علی اکبر ولایتی، رییس هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی در اظهارنظری عجیب، با اشاره به آنچه برگزاری مراسمی «در کمال ابتذال» در دانشگاه واحد نجف آباد خوانده، خطاب به رییس این واحد نوشته است که لابد دریافتهاند که «کشتیبان را سیاست دیگر آمده است».
به گزارش آفتاب صبح و به نقل از انتخاب، ولایتی در نامه ای به رییس دانشگاه آزاد واحد نجف آباد نوشته است: «ما مسئولین دانشگاه آزاد اسلامی می بایست طوری عمل نماییم که دانشجویان و اساتید محترم دانشگاه و احاد ملت شریف و هوشمند ایران به این باور برسند که رهنمودهای مقام معظم رهبری در جهت گیری های سیاسی و حرکت های آرمانی و اجتماعی نصب العین ما می باشد. شما و دیگر مسئولین دانشگاه آزاد اسلامی لابد دریافته اید که "کشتیبان را سیاست دیگر آمده است". اطلاعات موثق واصله حکایت از این دارد که مراسم بزرگداشت روز 16 آذر سال جاری در دانشگاه آزاد اسلامی نجف آباد شامل دو بخش بوده است: بخش اول با حضور خانواده معزز شهید محسن حججی و مبتنی بر ارزشهای متعالی جمهوری اسلامی و در شان بزرگداشت شهدای نهضت ملی شدن صنعت نفت، انقلاب اسلامی، دفاع مقدس و دفاع از حرم و به طور کلی در شان دانشجویان عزیز جمهوری اسلامی ایران بوده است. لیکن متاسفانه بخش دوم مراسم دور از شان دانشجو، استاد و عرصه دانشگاه، در کمال ابتذال بود که روح شهید احمد کاظمی و شهید حججی از آن بیزار است.»
اشاره ولایتی به آنچه «ابتذال» در مراسم مذکور خوانده و تاکید بر اینکه برای دانشگاه آزاد «کشتیبان را سیاست دیگر آمده است»، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد. در اولین نگاه، این ادبیات، بی تردید، به جز توهین مستقیم به مدیران پیشین دانشگاه آزاد اسلامی معنای دیگری ندارد.
علی اکبر ولایتی از بهمن ماه سال 95 اندکی پس از درگذشت مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی به عنوان رییس هیات موسس و هیات امنای دانشگاه آزاد اسلامی جانشین او شد. ولایتی بلافاصله هاشمی زدایی از دانشگاه آزاد را آغاز کرد. یاسر هاشمی را کنار گذاشت؛ برخی مدیران میانی را تغییر داد؛ حاضر شد حمید میرزاده را به قیمت رودررویی با سید حسن خمینی و حتی خروج کامل ناطق نوری از دانشگاه آزاد برکنار کند و فرهاد رهبر را به جای او بگمارد.
از آن زمان، جناح اصولگرا تلاش فراوانی کرد تا با برجسته کردن این جانشینی، آن را یک تغییر مشی اساسی و نوعی انقلاب در این دانشگاه قلمداد کند. آنها به شدت به حمایت از ولایتی پرداخته و دوران قبل از او در دانشگاه آزاد را نوعی انحراف می خواندند.
رییس هیات امنا در جایگاه ریاست دانشگاه در طول ماه هایی که ولایتی به عنوان رییس هیات موسس منصوب و به سمت رییس هیات امنا انتخاب شده، فرهاد رهبر، به عنوان رییس دانشگاه، به طور کامل زیر سایه نام و اقدامات ولایتی قرار گرفته است. ولایتی در اقداماتی بی سابقه به جای رییس دانشگاه آزاد، «دستور» صادر کرده و «نامه» نوشته است.
به طور مثال، در ماجرای اخراج یکی از استادان دانشگاه آزاد واحد اراک، ولایتی شخصا وارد ماجرا شد و در ابلاغی به سرپرست دانشگاه آزاد استان مرکزی (واحد اراک) دستور داد تا «استاد هتاک» این واحد دانشگاهی ظرف «24 ساعت آینده» از دانشگاه آزاد اسلامی اخراج شود. این دستور و اولتیماتوم، با استقبال وسیع رسانه های اصولگرا همراه شد تا جایی که از ولایتی یک قهرمان ساختند.
این در حالی است که چنین دستورهایی – فارغ از موضوع منتج به اخراج استاد مذکور – معمولا از طریق رییس دانشگاه آزاد صادر می شود نه رییس هیات امنا. تا کنون کسی به یاد ندارد به طور مثال، مرحوم آیت الله هاشمی در چنین اموری با دور زدن ریاست دانشگاه آزاد، دستور مستقیم داده باشد.
توهین به مدیران پیشین دانشگاه آزاد با این حال، نامه نگاری ها و دستورهای ولایتی به همین مورد هم محدود نشده است؛ جدیدترین مثال این موضوع، به نامه تند و شدیدالحن ولایتی به رییس دانشگاه آزاد نجف آباد است.
ولایتی در این نامه علاوه بر آنکه بار دیگر در جایگاه رییس دانشگاه آزاد به اظهارنظر پرداخته، جملاتی را به کار برده است که جز کنایه و توهین به مدیران پیشین، معنای دیگری از آن برداشت نمی شود.
او به سیاست دانشگاه آزاد در خصوص عمل به «رهنمودهای مقام معظم رهبری» اشاره کرده؛ نوشته است که «کشتیبان را سیاست دیگر آمده» و در نهایت از اینکه بخش دوم مراسم روز دانشجو «دور از شان دانشجو، استاد و عرصه دانشگاه، در کمال ابتذال بود که روح شهید احمد کاظمی و شهید حججی از آن بیزار است» انتقاد کرده است.
سرپرست دانشگاه آزاد نجف آباد هم در پاسخ اعلام کرده است که «با پیگیری سریع و به موقع مسئولین دانشگاه، افراد خاطی شناسایی و اقدامات قانونی صورت پذیرفته است لذا ضمن تقدیر و تشکر از عنایت ویژه حضرتعالی اطمینان خاطر میدهیم ضمن جلوگیری از تکرار چنین اعمال ناشایستی نهایت تلاش خود را به کار خواهیم بست.»
این نامه نگاری و لحن عجیب و کنایه آمیز آن بلافاصله این سوال را به ذهن متبادر می کند که مگر «کشتیبان» سابق دانشگاه آزاد چه سیاستی داشت که ولایتی از تغییر آن صحبت می کند؟ احتمالا منظور ولایتی بیش از آنکه حمید میرزاده باشد مرحوم هاشمی است؛ چراکه خود اکنون در جایگاه او در دانشگاه آزاد نشسته؛ اکنون باید پرسید از نظر ولایتی، آیا مرحوم هاشمی مثلا به رهنمودهای مقام معظم رهبری بی توجه بود یا با ابتذال در دانشگاه آزاد و برنامه های اینچنینی موافقت می کرد؟
وقتی به خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی نگاهی کلی داشته باشیم، مشاهده می کنیم که در جای جای این خاطرات، مرتباً اشاره به نام ولایتی می شود؛ وزیرخارجه وقت ایران که روزانه گزارش اقدامات خود را تقدیم آیت الله می کرده است؛ حال اما سوال این است، چگونه ولایتی بیش از دودهه عمر خود را ذیل مدیری گذرانده که امروز، تنها چند ماه از فوت او، تفکراتش را مبتذل می خواند؟! رواست، کسی که کمتر از چند ماه قبل، حکم ریاست مرکز تحقیقات استراتژیک را به جنابتان داد و جز این، بخش زیادی از موجودیت سیاسی - فرهنگی تان را مدیونش هستید، صرفاً برای فرار از یک گاف مثلاً مدیریتی، به همین سادگی «مبتذل» بخوانید و تصور کنید توپ را به زمین حریف انداختید؟!
جهت اطلاع جناب دکتر ولایتی، آیت الله هاشمی ماههاست دیگر در این دنیا نیست، اما انصاف نیز حکم می کند لااقل پیش خود زمزمه کنید، آنچه اینک بر صندلی ریاستش تکیه زده اید، زمینی است که بیش از سه دهه، تلاش و همت مداوم آن مرحوم ، «شجره طیبه نظام جمهوری اسلامی» را ثمر داده است؛ کمی انصاف ، اندکی آداب اسلامی و انسانی و لختی احتیاط! حکم می کرد، لحنی دیگر برای نامه ی فرار از گاف مدیریتی زیرمجموعه ی خود تهیه می کردید! این انتظار را، نه از هر کس، اما شاید بتوان از علی اکبر ولایتی داشت! شاید...
ولایتی تا کنون سیاست هاشمی زدایی را از حیث نیروهای حاضر دانشگاه آزاد به طور کامل اجرا کرده؛ خود نیز پررنگ تر از همه مسئولان و همکاران خود به تصمیم گیری و تعیین خط مشی و اخراج مستقیم استاد و توبیخ روسای واحدهای دانشگاهی مشغول است و همزمان رسانه های اصولگرا به قهرمان سازی از او مبادرت می ورزند. اما در این میان چه دلیلی دارد که با لحنی اینچنین، بر مرحوم آیت الله هاشمی بتازد و آتش حمله به مرحوم هاشمی در میان این رسانه ها را شعله ورتر کند؟ آیا باید بپذیریم که خود او نیز در این موج رسانه ها و شخصیت های اصولگرا علیه هاشمی، غرق شده و آن را بر هر موضوع دیگری اولویت می دهد؟
بر او که اینک از 72 سالگی عبور کرده ، انواع و اقسام شغل های بلند مرتبه را نیز در 40 سال اخیر تجربه کرده؛ از سیاست نیز عبور کرده و به جز پزشکی و طب سنتی، به علوم فلسفه و ادبیات عرب و فارسی و شعر پارسی و هم تاریخ اسلام و ایران نیز قدم گذارده، ولو به حفظ همزمان 37 پست و جایگاه دولتی در همین سن و سال، آیا جایی برای چنگ زدن به صورت حقیقت و پراکندن تهمت، به کسی که حق بسیار برگردنش دارد و اینک، دستش از دنیا کوتاه است، آنهم برای حفظ موقعیتی نه چندان دلچسب، شایسته ی شان و منزلت کسی چون ولایتی است؟