شناسه خبر:
228730
| تاریخ مخابره:
۱۴۰۲/۱۲/۱۴ -
09:54
مریم اطیابی- خبرنگار
جشن خداحافظی با زمستان و سلام بر بهار. این جشن سور که هنوز هم در آذربایجان شرقی و اردبیل رواج داردبه اینگونه برپا میشود که در غروب آفتاب سهشنبه، مردم از روی آتش و درطلوع آفتاب روز چهارشنبه از روی آب میپرند. و این یعنی فرهنگ ما شبانهروز است.از شب به روز میرسیم. از تاریکی به روشنی میرسیم.امید همیشه در انتهای ناامیدی وجود دارد. یک روایت از مرحوم پدرم سید محمد محیط طباطبایی( پژوهشگر ادبی، مورخ، منتقد و ادیب معاصر ایران) شنیدم که میگفت: شهر کوفه یک شهر ایرانی بوده و هشت قرن پایتخت ایران در عراق امروزی قرار داشت و یک ایالت ایرانی به شمار میآمد. پس از واقعه کربلا ،مختار قیامش را شب چهارشنبه سوری آغاز میکند.به خاطر آن که با برافروختن آتش و آمدن مردم به بیرون از خانهها، بنی امیه را دچار فریب کند. میگویند آن سال، چهار شنبه آخر صفر مصادف با جشن سور شده بود و طبق سنت مسلمین اعیادی که مخالفتی با وجوه اسلامی و اصول آن ندارد اما به نوعی تقویت کننده فضای فرهنگی بوده اجرایش ممانعتی نداشته بنابراین جشن سور در کوفه برگزار میشده است. پس از پیروزی مختار در آن جشن سور، هر سال شیعیان چهارشنبه آخر صفر را جشن میگرفتند اما چهارشنبه آخر صفر به دلیل نزدیکی به اربعین و ۲۸ صفر کم کم جایش را به همان تاریخ شمسی داد و چون برگزاری چهارشنبه آخر صفر و آن واقعه با جشن سوری مصادف بود، جشن چهارشنبه سوری را برگزار کردند. چهارشنبه نشان عدد هفته است بر گرفته از تقویم بینالنهرین و بابلی که بعدها توسط اعراب دوباره به ایران آورده شده است. تقریبا در فرهنگ ما هرچه اعداد دارد مانند چهارشنبه سوری، شنبه بازار و... است متعلق به بعد از اسلام است و جشن چهارشنبه سوری پیش از اسلام فقط جشن سور بوده است( و عدد چهار شنبه را نداشته). در واقع در این جا هم یک جشن باستانی ایرانی با یک جشن شیعی تلفیق شده است. نخستینبارها که جشن چهارشنبهسوری پس از اسلام در ایران به صورت رسمی برگزار میشود زمانی است که سلطان محمد خدا بنده اولجایتو( پادشاه ایلخانی) مسلمان و شیعه امامیه میشود و در شهر سلطانیه (زنجان)سکه مخصوص شیعه ضرب میکنند و جشن چهارشنبه سوری مفصلی میگیرند و آتش بازی میکنند. اینجشن بعدها در دوره صفوی بسیار پر رونق در اصفهان ادامه پیدا میکند. سور یعنی خداحافظی با زمستان پس باید تمام مشکلات با جشن سور به پایان برسد.مثلا افرادی که قهر و دعوایی دارند، یا کسی که تقاضای معامله تجاری دارد یا درخواست خواستگاری و... بنابراین افراد در این شبها میرفتند نزدیک خانه یکدیگر و خود را میپوشاندند و انگشتر یا نشان خود را داخل کاسهای میگذاشتند و وارد خانه میکردند اگر آن خانه پذیرای درخواستشان بود آجیل و شیرینی داخل ظرف میریخت و پس میفرستاد و گرنه داخلش ذغال میگذاشتند. و این رسمی بود که بوسیله آن مردم تکلیفشان در سال جدید روشن میشد و کدورتها و اختلافها بر طرف میشد. چه این رسم چه فالگوش و چه شالاندازی( در نقاط سردسیر) که وقتی شالها را از سوراخ بالای پشتبام یا سوراخ بخاری پایین میفرستادند مشخص بود برای چه کسی است و اگر قبول میکردند پر شال تخم مرغی میپیچیدند و در غیر این صورت ذغال سیاهی میگذاشتند و تکان میدادند تا شال را بالا بکشد و پاسخ خود را بگیرد. همه بیانگر یک چیز است این که در فرهنگ ما هر درخواستی آدابی داشته است. در چهارشنبه سوری( شکستن کوزه قدیمی و جایگزین کردن کوزه جدید) برای دفع بلایا و قضایا و پایان مشکلات هم وجود داشته. در سفره چهارشنبه سوری هم میوه خشکبارشیرین میگذاشتند و آش رشته درست میکردند. سپس از گندم و آرد عروسکی درست میکردند و در آش میانداختند و بعد آن عروسک« ابودردا » را بیرون میآوردند و یا به آب میسپردند یا در خاک دفن میکردند تا درد و مرض و غم و غصه خانواده را دفن کنند.