به گزارش آفتاب صبح، احسان محمدی در عصر ایران نوشت: انتصاب دراگان اسکوچیچ به عنوان سرمربی تیم ملی درست در ساعات منتهی به آغاز شهرآورد تهران یک تصمیم هوشمندانه بود. از آن هوشمندیهایی که ممکن است ما دوستش نداشته باشیم. در هیاهوی قرمزته- آبیته یک باره کوهی که قرار بود سرمربی ایرانی بزاید، باز هم کروات زایید تا موج جدیدی از حملهها و هجمهها شروع شود.
از روز پنجشنبه بسیاری از مربیان ایرانی که بعید است با هم به بهشت بروند، علیه این انتصاب متحد شدهاند و میگویند توهین به مربیان ایرانی است و وقت آن بود که بعد از قهر و نازهای مربیان خارجی کار را به دست ایرانیانی سپرد که دستکم به این کشور وفاداراند. آنها میگویند دراگان در ایران کارنامه شاخصی ندارد، نه مربی برجستهای بوده و نه دستاوردی دارد. اینکه در ملوان و خونه به خونه و صنعتنفت آبادان نتایج راضی کنندهای به دست آورده، در قواره همان تیمهاست وگرنه با همین رزومه نیمی از مربیان داخلی از او بهترند.
در میان مربیان خارجی تیم ملی دستکم در دو دهه اخیر شاید هیچکدام اندازه دارگان با این حجم از مخالفت روبرو نشدهاند، این تازه گام نخست است و باید منتظر واکنشها به لیست نفرات دعوت شده، ترکیب تیم و البته کسب نتیجهای ناخوشایند احتمالی باشیم، آن وقت ممکن است او حتی آغاز تابستان دیگری را در ایران نبیند.
یکی از دلایل سکوت عمیق فدارسیون فوتبال و تصمیمگیران ورزشی انگار این است که کسی نمیخواهد این مسئولیت را بر عهده بگیرد و میدانند دست به چه انتخابی زدهاند وگرنه اگر گزینه صاحبنامی بود مثل صحنه ورود خاویر کلمنته به فرودگاه امام خمینی(ره) شاهد یک سقوط دسته جمعی روی پلکان آسانسور بودیم! با این همه افکار عمومی حق دارند متقاعد شوند و بساط این پنهانکاریهای بیفایده که بالاخره یک روز دم خروس آن از جایی بیرون میزند جمع شود.
اینجا کسی دراگان را دوست دارد؟
کسی یا کسانی باید بیایند و شفاف توضیح بدهند که چرا بعد از مدتها مانور روی گزینههای ایرانی به دراگان رسیدند که میگفتند مشکلات خانوادگی و جسمانی و مالی دارد و لازم است مشخص شود که چه پیشنهادی به او دادهاند که یکباره شفا گرفته! چطور انتظار دارید وقتی چند هفته دیگر برای بازیهای ملی دست به دامن مردم میشوید که به ورزشگاه بیایید و سکوها را پر کنید آنها لبیک بگویند اما حاضر نیستید با آنها صادقانه حرف بزنید و دستکم بگویید به چه دلایلی دراگان را انتخاب کردید؟ حرف بزنید، شفاف، رو راست و صادقانه، مردم اگر احساس کنند دروغ نمیگویید، باز هم اعتماد میکنند.
دراگان اسکوچیچ قطعاً گواردیولا، یورگن کلوب، کارول آنجلوتی یا یواخیم لو نیست، یک مربی کروات است که اگر پیشنهادهای بهتری داشت از ایران میرفت اما با تیمهای بیستاره گاهی بازیهای درخشان انجام داده است و حالا که قرعه فال را به نام او زدهاند لازم است مورد حمایت قرار گیرد. وقت برای تلف کردن نداریم و اگر به جنگیدن با هم ادامه بدهیم فقط اسباب شادی رقیبان را مهیا میکنیم و ممکن است تابستان سال آینده حسرت بخوریم که چرا وقتی که میتوانستیم به او و البته تیم ملی ایران کمک کنیم وارد جدالی فرساینده، بیفایده و خسارتبار شدیم. عبرت میگیریم؟ بعید است!