محمدعلی دیانتیزاده: محمود بهمنی، رییسکل بانک مرکزی در دولت احمدینژاد به تازگی گفته است: «با توافق با FATF اعلام میکنیم که پولشویی کردیم و آنها هم ما را تحریم میکنند... با این کار خودمان به دنبال خودزنی هستیم و عملاً اعلام میکنیم کشور فاسدیم... این در حالی است که من در سازمان ملل اعلام کردهام که کشوری به پاکی و سلامتی ایران نداریم... دین اسلام از صدر اسلام مبارزه با پولشویی را تحریم کرده است.»
به گزارش آفتاب صبح و به نقل از عصرایران، اینکه این سخنان، ناشی از ناآشنایی با گروه اقدام مالی یا FATF است به جای خود، این نیز که آقای بهمنی اظهار میدارد مبارزه با پولشویی در ایران را در سازمان ملل فریاد زده است و در عین حال، گروه اقدام مالی را قبول ندارد و توجه ندارد که همین سازمان ملل، برای جلسه شورای امنیت، از رئیس گروه اقدام مالی دعوت به حضور و ارائه مطلب میکند هم به کنار.
همچنین به بخش فقهی، تاریخی اظهارات آقای بهمنی درخصوص مبارزه با پولشویی در صدر اسلام نمیپردازیم.
اصلا به این هم کار نداریم که بر اساس گفتههای رییسکل سابق بانک مرکزی، همه آن 198 کشور دنیا که پذیرفتهاند استانداردهای گروه اقدام مالی را اجرا کنند، عملاً اعلام کردهاند کشورهای فاسدی هستند و خودشان را به پولشویی متهم کردهاند!
همه اینها به کنار، اما مفهوم «خودزنی» چیست؟ به کار بردن عبارت خودزنی ناشی از فراموشکاری است.
آقای بهمنی، در تاریخ 1392/6/5 سکان ریاست بانک مرکزی را به رئیس کل فعلی آن تحویل داد، در حالی که بانک مرکزی در تاریخ 1392/4/13 یعنی 2 ماه قبل از خاتمه خدمت وی در آن بانک، استانداردهای گروه اقدام مالی را ترجمه و آنها را طی بخشنامهای به کلیه بانکها و موسسات اعتباری ابلاغ کرد.
در متن بخشنامه بانک مرکزی آمده است: «توصیههای گروه اقدام مالی مهمترین سند بینالمللی در زمینه مبارزه با پولشویی به شمار میرود.» و همچنین قید شده است: «توصیههای مزبور با توجـه بـه مقبوليت گسترده آن نزد كشورها و سازمانهای بينالمللی، از اعتبار و جايگاه بسيار بالايي برخوردار است، به گونه ای كـه از سوی 180 كشور دنيا به صورت رسمي مورد تاييد قرار گرفته است و بهعنوان منبع و مرجع اصلي برای تدوين قوانين و مقررات مبارزه با پولشويي توسط كشورها شناخته مي شود.»
در بخشنامه یادشده، توصیههای گروه اقدام مالی، «به عنوان مرجعی برای مدیران، کارشناسان و علاقمندان» معرفی و به شبکه بانکی ابلاغ شده است.
بنابراین «خودزنی» یعنی اینکه انسان فراموش کند مقررات یک نهاد بینالمللی در زمان ریاست وی بر بانک مرکزی به عنوان «مهمترین سند بینالمللی»، «دارای اعتبار و جایگاه بالا»، «منبع و مرجع اصلی» و نظایر آن، به شبکه بانکی کشور ابلاغ شده است، و آنگاه چند سال بعد، همان نهاد بینالمللی را فاقد مشروعیت و جایگاه بداند.
البته ممکن است آقای بهمنی مدعی شود که از ابلاغ چنین بخشنامهای مطلع نبوده است! اما این نیز که رئیس کل بانک مرکزی مدعی شود از بخشنامههای آن بانک در زمان ریاست خود مطلع نبوده هم نوع دیگری از خودزنی است.
خودزنی یعنی اینکه انسان ادعا کند «مقررات مبارزه با پولشویی را شخصاً نوشتهام» اما نداند که بسیاری از همین دستورالعملها و مقررات، با استفاده از اسناد گروه اقدام مالی نوشته شدهاند و مقایسه سادهای میان عناوین و مفاد این مقررات با اسناد و استانداردهای گروه اقدام مالی، نشانگر این واقعیت است.
و در نهایت اینکه خودزنی، یعنی اینکه اگر نتوانستیم، خودمان کاری را انجام دهیم، وقتی دیگران موفق به انجام آن شدند یا نشانههایی از توفیق آنها حاصل شد، به جای تقدیر و تشکر، بنا را بر تخریب بگذاریم.