به گزارش آفتاب صبح و به نقل از نامه نیوز،انتخابات ریاست جمهوری سال 96 یکی از پیچ های تاریخی است که هم می تواند کمک بزرگی به پیشرفت ایران کند و هم می تواند تفکری را مجدد بر سر کار بیاورد که دستاوردهای کسب شده در این چند سال اخیر را از بین برده و راه خود را برود و ساز خود را بزند. بسیاری از سیاستمدارانی که عاقبت به خیری و سعادت مردم ایران را طلب می کنند به این مهم پی برده و در تلاش هستند تا کشور هیچگاه دیگر انتخاباتی مانند سال 84 را تجربه نکند. در همین راستا فعالیت های فراوانی نیز در این عرصه صورت گرفته و می گیرد.
منافع شخص و جناحی اولویت اصلی ائتلاف
ائتلاف های سیاسی در ایران به دلیل نبود احزاب مناسب و کارآمد چندان پویایی و پایداری لازم را ندارد و تنها در آستانه انتخابات ها برای رسیدن به اهداف تشکیل و اندکی بعد نیز عمرشان به پایان می رسد. البته در این ادوار اخیر انتخابات، ائتلاف ها نیز از میانه راه به بنبست می خوردند و عده ای نیز از ابتدا برای انشقاق در ائتلاف ها وارد میدان می شدند. یکی از بارزترین این اقدام را می توانستیم در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 ،زمانی که مثلث ائتلاف قالیباف، ولایتی و حداد شکل گرفت، ببینیم. آن زمانی که حداد عادل ائتلاف را شکست و بازی را برهم زد. البته در این بین منافع حرف اول را می زنند، منافعی که در ادبیات تندتر سیاسی به سهم خواهی منتهی می شود.
سهم خواهی با شرط گذاری
امروزه نیز از زبان برخی جریان های سیاسی واژه سهم خواهی شنیده نمی شود ولی سخن گفتن از شروط برای حمایت خود به نوعی سهم خواهی است.
در همین راستا، چهره های جریان اصولگرای ایران برای انتخابات پیش رو فعال شده اند و در سخنرانی ها و مصاحبه ها اعلام می کنند که از روحانی یا احمدی نژاد برای حضور در انتخابات حمایت می کنیم،اما! اگر شروط ما را بپذیرند. در این گزارش قصد نداریم به موضوع حضور یا عدم حضور احمدی نژاد بپردازیم و موضوع مورد بحث شرط هایی است که برخی برای حمایت از روحانی بیان می کنند.
نیت خوانی از باهنر
میان این چهره ها محمدرضا باهنر که این روزها تریبون مجلس را از دست داده است، میانگین هر ده روز یکبار با رسانه های مختلف به گفتگو می نشیند و از شروط خود برای حمایت از کاندیداهای مختلف سخن می گوید.
باهنر که بر جایگاه عسگراولادی به عنوان دبیرکل بزرگترین تشکل سیاسی اصولگرایان یعنی جبهه پیروان تکیه زده است، با حرکتی منحصر به فرد در عالم سیاست ایران با وجود سابقه چندین ساله در مجلس ایران از شرکت در انتخابات این دوره کنار کشید.
از همان روزهایی که این اتفاق رخ داد، گمانه زنی ها سیاسی فراوانی در مورد عدم حضور وی در انتخابات به گوش رسید. شخص باهنر مدعی بود برای پرداختن به خانواده و زندگی دست به این اقدام زده است ولی برخی می گفتند وی از نتیجه انتخابات خبر داشته است و رفتن با عزت را به ماندن و حذف با شسکتی سخت ترجیح داده است.
اما شاید وی فکر دیگری نیز در سر داشته است و اینکه بنا دارد تا به شرط حمایت از دولت در کابینه دوازدهم جایگاه،پست یا مقام بگیرد.
وزارت یا معاونت
باهنر با توجه به سابقه ای که در مدیریت کلان کشور و تحصیلی دارد می تواند در وزارت خانه های مختلفی مانند کشور، راه وشهرسازی و اقتصاد مشغول به کار شود. البته معاونت های مختلفی نیز در ریاست جمهوری وجود دارد که می تواند باهنر به عنوان یک سیاستمدار در آنجا مشغول شود.
ضرر و سود استفاده از لابی من
از سوی دیگر باهنر در طول مدت حضور در مجلس نشان داده است که به خوبی می تواند بدون درگیری و اختلاف جدی با جریان های مختلف سیاسی به مدیریت خود ادامه داده و حتی در زمانی که لازم است لابی های خود را با جریان های مختلف برای رسیدن به یک هدف بزرگتر به کار گیرد. حضور چهره ای مانند باهنر در میان مردان کابینه دوازدهم می تواند جلوی مخالفت های بی اساس برخی گروه های سیاسی را بگیرد و از این جهت استفاده از باهنر در کابینه دوازدهم به نفع روحانی است.
اما روحانی باید حواشی ایجاد شده بر سرافرادی مانند رحمانی فضلی یا انفعال جنتی را نیز در نظر بگیرد و به یک دولت مقتدر و موفق توجه کند، چراکه دوره آخر ریاست دیگر وقتی برای تجربه نیست. حال باید منتظر ماند و دید که آیا روحانی برای موفقیت در انتخابات پیش رو با رای بیشتر از انتخابات 92 با این طیف از اصولگرایان به نتیجه مناسبی خواهد رسید یا خیر.