حسین ابوالفتحی - حسن گوهرپور: بسیاری از کارشناسان معتقدند علی یونسی نامی است که اگر بر مسندی مینشیند حتما باید جایگاه ویژهای برای آن منسب قایل شد. او امروز با چهرهای که از خود به عنوان یک عالم معتدل بر جای گذاشته تلاش میکند اقوام و اقلیتها را هر چه بیشتر جذب و آشتی ملی بیشتری در سطح کشور حاصل کند او در این گفتگو که خواهید خواند اعتقاد دارد که از «دیدگاه حکومت و دولت؛ وجود اقوام مختلف در ایران، یک فرصت است و تأمین اهداف توسعهطلبانه، حتی به عنوان ابزار و وسیله برای آنها ضروری است. باید توجه داشت حتی اگر توسعه این مناطق هدف هم نباشد، برای جلب نظر و تأمین امنیت منطقه، باید به این هدف دست یافت». او میگوید: «عدهای هستند که برخلاف نظر غالب که معتقد است باید توسعه به طور کامل در مناطق اقلیت نشین برقرار شود، هرگونه توسعه را برای این مناطق خطرناک میدانند، که این دیدگاه به شدت مورد نقد است و نمیتوان برای آن توجیهی داشت. نه این امر با موازین اسلام تطابق دارد و نه انقلاب و جمهوری اسلامی آن را میپذیرد». متن کامل گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین علی یونسی را در ادامه میخوانید:
یکی از مهمترین موضوعات در حوزه «توسعه»؛ مساله «امنیت» است؛ امنیت اسباب این را فراهم میآورد که کشور میل به تغییر مثبت داشته باشد. این میل به تغییر در سرمایهگذاری و ... نمود مییابد. بنابراین «توسعه» میتواند برای دولتها «هدف» باشد. هدفی که با آن بتوانند عدالت را حاکم کنند. نظر شما در این باره چیست؟
ببینید؛ «توسعه» در برخی از کشورهای دنیا، به عنوان «هدف» و در برخی دیگر «وسیله» معرفی شده است؛ اما در ایران در دو مفهوم «هدف» و «وسیله» به کار میرود. «توسعه» وسیلهای است که به واسطه آن میتوان «امنیت» را در مناطق مرزی قومی ـ مذهبی همچون سیستان و بلوچستان؛ کردستان و ... برقرار ساخت. با استفاده از توسعه میتوان نظر مردم این مناطق را جلب و یک هدف صحیح انسانی ـ فرهنگی را در حوزه آنها مستقر کرد. متأسفانه عدهای، تأمین نظر اقوام ایرانی را برای حفظ امنیت خواسته و نگاهی امنیتی به مناطق مرزی قومی ـ مذهبی کشور دارند. این گروه که در آنها متعصبان و نخبگان مذهبی، غیرمذهبی و ملیگرا نیز وجود دارند، ترجیح میدهند، در صورت فقدان خطرات امنیتی، توسعهای صورت نگرفته و مردم همچنان در محرومیت باقی بمانند. آنها توسعه، محرومیتزدایی، خدماتدهی و .. را برای این مناطق خطرناک میدانند و برای شهروندان این مناطق حقی قائل نیستند. همچنین آنها گمان میکنند، نشان دادن توجه به مناطق، آنها را به یک جمعیت خطرناک تبدیل خواهد کرد؛ در نتیجه هرچه محرومتر نگه داشته شوند، امکان مدیریت آنها راحتتر خواهد بود. نتیجه چنین محرومیتهایی خروج جمعیت از منطقه به سمت مرکز استان، خارج از استان و خارج از کشور است.
بنابراین شما معتقدید عدهای که توسعه را وسیله میدانند برای برقرار امنیت میدانند؛ لااقل در ایران اشتباه میاندیشند؛ اما موضوع اینجاست که همین افراد آیا در مناصب تصمیمگیریهای کلان قرار دارند یا خیر؟
خوشبختانه تاکنون این گروه در سطح حاکمیت قدرت اعمال نظر نداشته است. طرفداران این دیدگاه هیچگاه در سطوح بالای حکومتی حضور نداشتهاند و نتوانستهاند در این زمینه مشکلساز شوند. آنها اغلب به دلیل نداشتن مطالعه کافی و یا مطالعات غلط، نفوذ و رسوب افکار و نگاه تاریخی منفی به اقوام ایرانی و اهل سنت، در این مورد نگران بوده و دلواپسی خود را به شکلهای مختلف بروز میدهند. در مقابل سازمانهای مسئول مانند شورای امنیت ملی، سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، مجلس، قوه قضائیه و ... در این زمینه نگاهی مثبت داشته و با استراتژی که جمهوری اسلامی در این مورد تعریف کرده، هماهنگ بودهاند. از دیدگاه حکومت و دولت؛ وجود اقوام مختلف در ایران، یک فرصت است و تأمین اهداف توسعهطلبانه، حتی به عنوان ابزار و وسیله برای آنها ضروری است. باید توجه داشت حتی اگر توسعه این مناطق هدف هم نباشد، برای جلب نظر و تأمین امنیت منطقه، باید به این هدف دست یافت. البته عدهای هم هستند که برخلاف این گروه، هرگونه توسعه را برای این مناطق خطرناک میدانند، که این دیدگاه به شدت مورد نقد است و نمیتوان برای آن توجیهی داشت. نه این امر با موازین اسلام تطابق دارد و نه انقلاب و جمهوری اسلامی آن را میپذیرد. امنیت، بزرگترین هدف یک کشور است که بدون تأمین آن دستیابی به عدالت، ارزشهای اخلاقی، خداپرستی، توسعه و ... امکانپذیر نخواهد بود. گروهی که توسعه را وسیله میدانند در این نظر، با ما همرأی بوده و معتقدند برای رسیدن به عدالت و توسعه، ناگزیر از ایجاد امنیت در ناطق محروم قومی ـ مذهبی هستیم. توسعه؛ نیازمند مدیرانی است که فهم و بلوغ سیاسی، دولتداری، حکومتداری و مدیریت کشور بدانند. هر کشوری مسئول توسعه خود است و برای دستیابی به توسعه باید از چنین مدیرانی بهره بگیرد. تأمین توسعه در مناطق مرزی یک هدف عالی است که بدون آن نمیتوان مدعی توسعه متوازن در سراسر کشور شد.
در مورد عدالت سخن گفتید؛ عدالت؛ اگر چه امروز مفهومی بنیادین در ادبیات سیاسی است اما در خیلی از کشورها از این مرحله گذر شده و وارد تحقق مفاهیمی گستردهتر شدهاند و اساساً شکل گیری عدالت را نه وظیفۀ نظام؛ که وظیفۀ اجتماع میدانند. شما چه اعتقادی دارید؟
«عدالت» و «امنیت» در گذشته به عنوان دو هدف برتر کشور شناخته میشدند؛ اما امروز این اهداف، جای خود را به اهداف بزرگتری دادهاند. «توسعه» مفهوم وسیعتری از «عدالت» را در بر میگیرد. در گذشته شاهد آن بودیم که دولت با تأمین امنیت، به دنبال حق حکومت خود در این مناطق سختگیریهایی داشته است. برخی از دولتها نیز مترقی عمل کرده و علاوهبر امنیت، به مفهوم عدالت نیز توجه داشتهاند. امروز برای کشور اهداف مهمتری از عدالت و امنیت وجود دارد. جهان از دین مبین اسلام و انقلاب اسلامی توقع دارد بر اساس آنچه در قانون اساسی آمده، برای همه مردم ایران اعم از سنی و شیعه، کرد، لر، بلوچ، آذری و ... «عدالت» ایجاد شود. جمهوری اسلامی همواره این شعار را داده که در این حکومت هیچکس به واسطه دین، مذهب، قومیت و ... از فرصتهای سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و ... محروم نخواهد شد. این شعار بارها توسط امام، رهبری و دولتها تکرار شده است.
این شعاری که میفرمایید در قانون اساسی هم حتی بر آن تاکید شده تا چه میزان اجرایی شده است؟
ما در مجالس مختلفی که در سطح حکومتی داریم از جمله مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، شوراهای شهر، شوراهای حل اختلاف و ... شرایطمان نسبت به کشورهای منطقه بسیار خوب است. ما در این زمینه حتی نسبت به کشورهای توسعهیافته از استانداردهای بالایی برخورداریم؛ اما در حوزه اجرا، این عدالت، هنوز در مسیر تحقق است. شاید بتوان اینگونه تعبیر کرد که مانع اصلی اجرای عدالت در کشور ما، خردهفرهنگها درحوزه دینی و ملی هستند. این خردهفرهنگها، اقلیتها را خطرناک و مزاحم دانسته و تلاش میکنند مانع از ورود آنها به مناصب و فرصتهای دولتی شود. این تبعیض در مناطق دیده نشده و مردم در منطقه خود از انجام هیچ کاری محروم نشدهاند. امروز بسیاری از مفاخر اجتماعی، هنری، فرهنگی، اقتصادی و ... ما منتسب به یکی از اقوام هستند؛ حکومت هیچ ممنوعیتی قائل نشده و مردم بنا به ابتکار، زحمت و لیاقتهای فردی خود به جایگاههای اجتماعی دست مییابند. از نظر جامعه هیچگونه تبعیضی برای اقلیتها وجود ندارد؛ اما به خاطر همین خردهفرهنگها، آنها عملاً در اجرا، از حضور در مناصب سیاسی و اقتصادی محروم هستند. این محدودیتها؛ حکومتی و دولتی نیست و بر جمهوری اسلامی تحمیل شده است. آروزی ما این است آنچه برای مردم آذربایجان اتفاق افتاده برای سایر اقوام ایرانی نیز تسری یابد. امروز ما در مقامات بالای حکومتی شاهد اقوام آذری هستیم و هیچکس به خاطر ترک بودن، از سمتهای دولتی محروم نشده است. امید ما این است که این شرایط برای سایر اقوام نیز ایجاد شده و آنها نیز بدون محرومیت و بر اساس شایستگی وارد مدارج بالای حکومتی شوند.
مسئله این نیست که ترکهای ایرانی شیعه هستند؛ عربهای خوزستان علیرغم شیعه بودن، چندان در مناطب دیده نمیشوند. امروز مناصب اداری و سیاسی در خوزستان نسبتی با شیعه و یا سنی بودن اقوام ندارد؛ این محرومیتها به خاطر رفتارهای خودسرانهای است که در مناطق ایجاد شده و به جمهوری اسلامی تحمیل میشود. حضور آذریها در سطوح بالای حکومتی دلایل دیگری دارد که بنا به شرایط منطقه و فرهنگ مردم، این فرصت را به دست آمده و آنها توانستهاند خود را به جایگاههای سیاسی و دولتی برسانند.
این رفتارهایی که شما با تعبیر ر«خودسرانه» از آن نام میبرید و باعث شده محدودیتی از سوی همانها برای مثلا عربها یا کردها ایجاد شود؛ آیا ظلم به مردم و نظام نیست و نباید جلوی آنها گرفته شود؟
بله کاملا؛ تحمیل چنین رفتارهایی، ظلم به جمهوری اسلامی و مردم است. این محدودیتها به دولت ربطی نداشته و در مناطق به وجود میآیند. دولت باید با این محدودیتها مبارزه کرده و تحت تأثیر عوامل فشار محلی و منطقهای، قرار نگیرد. این گروهها ممکن است حتی در تهران هم نفوذ داشته باشند و برای اجرای عدالت با تأخیر عمل کنند. این مسئله به زیان امنیت ملی ماست و باید با این عوامل جنگید و قانون را به درستی اجرا کرد. جمهوری اسلامی معتقد به اجرای عدالت و رفع تبعیض و محرومیت است.
بعد از طرح موضوعاتی چون؛ توسعه؛ عدالت و ... ببینیم چه کاری میشود در مناطق مرزی انجام داد که هم دولت و هم بخش خصوصی رقبت پیدا کند که در آنجا سرمایهگذاری انجام دهد.
این موضوعی که مطرح کردید درست است؛ یعنی توسعه اقتصادی مناطق مرزی نیازمند حضور توأمان دولت و بخش خصوصی در کنار هم است. بخش خصوصی تا زمانی که احساس امنیت نکند و سود خود را تضمینشده نبیند، اقدام به سرمایهگذاری نخواهد کرد؛ هیچ سرمایهگذاری ریسک ناامنی را نخواهد پذیرفت. این در شرایطی است که در همه جای ایران امنیت وجود دارد، اما در برخی مناطق ما شاهد بروز احساس ناامنی هستیم. دولت باید برای از بین بردن این احساس ناامنی تلاش کرده و بخش خصوصی را برای سرمایهگذاری در مناطق ترغیب کند. در شرایط فعلی کشور که اقتصاد در وضعیت مناسبی قرار ندارد، تکیه به بخش خصوصی برای ایجاد تحرک و رونق اقتصادی ضروری است و باید از این فرصت برای رسیدن به توسعه بهره برد. با پرداخت تحقیرآمیز 45 هزار تومانی یارانه در سر هر ماه، نمیتوان با گرسنگی و فقر مبارزه و رفاه ایجاد کرد. مردم ما همواره فاخر و در رفاه زیستهاند و در شأن و منزلت آنها نیست که به یک زندگی متکدیانه وابسته شوند. ایجاد دعواها و تصفیه حسابهای سیاسی، جز ناامنی برای کشور ثمرهای نخواهد داشت؛ و این ناامنی مانعی برای سرمایهگذاری و توسعه اقتصادی همهجانبه کشور خواهد شد. بزرگترین مشکل مناطق مرزی - قومی ما، فقدان سرمایهگذاری و اشتغال در این مناطق است. هیچ عملی بدتر از آن نیست که ما شرایط تولید را از بین ببریم.
یکی از موضوعاتی که برای رسیدن به توسعه متوازن باید در نظر گرفت هم همین تامین منافع اقوام است. این به امنیت ملی هم ختم میشود. اقوام هم فقط محدود به ایران نیستند؛ مثلا کردها؛ بلوچها، ترکها، عربها و ... نظر شما در این مورد چیست؟
تأمین منافع ملی، هدفی استراتژیک بوده که بدون توجه به منافع قومی در ایران و خارج از آن، امکانپذیر نیست. منظور از امنیت ملی، امنیت ملت ایران اعم از اقوام لر، کرد، بلوچ، مازنی، خراسانی، آذری و ... است. اقوام ایرانی علاوهبر منفعت مشترک با سایر نقاط کشور، منافع محلی خود را دارند. دولت باید به هردوی این منافع توجه کرده و در جهت تأمین آنها بکوشد. تأمین منافع مشترک ملت ایران، بدون توجه به منافع منطقهای امکانپذیر نیست؛ زیرا بخشی از اقوام ایرانی، در ایران ساکن بوده و بخشهای زیادی نیز در خارج از ایران و در کشورهای همسایه مستقر هستند. در تأمین توسعه و امنیت منطقهای نمیتوان به فرهنگ، کرامت، تاریخ، زبان، ارزشهای محلی، مفاخر، موسیقی و ... آنها توجه نکرد. منافع کردهای ایران، با کردهای عراق گره خورده است و نمیتوان این منافع را از هم جدا دانست. عالیترین مصداق منفعت ملی، امنیت ملی است. بر اساس همین سیاست بود که صدام به حمایت از مردم خوزستان، جنگ هشتساله را به ما تحمیل کرد. حضور اقوام ایرانی در این کشور، فرصتی است که با استفاده از آن میتوان به توسعه و امنیت دست یافت.
چرا در تأمین امنیت و توسعه اقوام ایرانی، باید نیمنگاهی به کشورهای همسایه هم داشت؟
به دو دلیل، ایران باید از منافع اقوام در سطح منطقه دفاع کند. اول اینکه، منافع و فرهنگ این اقوام در هم گره خورده و فاصله و قرابت آنها بسیار بیش از حدود و ثغوری است که کشورها تعیین میکنند. از آن گذشته این اقوام از نظر تاریخی، یک جریان واحد بهم پیوسته و غیرقابل تفکیک هستند. از نظر مذهبی بسیاری از اقوام ایرانی، همسو با مذهب اقوام خود در خارج از ایران بوده و از این خط سیر مذهبی پیروی میکنند. منافع مذهبی، قومی و تاریخی این اقوام با هم گره خورده و در نتیجه حمایت صرف ما از اقوام ایرانی در داخل خاک ایران، منافع قومی ـ مذهبی آنها را به طور کامل تأمین نخواهد کرد. نتیجه این عمل، به ویژه در امور اقتصادی و سیاسی میتواند یا منجر به اتحاد و یکی شدن کشورهای مختلف شده و یا سطح تنش و دعواهای سیاسی را در منطقه افزایش دهد. البته باید توجه داشت این دفاع از اقوام منطقه، به معنای ناهمگونی و مخالت با دولت کشورهای همسایه نیست. این مناسبات در قالب مقررات رسمی و هماهنگیهای لازم اتفاق خواهد افتاد. دولتها خواهند توانست از این توانمندی در سطح سفارتهای خود بهره برده و در حوزه اقتصاد نیز، ما در حداقل شرایط، شاهد تجارتهای مرزی باشیم.
ما برای حفظ امنیت کشور و البته منافع و فرهنگ این اقوام حتی با برخیها هم وارد جنگ شدهایم
بله؛ ما به خاطر حفظ امنیت خود و منافعی که در منطقه داریم، مدتهاست که با داعش وارد جنگ شدهایم. چهار سالی میشود که در کنار حزبالله لبنان، در خاک سوریه با این گروه در جنگ هستیم. همچنین ما بیشترین کمک مالی و طرحهای نظامی را در قالب فعالیتهای مستشاری به عراق ارائه کردهایم. جمهوری اسلامی برای تأمین امنیت خود ضروری است که در کشورهای عراق و سوریه با داعش بجنگد. امنیت ایران و عراق از هم قابل تفکیک نبوده و فرهنگ، مذهب، منافع اقتصادی، آب، خاک و ... ما به شدت بهم گره خورده است. برای داعش فرقی میان مردم ایران و عراق نیست و اگر میتوانست وارد خاک ایران شود، بسیاری از ایرانیها را هم مانند عراقیها میکشت. تاکنون سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی به یاری خدا توانستهاند اهداف داعش در ایران را خنثی کرده و مانع از ورود این گروه تندرو به کشور شوند؛ اما نباید از تحرکات عربستان در منطقه هم غافل شد. متأسفانه به تازگی عربستان تلاش میکند از طریق گروههای تروریستی معاند و مخالف نظام که مدتهاست فعالیتهای نظامی را کنار گذاشتهاند، ما را به چالشهای نظامی بکشاند. البته این گروهها نیز باید بدانند که قویتر از داعش نیستند و به لطف خدا نه عربستان و نه هیچیک از این گروهها موفق به ایجاد ناامنی در ایران نخواهند شد.
یکی از کلید واژههایی که امروز در ادبیات اقتصادی ما مرسوم شده «اقتصاد مقاومتی»ست؛ برای رسیدن به این مدل اقتصادی در مناطق مرزی و در بین اقلیتها و اقوام چه باید کرد؟
برای دست یافتن به اقتصاد مقاومتی باید به تقویت تولید ملی و ایجاد اشتغال در بالاترین سطوح صنعتی ـ تولیدی پرداخت. برای رسیدن به یک اقتصاد ملی، باید سطح مشارکت عمومی را افزایش داد که این امر از طریق ایجاد امنیت امکانپذیر است. کلیه سطوح جامعه باید احساس اعتماد، غرور و امنیت ملی داشته باشند و با حذف بخش زیادی از جامعه اقوام ایرانی، نمیتوان به اقتصاد مقاومتی دست یافت. نباید کسی را به خاطر انتساب به قومیت، منطقه و یا جریان سیاسی خاصی تحقیر کرد. امروز برای رسیدن به رونق اقتصادی، نیازمند عزم ملی جهت از بین بردن موانع داخلی و خارجی هستیم. ما امروز با فروش نفت، سعی در حفظ ثبات اقتصادی خود داریم اما واقعیت آن است که ادامه شرایط امروز صنایع تولیدی و صنعتی ما را نابود خواهد کرد.
رویکرد دولت در این مورد چگونه بوده است. چقدر عزم و ارادۀ جدی در این مورد وجود دارد؟
دولت یازدهم اولویت خود را توسعه مناطق محروم قرار داده است. رئیس محترم جمهور در دومین سفر استانی خود به استان سیستان و بلوچستان بیشترین بودجه و حجم سرمایهگذاری را نیز به این استان اختصاص دادند. طرحهای تصویبشده در این استان از جمله ترانزیت، آب، برق و ... ویژه این منطقه نبوده و اقوام کشورهای همسایه را نیز حمایت خواهد کرد. در حال حاضر حجم توجهی که دولت به استانهای محرومی همچون سیستان و بلوچستان، خوزستان و .. نشان میدهد به استانهای برخورداری همچون اصفهان، اراک، یزد و .. نشان نمیدهد. استانهای بهرهمند از سطح توجه معمول خود برخوردار هستند، اما دولت توجه ویژه خود را به مناطق محروم و مرزی کشور اختصاص داده است. در حال حاضر شرکتهای وابسته به دولت و حاکمیت، مانند بنیاد مستضعفان، شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران و ... فعالیتهای خوبی را در مناطق محروم از جمله جنوب کرمان آغاز کرده و برای توانمندسازی روستاییان این مناطق تلاش میکنند. دولت همه تلاش خود را برای توسعه مناطق محروم گذاشته، اما حجم محرومیت به قدری بالاست که این میزان توجه دولت دیده نمیشود. به همین علت ضروری است با ایجاد شرایط سیاسی و امنیتی مناسب، بخش خصوصی وارد شده و بخشی از کار را برعهده بگیرد. ما برای دستیابی به توسعه نیازمند سرمایهگذاریهای بزرگ بینالمللی هستیم. اگرچه توسعه در هر کشوری نیازمند تکیه بر توانمندیهای ملی خود است، اما هیچ کشوری به تنهایی امکان دستیابی به توسعه را نخواهد داشت. در حال حاضر حجم زیادی از پولهای راکد ایرانیان خارج از کشور و غیرایرانیان، آماده سرمایهگذاری در ایران است؛ اما مشکلات پسابرجام، استمرار تحریمهای ذهنی، فشارهای رژیم صهیونیستی و رقبای منطقهای و ... اجازه سرمایهگذاری را به آنان نمیدهد. فقر و بیکاری باید در کشور ما از بین برود و این امر نیازمند مشارکت عمومی اقوام مختلف در امور سیاسی و فرهنگی ایران در است. ما باید با نگاه به آینده، از گذشته چشم بپوشیم. امروز، ایران ما نیازمند یک آشتی ملی است، باید از دعواهای سیاسی و انگزنی به یکدیگر بپرهیزیم. ما به جز اسرائیل و آمریکا، با هیچ کشوری مشکل نداشته و میتوانیم با آنها وارد ارتباطات اقتصادی و تجاری شویم. باید زمینه برای جلب اعتماد کشورهایی که میخواهند در ایران سرمایهگذاری کنند، مهیا شده و امنیت اقتصادی آنها را تأمین کنیم؛ و این اتفاق زمانی خواهد افتاد که ما مسائل داخلی را حل کرده و دیگر دعوای سیاسی نداشته باشیم. حل معضلات اقتصادی ما باید در اولویت قرار گیرد.
ارتباط دفتر شما با دولت و مسئولان استانی که اقلیتهای قومی و مذهبی در آنها زندگی میکنند چگونه است؟
با همه مناطق در ارتباط هستیم، با برخی هم بیشتر؛ برای مثال، استاندار سیستان و بلوچستان بسیار خوب عمل کرده و بیش از دولت، به دنبال دستیابی به اهدافی است که برای منطقه تعریف شده است. به کردستان هم سفر کردهایم و دیدارهای خوبی هم آنجا داشتهایم و استاندار هم خیلی همکاری خوبی با ما دارد؛ در مورد نحوه تعامل با ریاست جمهوری نیز، باید بگویم که ایشان در مسائل مرتبط با اقوام و مذاهب به سرعت پاسخگو هستند و این نشان از دغدغه ایشان میدهند. در گزارشی که اخیراً به ایشان ارسال شد، پاسخ ایشان طی دو روز به دست من رسید. پیش از این حتی شاهد پاسخ یک روزه ایشان در مورد مسئلهای بودهام. با توجه به تجربیاتی که در مدت خدمت خود داشتهام، کمتر در امور اداری، شاهد چنین بازخوردهایی آن هم در سطح ریاست جمهوری بودهایم. ایشان در سفر اخیر خود به منطقه آذربایجان غربی، برای دیدار با کردهای منطقه، وارد شهرستان مهاباد شد. آقای روحانی در سخنانی که میان اقوام کرد منطقه اعلام کردند برای رفع چنین تبعیضهایی، دولت در تلاش است و در گام نخست سفیری از اهل سنت انتخاب شده است؛ اما به هیچوجه به این قانع نبوده و سعی میکند تا تبعیضهای قومیتی را از مناصبی همچون سفارت، معاونت، مدیریت و ... بردارد.