شرق:
حفظ و سازماندهي انرژي اجتماعي / احمد ميدري، معاون وزارت کار و رفاه
حفظ انرژي اجتماعي براي ايجاد تغييرات و مديريت آن در جوامعي مانند ايران که نهادهاي مدني به هر علتي ريشه ندواندهاند و در دوران طفوليت به سر ميبرند، براي بهبود وضعيت اقتصادي و اجتماعي اهميت بسيار دارد. ....] [ همانطور که دولت به حضور مردم در انتخابات رياستجمهوري نيازمند است، به حضور مردم در صحنههاي مختلف اجتماعي نيز نياز دارد. ناکارآمدي نظام اجرائي و اداره کشور تنها با مردمسالاري تأملي تغييرپذیر است. تحقق مردمسالاري تأملي نياز نظام جمهوري اسلامي ايران است.
کیهان:
تحریمهای جدید و رؤیاهای آمریکایی/ محمد صرفی
پنج شنبه هفته گذشته کمیته روابط خارجی سنای آمریکا با اکثریت قاطع آرا (18 به 3) طرح تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران را تصویب کرد. این طرح از سوی 14 سناتور از هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه تدوین و ارائه شده، با عنوان «قانون مبارزه با فعالیتهای ثبات زدای ایران در سال 2017 » و موسوم به S722 از 12 بخش تشکیل شده است و رئیس جمهور آمریکا را موظف به شناسایی دایره وسیعی از فعالیتهای ایران در حوزه فعالیتهای منطقهای، تسلیحاتی و حقوق بشری و اعمال تحریمهای جدی و موثر بر افراد و نهادهای دخیل در این حوزهها میکند.
چند روز مانده به انتخابات 29 اردیبهشت اندیشکده آمریکایی خاورمیانه درباره انتخابات ریاست جمهوری ایران نشستی را برگزار کرد. علیرضا نادر تحلیلگر اندیشکده رند در بخشی از سخنان خود در این نشست به نکته جالبی اعتراف میکند که گویای آینده رویاها و برنامههای آمریکاست. وی میگوید: « فکر نمیکنم که آمریکا بتواند اوضاع را در داخل ایران بهتر کند زیرا اگر به تاریخ نگاه کنید تلاشهای آمریکا برای هرگونه مهندسی اجتماعی یا مداخله در ایران عمدتا به شکست انجامیده است. در خصوص تغییر نظام نیز باید بگویم که پایداری این نظام برای من واقعا شگفتیآور بوده است.سقوط این رژیم بارها پیش بینی شده است اما چنین اتفاقی نیفتاده است. من امیدوارم که نظام ایران تغییر کند.پدرم همیشه به من میگفت من زنده نخواهم ماند که این تغییر را ببینم اما امیدوارم تو این تغییر را شاهد باشی. امیدوارم اما مطمئن نیستم که این تغییر در زمان من اتفاق بیفتد.»
حال که دشمن اینچنین از آرزوی خام خود برای براندازی میگوید، به قول سعدی؛ هنگام درشتی ملاطفت مذموم است و گویند دشمن به ملاطفت دوست نگردد بلکه طمع زیادت کند.
سخن به لطف و کرم با درشت خوی مگوی
که زنگ خورده نگردد به نرم سوهان پاک
اعتماد:
بدتر از شكست، بيتابي از آن است/ شوراي نويسندگان
به ظاهر نامزد جناح اصولگرا و حاميانش قصد ندارند كه قدري آرام حركت كنند و همچنان در پي ادامه سياستهاي دوره انتخاباتي هستند. اگر آن سياستها در تخريب دولت نتيجهاي داد، بايد انتظار داشته باشند كه ادامه آن سياستها نيز در ادامه اعلان نتايج رايگيري نيز منتج به نتيجه خواهد شد.
به نظر ميرسد كه تعداد اندكي از آقايان اصولگرا توجه كافي ندارند كه ايراد اتهام عليه انتخابات بدون سند و مدرك كافي، مطابق قانون جرم تلقي ميشود و اين شايسته يك گروه سياسي نيست كه به جاي پرداختن به علل انتخاب راهبرد غلط انتخاباتي، دنبال بهانههاي واهي بگردد و به موضوعاتي تشبث كند كه هيچ اعتباري ندارد. طبيعي است كه امروز و فردا شوراي نگهبان نظرش را ميدهد يا تا زمان چاپ اين يادداشت نظرش را داده است و حقيقت روشن خواهد شد. اميدواريم شوراي نگهبان هر نظري ميدهد، مستندات آن را نيز جهت اطلاع عموم منتشر كند، تا خيال برخي آقايان معدود راحت شود هر چند تا وقتي با اين دست فرمان ميروند اميدي نيست كه خيالشان راحت شود.
جوان:
دولت دوازدهم ناگزیر از اصلاح رویکرد است/ سید عبدالله متولیان
در دوران موسوم به اصلاحات، رئيس دولت هفتم با شعار توسعه سياسي با قرائتي شاذ و نادر از حقوق شهروندي بر طبل آزاديهاي لجامگسيخته كوبيده و در كوتاه زماني شيرازه امور از هم گسسته و كشور در مسير انحطاط و مردم به ويژه جوانان به بلاي خانمانسوز بحران هويت و واگرايي دچار شده و خسارات سنگين و بعضاً غيرقابل جبران به نظام تحميل شد. رئيس دولت هفتم با پيگيري پروژه وارونگي «توسعه سياسي»، «جامعه مدني»، «حقوق شهروندي»، «آزاديهاي اجتماعي» و... را به عنوان مهمترين و حياتيترين نيازهاي مردم دنبال ميكرد. در آن زمان مقام معظم رهبري به عنوان كشتيبان انقلاب اسلامي به تصحيح خط انحراف پرداختند و «رفع فقر، فساد، تورم، بيكاري و تبعيض» را به عنوان دغدغهها و مطالبات مردم و اولويتهاي نظام، به دولتمردان تفهيم نمودند تا جايي كه دولت هشتم مجبور به تغيير و تصحيح مسير غلط خود شده و اقتصاد را شعار اصلي خود قرار داد. متأسفانه همين مسير غلط در دولت يازدهم مجدداً به شكلي ديگر در پيش گرفته شد.
مردم از پاسخگويي برخي غربزدگان و غيرانقلابيها بهكلي نااميد شدهاند، فلذا از خود ميپرسند كه گير اصلي كار كجاست؟ كشوري كه ظرفيت لازم را براي جمعيت بالاي ۴۰۰ ميليون نفر دارد چرا بايد در اداره ۸۰ ميليون نفر دچار مشكل باشد؟ كشوري كه عجيبترين نبرد قرون اخير (كه دهها كشور مستقيم و غيرمستقيم در آن عليه ايران مشاركت داشتند) را به اتكاي قدرت دروني و حضور مردم با سربلندي و پيروزي پشت سر گذاشت چرا بايد در حل مشكلات نه چندان سخت و پيچيده در گل بماند؟ و باز مردم خود بهجاي مسئولان و دولتمردان پاسخ ميگويند. رويكرد دولت يازدهم در حوزه اقتصاد به نوعي دنبالرو نظام سرمايهداري است. در اين فضا، طبقهاي از اجتماع تقويت ميشوند كه اشرافي و تجملگرا هستند و همه چيز را با معيارهاي خود مقايسه ميكنند. اين قشر خاص در جامعه در لايهها و بخشهاي مختلف جامعه نفوذ كرده و منافع خود را دنبال ميكنند و براي رسيدن به منافع شخصي و گروهي دست به هر كاري ميزنند. به عنوان مثال در نظام بانكداري ورود كرده و اكثر تسهيلات بانكي را براي خود ميخواهند.
اطلاعات:
بحراني به نام ترامپ! / ابوالقاسم قاسم زاده
ترامپ، اتحاديه اروپا را تشكيلاتي فرسوده ميشمارد و از جداشدن انگليس از اين اتحاديه استقبال كرده است. به روايت خبرگزاريها اين بار نشست هفت كشور صنعتي در ايتاليا به خاطر مواضع ترامپ، موفق به تصميمگيريهاي اساسي نشد. اوج آن امضا و تأييد قرارداد محيطزيستي در كنترل گازهاي گلخانهاي و ديگر آلايندههاي محيطزيست بود كه همه كشورها از جمله كشورهاي عضو اتحاديه اروپا آن را پذيرفتهاند و از سوي اوباما رئيس جمهور قبلي آمريكا به همراه چين نيز مورد تأييد قرار گرفته است. اكنون ترامپ با اعلام مخالفت درباره اين قرارداد در عمل سدي مقابل رئيس جمهور فرانسه و صدراعظم آلمان شده است كه قرارداد محيطزيست را پيماني جهاني براي آيندة بهتر جهان ميشمارند.
ترامپ قبل از ديدار از ايتاليا و شركت در نشست 7 كشور صنعتي جهان از عربستان و اسرائيل ديدار كرد. حاصل اين ديدار در اسرائيل، كسي به ترامپ اطمينان ندارد و آشفتهسازي دستور اصلي سياستورزي او شده است. خطر هم در اينجاست كه اوباما در دوره مبارزات انتخاباتي به مردم آمريكا هشدار داده بود كه فردي را به كاخ سفيد نفرستيد كه تعادل روحي، رواني ندارد. رمز سلاحهاي اتمي در اختيار او گذاشته خواهد شد و فرماندهي كل قواي آمريكا را به عهده خواهد گرفت كه محصول آن به سرعت جهان ناامن و خطرناك خواهد شد. امروز اين پيام آن روز اوباما آشكار شده است. ترس از ترامپ آنچنان شده است كه بسياري از تحليلگران سياسي در غرب هشدار ميدهند كه جهان با بحراني به نام «ترامپ» مواجه شده است كه هزينه سنگيني را در سراسر جهان و براي همه مردم و ملتها به بار خواهد آورد.
وطن امروز:
تابستان پرتحریم / کاوه تقوی
درست 3 روز بعد از انتخابات ریاستجمهوری یک خیز تحریمی واضح در 3 سطح رخ داده است:
الف- بررسی تحریم S722 که به صورت رسمی با هدف جلوگیری از تاثیر منفی بر انتخاب مجدد حسن روحانی به ریاستجمهوری متوقف شده بود، مجددا به جریان افتاد. این تحریم به لحاظ شدت لحن و تحریم کامل یک نهاد رسمی (سپاه پاسداران) یک تحریم ویژه محسوب میشود.
ب- بلوکه شدن ارز پتروشیمی در چین: اگرچه زمزمههای آن از اواخر سال گذشته و با نامه غیرعلنی فعالان پتروشیمی به نهادهای ذیربط آغاز شده بود اما در عمل شروع تنظیمات جدید به بهانه استانداردهای جدید پولشویی (و در واقع با تحریکات واضح عربستان و آمریکا) از مه 2017 بوده است.
پ - خیز تحریمی جدید درباره بسته شدن حسابهای ایرانی در هالک بانک.
هر نوع تحریک واقعی بازار ارز(مثل موارد تحریمی ترکیه و چین) در کنار بسیار فشرده بودن فنر ارز میتواند به این بازار شانس افزایش نرخ بدهد. این افزایش نرخ به نوبه خود میتواند نقدینگی خفته در سپرده را بیدار کند تا به بازار داغ شده ارز وارد شود و مارپیچ افزایشی را تشدید کند. در واقع زنجیرهای از خطاها اعم از پایین نگه داشتن مصنوعی قیمت ارز، سیاست پولی منجر به افزایش 2 برابری نقدینگی و عدم مصونسازی انتقال ارز با استفاده از پیمانهای دوجانبه اکنون ریسکهای ویژه و سناریوهای متفاوتی را مقابل اقتصاد ایران قرار داده است. یک پرده تعمیق شده از این سناریو این است که از همزمانی این تغییر مسیر در بازار ارز با تحریم S722 استفاده شود و توسط رسانهها و بعضی تریبونهای رسمی کل بحران به بیارتباطترین حلقه زنجیر یعنی تحریم سپاه مرتبط و زمینه برای یک برجام منطقهای و موشکی - با توجه به مفاد S722 - فراهم شود. این سناریو هم محتمل و هم جدا غیرمنصفانه است. تنها راه مقابله با این سناریو توضیح و تبیین این حقیقت است که زنجیرهای از خطاها بازار ارز را در یک تعادل ناپایدار قرارداده است. این تعادل با یا بدون سپاه یا برنامه موشکی و کاملا فارغ از S722 ناپایدار است و این امر به ذات خطاهای اقتصادی و نه مباحث سیاسی مرتبط است.
فارغ از سناریونویسیهای محتمل سیاسی، آیا دولت محترم در مقابل این کلاف در هم پیچ اقتصادی راهی دارد؟ بله البته! راههای فنی بسیار برای پوشش دادن نسبی یا کامل همه این ریسکها موجود و قابل پیشنهاد است و بارها هم در اختیار مقامات فنی دولت قرار گرفته است. اگر روزی دولت بپذیرد که دست از نگاه به بیرون بردارد، برنامههای اجرایی مدون زمانبندی شده لازم برای دور شدن از دره کاملا در دسترس است.
رسالت:
رياض ؛ كانون ترور و خشونت در منطقه
به راستي آل سعود به کدام سو مي رود؟ جنايات رژيم منفور سعودي در بحرين، يمن و در قبال شيعيان قطيف همچنان ادامه دارد. همچنين حمايت هاي رياض از گروه هاي تروريستي مانند داعش و جبهه النصره در سوريه و عراق به قوت خود باقي است.
اين گروههاي متوحش تکفيري و تروريستي جهت ادامه حيات شوم خود چشم به دلارهاي نفتي بازماندگان عبدالعزيز دوخته اند. واقعيت امر اين است که آل سعود روز به روز بيشتر به سوي سقوط و قهقرا مي رود. شکست هاي متعدد منطقه اي و داخلي عربستان ، آل سعود را در معرض زوال و سقوط قرار داده است. با وجود گذشت دو سال از آغاز جنگ يمن، آل سعود شکست بسيار سنگيني را در اين کشور تجربه کرده است. به عبارت بهتر، يمن به اسم رمز شكست و فروپاشي آل سعود تبديل شده است. در اين ميان،لفاظي هاي مقامات سعودي عليه ايران
نشان دهنده خشم و وحشت ملک سلمان و فرزندش از شکست در يمن است. در حالي که روز به روز دامنه شکست عربستان در يمن گسترش مي يابد، مقامات سعودي اخبار نااميد کننده اي را از ميدان نبرد در يمن مي شنوند اگر اين تعيين کنندگي از سوي رياض ظهور و بروز داشت، امروز قاعدتا نه بايد از « بشار اسد» در سوريه اثري بود و نه از « مقاومت اسلامي» در فلسطين و لبنان! همچنين اگر آل سعود چنين قدرت مانوري داشت، امروز بايد داعش و النصره سرتاسر سوريه و عراق و بين النهرين را تصرف مي کردند و حکومت آل خليفه در منامه کمترين دغدغه اي در خصوص ادامه حيات سياسي خود نداشت!
قانون:
هزينههاي بالای سیاستورزیهای ناسیاستمداران/اميدپورعزيز
ابراهيم رئيسي بعدازانتخابات و پس از چند روز سكوت مطلق،سرانجام لب به سخن گشود و با لحني گزنده و تند و در همان حال و هواي دوران تبليغات انتخاباتي به رقيبش تاخت و بدون شواهد روشن و مشخص، دولت را با اتهامات مبهمي مورد حمله قرار داد.شايدچند روزسكوت مطلق او بر اساس عرف ديپلماتيك و پرهيز از تبريك به رقيب چندان حرفه ايي نبود، ولي سخنان تازهاش، تاسف بيشتري را به همراه داشت. نشانههاي اميدبخشي ازاين گونه حرف ها دريافت نمي شود.
باقر قاليباف و ابراهيم رئيسي ، هيچكدام در تعاريف و دسته بندي هاي كلاسيك سياسي، در زمره سياستمداران قرار نميگيرند. البته اين يك بحث تخريبي يا جناحي نيست، چرا كه جناح اصولگرا چهرههاي سياسي همچون علي لاريجاني، علي اكبر ولايتي، باهنر و حتي سعيد جليلي و...را در جبهه خود دارد و اصولا خالي از سياستمداران نيست. ولي چهره هايي نظامي مانند محسن رضايي، قاليباف و زاكاني و همينطور چهرههاي مذهبي همچون ابراهيم رئيسي، علم الهدي و احمد خاتمي در سابقه كاري و باطن ضميرشان، يك سياستمدار محسوب نمي شوند. تجربه نشان داده است كه هرگاه ناسياستمداران منصب هاي سياسي را اشغال مي كنند و يا سوداي آن را در سر دارند، ريسك بالا و هزينه هاي زيادي به جوامع تحميل مي شود. البته اين مساله مختص ايران نيست ودر هر كشور ديگر دنيا نيز مي تواند اتفاق بيفتد.
دنیای اقتصاد:
برجام و رفتار ترامپ / محمود غلامی
آنچه در برجام مقرر شده است، برداشتن تحریمهای هستهای علیه ایران است. تحریمهای هستهای یا بهطور مستقیم به مواد و فناوریهای هستهای مربوط میشدند یا تحریمهای مالی و اقتصادی بودند که برای اعمال فشار بر ایران برای دست برداشتن از برنامه هستهای خود وضع شدند. تحریمهایی که صنعت نفت، گاز، پتروشیمی، بانکداری، بیمه و حملونقل ایران را هدف قرار داده بود، جزو این دسته قلمداد میشد. ایران در برجام، اصرار بر رفع این تحریمها داشت و موفق شد آمریکا را ملزم و متعهد به رفع تحریمهای ثانویه هستهای کند. با این حال، ماشین تحریمسازی کنگره و دولت آمریکا علیه ایران، هیچ وقت بهطور کامل متوقف نشد و به وضع تحریمهای غیرهستهای نیز ادامه داد.
بهنظر میرسد، دولت فعلی ایالاتمتحده آمریکا در پی این هستند که در عین اینکه ظاهرا خود را به برجام متعهد نشان میدهند، با وضع تحریمهای جدید در سایر حوزهها بر ایران فشار بیاورند. با این حال، دامنه تعهدات آمریکا در برجام، آنچنان وسیع و گسترده است که انجام چنین کاری، بسیار مشکل بهنظر میرسد. حقیقت آن است که شکاف ایجاد شده با برجام در رژیم تحریمهای آمریکا علیه ایران، آنچنان گسترده و جامع است که راه را برای دولت آمریکا بسیار دشوار کرده است و اعمال فشار بر دولت ایران در عین پایبند نشان دادن دولت آمریکا به تعهدات بینالمللی آن، بسیار دشوار است.