«فردوسی» حاکم جغرافیای زبان فارسی
نَفس (روح) در نسبت با جسم محدود به یک جغرافیای مشخص است، جسم انسان در نسبت با خانه‌ای که در آن زندگی می‌کند دارای یک جغرافیای معین است، خانه در نسبت با محله‌ای که در آن حضور دارد جغرافیای روشنی دارد، و همین طور محله با شهر، شهر با استان، استان با منطقه، منطقه با کشور و...، اینها یعنی همه چیز در این جهان دارای یک جغرافیای محسوس و گاه نامحسوس اما معنوی است.