشت. شما شک نکنید. مردم الان گرفتار مشکلات درآمدی و اشتغالی و رفاهی هستند. هر کس بگوید یارانه بیشتری می دهم قطعا مردم به او گرایش پیدا می کنند. به این که به چه نحو پول می دهند و چه اتفاقاتی می افتد کاری ندارند. کاری ندارند به این که قیمت سوخت چقدر می شود یا آینده چه می شود و سرمایه گذاری چه می شود.

این نوع افراد می گویند ما گرسنه ام فقط سیر شویم. می گویند الان شرایط ما این است. به همین دلیل اکثر کاندیداها و رفتارهای کاندیداهای ما در کشور و نه فقط در استان همدان، با این نوع سناریو و با این ابزارها است برای حرکت دادن.

 

*بخشی از یارانه ای که به مردم داده می شود باید صرف پرداخت قبض آب و برق و گاز شود. با این که این هزینه ها بخش قابل توجهی از مبلغ یارانه خانوارها را کم می کند باز شعار یارانه را موثر می دانید؟

-می خواهم صریح به شما بگویم. اول این که یارانه دادن، خیانت به مملکت و مردم بود. به عنوان کارشناس و مسئول این کار می گویم. چون تحلیل عدد و رقم و برنامه و بودجه کشور، در دست من است و فضا سازی آتی در دست من است.

اگر این مردم و افراد روستایی می دانستند در قبال این 45 هزار تومان یارانه که دریافت می کنند حداقل ده برابر آن یعنی 450 هزار تومان از
جیب شان برداشته می شود، وارد این مسیر نمی شدند. چون قدرت تحلیل مردم ما و خصوصا مردم محروم پایین است، فقط مقطعی و مُسکّنی به این موضوع نگاه می کنند.

این نوع افراد می گویند الان ما 200 هزار تومان یارانه می گیریم. اما درباره این که چقدر از جیب خودشان برداشت می کنند چیزی نمی دانند و اصلا نمی توان این موضوع را به این افراد تفهیم کرد. بله، چنین فردی بخشی از یارانه را برای قبض آب و گاز و غیره پرداخت می کند ولی با این حال
می گوید اگر این یارانه نباشد من بیچاره تر می شوم.

این افراد، یارانه را به عنوان جیب خرجی نگاه می کنند. نگاه نمی کنند که چه سرمایه ای را از دست می دهند، چقدر از جیب خودشان برداشت می شود و آینده چه خواهد شد.

 

 

*این که می گویید اطلاعات دارید آیا این اطلاعات همان اطلاعات عمومی است یا اطلاعات خاصی است؟

-به عنوان یک مدرس دانشگاه و به عنوان کسی که رشته و تخصص من در این زمینه است صحبت می کنم. تخصص من در حوزه مدیریت راهبردی و برنامه ریزی و بودجه ریزی است. مدل ها را می شناسم. تطبیق دنیا در دست من است.
به راحتی و به صورت آنلاین و با توجه به تطابق کشورها که این کار را انجام دادند و با توجه به ساختار کشور ما و داده های کشور ما می توان تحلیل کرد که یارانه چه بلایی سر مملکت خواهد آورد.

قرار بود که 30 درصد درآمدی که از محل افزایش قیمت به دست می آید به بخش صنعت و تولید داده شود ولی این یارانه به صنعت داده نشد. ما در پرداخت دستمزد معلمین و غیره،  مشکل داریم اما سالیانه ده ها هزار میلیارد تومان یارانه داده می شود.

 

 

*یکی از هنرمندان معروف کشورمان آقای پرستویی است و متولد کبودرآهنگ استان همدان. ایشان به هر حال از آقای روحانی حمایت کرد. این نوع طرفداری هنرمندان شناخته شده کشورمان، در استان همدان به صورت مشخص تاثیر نداشت؟

-قطعا تاثیر دارد. هنرمند یا ورزشکار صد در صد اثر دارد. بالاخره این هنرمند یا قوتبالیست یا ورزشکار خاص، یک علاقه فطری در جامعه به وجود آورده است. گفتمان او یعنی گفتمان اثربخش. حرف و کلام هنرمند عزیز و بزرگواری مثل پرویز پرستویی، حتما بسیار اثربخش است.

 

 

*آقای پرستویی از آقای روحانی حمایت کرده است ولی از 9 شهرستان استان همدان تعداد 8 شهرستان به آقای رئیسی رای داده اند.

-یک هنرمند گرایش ها و گیرایی هایی دارد از لحاظ جذب افراد. قطعا در داخل شهری مثل همدان صحبت چنین هنرمندی، بسیار پذیرش دارد تا روستایی. چون روستایی، پرویز پرستویی را نمی شناسند.

اما جوان و قشر روشن و فرهنگی شهر که به دنبال مطالبه های علمی و هنری خاص است یک هنرپیشه مثل آقای پرستویی را بیش تر قبول دارد تا یک روستایی.

 

 

*چون آقای پرستویی متولد کبودرآهنگ هستند آیا تبلیغ او از جنبه جغرافیایی و احساس همشهری بودن نمی توانست برای جذب رای مردم محل تولدش تاثیر بگذارد ؟

-این موضوع بستگی دارد به سرشت گذشته و عملکرد خانوادگی و ریشه ایشان در آن شهر. ممکن است فردی باشد که علامه دهر است ولی آثار خوب خانوادگی در روستای خودش نگذاشته است. ما باید نگاه کنیم که پشتوانه یک فرد در داخل آن شهر یا قبیله اش چه هست و  بر اساس آن بسنجیم که ایشان آیا اثربخش است یا نیست.

*نرخ بیکاری در استان های کشور به این صورت بوده است که 9 استان در سال 1394 نرخ بیکاری تک رقمی داشته اند. یکی از این استان ها استان همدان بوده است. در سال 95 هم فقط 4 استان نرخ بیکاری تک رقمی داشته اند و یکی از این 4 استان، همدان بوده. این وضع، خودش یک موقعیت بهتر برای استان همدان است. ظاهرا مردم با توجه به چنین وضعیتی باید به آقای روحانی رای می دادند که نرخ بیکاری در استان خودشان تک رقمی است. اما انگار این موفقیت یا نرخ بیکاری تک رقمی تاثیر چندانی در کل استان همدان برای رای دادن نداشته است.

-انتخابات در کشور ما روی محور و شاخصه های عقلایی و عدد و رقمی نمی چرخد بلکه روی موج می چرخد. هر کس موج ساز و جوساز است، برنده است. حتی اگر نرخ بیکاری می خواهد تک رقمی باشد یا دو رقمی باشد. کاندیدایی که بتواند جو بسازد و موج درست کند، برنده است. متاسفانه مشکل کشور ما، این است. هر کس که جوساز است، برنده می شود. هر کس می خواهد باشد.

 

 

*به هر حال ستاد آقای روحانی نتوانسته است واقعیت های مناسب در استان همدان را به مردم آن استان توضیح بدهد؟

-جوسازی و موج سازی جناح مقابل، قوی تر بوده است. یک اصولگرایی خاص در استان همدان مستقر است و قطعا اثربخشی آن در مقابل موج سازی اطرافیان یا جناب آقای روحانی، قوی تر بوده است.

استان همدان، استانی است که انصافا عددها و شاخص هایش، رو به رشد بوده است در دولت آقای روحانی نسبت به قبل. در استان همدان یا هر استانی، بر حسب عملکرد رای نمی دهند.

 

 

*شما متولد زنجان هستید. در استان زنجان برخی از فرمانداران دولت آقای روحانی، همان فرمانداران دوران آقای احمدی نژاد هستند. این فرمانداران حتما و به صورت مشخص دستاوردهای دولت روحانی را به نحو مطلوب و کامل برای مردم توضیح نمی دهند. در استان همدان از این جهت وضعیت چگونه است؟

-در سال های 1357 و 1358 مدیران با صداقت و انگیزه خدمتی، فعالیت می کردند و افراد اصلا مسئولیت نمی پذیرفتند. اما الان شرایط کشور ما و روند حرکتی ما از لحاظ فرهنگی به گونه ای است که دست و پا می زنیم تا استاندار شویم یا وزیر شویم یا نماینده شویم یا فرماندار شویم.

لذا به راحتی، معامله می کنیم. اصلا فکر و نگرش خودمان را معامله می کنیم. برای مثال، امروز اگر من مسئولیت و مقامی دارم و مدیر فلان فکر و اندیشه هستم ولی فردا، برعکس می شوم. مدیران یا فرماندارانی که از دوره قبل هستند یا باید کار کارشناسی انجام بدهند یا باید معامله گری کنند. یعنی خودشان را با جوب و جریان وفق بدهند.

اکثر مدیران کشور ما به همین صورت هستند و خودشان را در یک جریان و موج می اندازند. نه این که به آن اعتقاد داشته باشند. ما الان مدیرانی که بخواهند به جناح و غیره، کار نداشته باشند بسیار معدود داریم. ما برای جناح و برای فرد و برای گروه کار می کنیم و نه برای مملکت در کلان قضیه.

اگر شما می بینید مدیری یا فرمانداری از دولت قبل، در دولت بعدی کار می کند یا واقعا کار کارشناسی انجام داده و جواب گرفته و مانده یا معامله کرده و به کار خود ادامه داده است. متاسفانه اکثر ماندگاری های ما، ناشی از موج سواری است.

یک وزیر جدید مشغول به کار می شود ولی یک مدیر که تا دیروز افکار یک جناح را پیش برده است، در دوره این وزیر جدید تغییر مسیر می دهد. این همان بی تقوایی است و خیانت به مملکت است. به همین دلیل است که ما می بینیم مدیران و مسئولان قد کوتوله، منصوب می شوند.

 

 

* وقتی نتایج استان همدان را دیدید با توجه به این که آقای روحانی فقط در شهرستان همدان رای بالاتری کسب کرده است و در 8 شهرستان دیگر آقای رئیسی رای بیشتری آورده است، شما غافلگیر شدید یا حدس می زدید چنین اتفاق می افتد؟

-غافلگیر نشدم. من تقریبا 16 سال است که می دانم انتخابات چه هست، رای چه هست، چگونه رای می گیرند و چگونه انتخاب می شوند. خصوصا در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری، مثل روز برای من روشن است.

چه بسا من به صراحت بتوانم یک ماه قبل از انتخابات بگویم در یک شهر چه اتفاقی  رخ می دهد. ما باید نگاه کنیم به آن موجی که می سازند. باید دید کسانی که جریان سازی می کنند چه ابزارهایی دارند. از این طریق می توان تشخیص داد  در یک شهر چه اتفاق می افتد.

من چون اطلاعات ساختاری استان همدان، داخل شهر همدان و روستاهای اطراف را داشتم می دانستم که فضای آن محدود به آن 48 ساعت آخر مانده به انتخابات است. هر کس در هفته آخر با ابزارهایی که دارد و با اثربخشی کار کند، جواب خواهد گرفت.
در قبال استان همدان،  موج سازی و جوسازی ای که از کانال جریان موسوم به اصولگرا انجام شد مثبت و اثربخش بود.

 

 

*موج سازی با چه مشخصاتی در استان همدان اتفاق افتاد؟

-موج سازی جناح اصولگرا، بیش تر روی بحث دین و مباحث مربوط به آن تمرکز می کند و جناح اصلاح طلب هم روی آزادی تاکید می کند. یعنی ما محور تعریف شده و روشنی نداریم. نگاه می کنند که چه موضوعی جواب می گیرد و از آن استفاده می کنند.

 

 

*جدا از پایگاه رای ایدئولوژیک جناح اصولگرا، وعده های اقتصادی که به مردم داده شد تا چه حد باعث شد در استان همدان مردم جذب شعارهای آقای رئیسی شوند؟

-حدود 60 درصد اقتصاد کشور در دست گروه های خاص، نهادها، بنیادها و تشکیلات غیر دولت است. مردم می دانند این اقتصاد در دست آن 60 درصد است. در نتیجه به آن نگاه می کنند و می گویند شدنی است تا دولتی که 40 درصد اقتصاد کشور در دستش است.

از نظر کارشناسی من می گویم تو که کل اقتصاد در دستت نیست چرا حرف می زنی. شما که ابزار و ساختار در دستت نیست، پس گفتمان تو هم اشتباه است. بنابراین، بستگی دارد که آن برداشت کننده و شنونده از چه زاویه ای نگاه می کند.

 

 

*یعنی مردم شهرستان های استان همدان واقعیت را درک کرده و به آقای رئیسی رای داده بودند؟

-مردم آن شهرستان ها به گفتمان مرتبط با آقای رئیسی رای دادند. آقای رئیسی، فرع است. جریانی که او را هدایت می کند، بحث اصلی است.

من می گویم آقای روحانی هم فرع است و جریانی وجود دارد که برای آقای روحانی جوسازی و جریان سازی می کند. آن جریان و موجی که آقای رئیسی را روی موج می گذارد، آن جریان را باید تحلیل کنید.

 

 

*استان همدان یکی از 4 استان کشور ما بوده که نرخ بیکاری تک رقمی در سال 1395 داشته است و همچنین در سال 1394. نیروهای نزدیک به دولت می توانستند این شاخص کلیدی را تبیین کنند که اگر افراد شغل و کار می خواهند این وضعیت فعلی باید تداوم پیدا کند. یکی از وعده های آقای رئیسی مربوط به ایجاد اشتغال بود. چه مشکلی وجود داشته که نرخ بیکاری تک رقمی استان که کلیدی است برای مردم تبیین نشده است؟

-وقتی موج راه می افتد نصف افراد را با خودش می برد. یعنی وقتی شوری به راه افتاد، دیگر نگاه نمی کنند به کار کارشناسی و نگاه نمی کنند به شناسه حرکت. در آنجا بحث موج و بحث شور مطرح است.

شور در مقابل آگاهی است. آگاهی یعنی این که با عدد و رقم بگویند این هست یا نیست. به همین دلیل می گویم در کشور ما هر کس موج ساز و جوساز است، برنده است و نه عقلانیت و نه کارشناسی.
در کشور ما، درد این است. اگر جوساز باشی برنده هستی. اما اگر علامه دهر هم باشی، برنده نمی شوی. موج و جوسازی، واقعا دارد ریشه ما را قطع می کند.

 

 

*یعنی اگر انتخابات به صورت حزبی باشد و نماینده احزاب در انتخابات به عنوان کاندیدا شرکت کنند، به نظر شما وضعیت مناسب تر و عقلایی تری خواهیم داشت؟

-حزب، تعریف دارد  و تشکیلات دارد. حزب، برنامه دارد. حزب باید بگوید برنامه من این است و محور عاملیّت اجرای من، این خواهد بود. اما الان فقط موج به راه انداخته ایم برای ماندگاری خودمان. مردم بیچاره و مظلوم هم در این چنبره گرفتار شده اند.